گوش بده عربده را ، دست منه بر دهنم
هر از گاهی توسط برخی از مسئولین و مدعیان دلسوزی برای نظام حرفهایی گفته میشود که گاهی زخم سر بسته دلم را باز میشکافد و درد تحمل کردنیام را غیر قابل تحمل میسازد . من نمی دانم این چه منطقی است که تا جامعه بخواهد در برابر مسئله ای اعتراض قانونی کند ، یا برخی ارگانهای بخواهند بر اساس حق قانونیشان اقدامی در جهت رسیدگی به موضوعی داشته باشند صدای برخی بلند می شود که : آقا ! اگر به فلانی فلان چیز را بگوئید به نظام آسیب میزنید . من نمیفهمم ، آیا این نظام واقعا ً آنقدر بی ثبات و بی پایه است که اشخاص حقیقی که هر کدام امروز هستند و دگر روز نخواهند بود ، مایه بقاء نظام شوند ؟ این چه معنی دارد که هر کس در یک پست و جایگاهی قرار گرفت با گره زدن زلفش به زلف کلیّت نظام خویش را در حریم امن قرار میدهد و به این وسیله راه هر گونه نقد و اعتراض را به عملکرد خویش میبندد و از سویی دیگر بقاء خویش را با هزینه کردن از نظام تأمین میکند ؟
بقاء نظام اسلامی آنچنان که من میدانم وابسته به بقاء اعتقاد به اسلام و کارآیی آن در میان همه تودههای مردم اعم از خواص و عوام جامعه است و آسیب دیدن نظام هم نه در گرو آسیب دیدن اشخاص که معلول آسیب دیدن اعتقاد به دین و باور به کارآیی آن در مدیریت دنیا و آخرت انسانهاست .
قانون اساسی ما که میثاق ملّی و تبلور آرمانها نظام اسلامی ماست حتی برای تغییر رهبری نظام و ولایت فقیه در مواردی که فاقد شرایط باشد راهکار ارائه کرده است . من این گونه میفهمم که وجود چنین مادهای در قانون اساسی به آن معناست که نظام با تمام وابستگی که به جایگاه ولایت فقیه دارد اما نسبت به شخص حقیقی ولی فقیه هیچ وابستگی و شرطیتی ندارد . نظامی که مطابق قانون اساسی آن بتوان بالاترین مرجع سیاسی و دینی آن نظام یعنی مقام رهبری را به خاطر فقدان دوام شرایط معزول اعلام کرد و فرد دیگری را برای حضور در آن جایگاه کشف و اعلام کرد و در عین حال به بقاء و کلیّت آن نظام آسیب نرسد، نمیتواند آنقدر آسیب پذیر باشد که نقد کردن و یا عزل کردن برخی از مسئولین آن موجب آسیب دیدنش شود .
بر این باورم که چنین برخوردی با نظام ، شخصی کردن نظام و فروکاستن از عظمت مبانی والای آن است . به نظرم میرسد آنان که خویش را در پناه بهانه آسیب ندیدن نظام ، از نقد و اعتراض مصون میکنند بیش از آن که در فکر آسیب ندیدن نظام اسلامی باشند در اندیشه آسیب ندیدن موقعیت خویشاند و از اسم نظام و علاقه مردم به اصل نظام پوستینی برای خود دوخته و کلاهی بافتهاند. اینان میکوشند تا با انحصار طلبی فوق العادهشان همه شئون ملّت را از آن خویش سازند و به اسم نظام بر دیگران سروری کنند .
بیاد میآورم که بنیانگذار انقلاب ، امام راحل (قدس سره) فرمود : نهضت ما قائم به شخص نیست ؛ و نیز فرمود : اشخاص مطرح نیستند . اگر چنین است ( که البته باید چنین باشد ) دیگری جائی نمیماند که برخی خود را آبروی نظام و مایه بقاء نظام بدانند و به این بهانه زلفشان را به زلف نظام پیوند زنند و در حاشیه امن قرار گیرند .
کاش اجازه میدادیم مردم همچنان کلیّت نظام را محترم دانسته و از آسیب صیانت کنند و به جای دغدغه حفظ افراد ، حفظ اساس نظام را بر خویش واجب قلمداد کنند تا هم بدون دغدغه تضعیف نظام بتوانند آرمانهایشان را از مسئولین مطالبه کنند و هم آنان را نقد کرده و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنجا که چاره قانوی جز به دادگاه کشیدن وجود ندارد حق خود را استیفا کنند . بر این باورم که این روند دیر یا زود به پایه های نظام اسلامی ما که همانا وجود اعتقادات اسلامی و باور به کارکردهای دین است آسیبهای جدّی خواهد زد .
حفظ نظام اسلامی برای معتقدین به مبانی آن از اهم واجبات است . پس ضروریست آگاهانه و هوشیارانه خاصّه در شرایط حساس این روزها عوامل بقاء نظام اسلامی را شناخته و به صیانتش بپردازیم و با روشنگری جلو چنین سوء استفاده های آگاهانه یا جاهلانه از ارزش و جایگاه نظام اسلامی را مسدود کنیم .
پ . ن = اگر چه این پی نوشت از جهت موضوع با پست جاری بی ربط است اما به فضل خدا وبلاگی مستقل در خصوص نشر افکار و اندیشه های شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی ( قدس سره ) تأسیس کرده ام که از همه علاقه مندان به آن شهید والامقام برای حضور در ان وبلاگ و مطالعه آن دعوت به عمل می آورم .برای انتقال به وبلاگ مزبور بر روی کلمه امت مظلوم کلیک فرمائید .