سرای اندیشه

گه گاهی که بلند بلند فکر می کنم در این صفحه منعکس می شود .

مسئله تخریب کاندیداهای مختلف از بد اخلاقی­ها و مفاسد بزرگ امروزه جامعه ماست . پدیده نامبارکی که نمی­شود به راحتی از آن گذر کرد و آن را نادیده گرفت . بدتر از آن این که این عملکرد نامیمون گاهی به نام حمایت از آزادی و گاهی به نام حمایت از عدالت و در نهایت کم  و بیش به نام حمایت از دین و انقلاب و اسلام صورت میگیرد . این رفتار مذموم معلول زخم چرکینی است که در بدنه نظام ما پیدا شده و گویا می رود تا روز به روز عمیق­تر و چرکین­تر شود. زخم چرکین قدرت طلبی و دنیا خواهی پیدا و پنهانی که کمتر صریح و پوست کنده خودنمایی می­کند و  اغلب خود را زیر پوشش­های دل انگیزی مثل شعارهای که قبلا گفتم مخفی می­کند .

" ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت " این کلام نورانی که امروزه همه دست اندرکاران فعالیتهای سیاسی می­کوشند تا خود را مصداقی از آن بنمایانند ، تنها گفته­ی یک دانشمند فرهیخته و فقیهی دین شناس و انسانی وارسته از حب و بغض ها و امتّی مظلوم برای امت اسلام یعنی شهید آیت الله دکتر بهشتی (قدس سره) نیست بلکه معیاری حقیقی از نگرش ناب دینی و میزانی همیشگی برای سنجش راستی و ناراستی کسانی است که مدعی بهره­گیری از قدرت به عنوان ابزاری برای خدمت­اند نه طعمه­ای برای ارضاء عطش قدرت­طلبی .

در بینش شیفتگان خدمت که درس آموختگان مکتب توحید و شاگردان معلم انسانیت ، علی‌(ع) هستند ، هرگز هدف ، وسیله را توجیح نمی­کند . از همین روی چنین کسانی هرگز برای از میدان به در کردن رقیب قلم نقد تحلیل عالمانه و منصفانه را در نیام نکرده و تیغ تخریب را بر نمی­کشند. اینان هرگز پای از میدان انصاف بیرون نمی­نهند و چشم بر الگوی زیست مسلمانی نمی­بندند. در بینش آنان نه دشمنی مایه خروج از مرز عدالت و انصاف می­شود و نه دوستی مایه مباح دانستن هر گونه رفتاری با رقیب . 

وقتی مشاهده می کنم که مدعیان دیانت و خدمت یا آزادی و عدالت به روشنی اولین اصول اخلاق مسلمانی را زیر پا می­گذارند نمی­توانم باور کنم که در ادعایشان صادق باشند . نمی خواهم ایده آل فکر کنم و در این خیال باشم که روزگار بار دیگر و به این زودی کسی چون شهید مظلوم آیت الله بهشتی (قدس سره) را به خود خواهد دید اما متوقعم که با گذشت سی سال از انقلاب لا اقل سیاسیون جامعه­ام درصدی به آن الگوی عینی نزدیک شده باشند .

از دیگر سوی وقتی می­بینم با بازتاب رفتار آنان ، خاصّه گروهی که صدای حمایتشان از دین ظاهراً بلند­تر از دیگران به گوش میرسد و پایبندی به اصول را عنوان خویش کرده­اند ، جوانان با اخلاص و پر شور جامعه­ام که دل در گرو  عشق به دین مبین اسلام و مکتب اهل بیت دارند ،‌کم کم می­روند تا باور کنند که می­توان برای رسیدن به هدفی مقدس از هر وسیله ای بهره جست ، قلبم به درد می­آید و خواب در چشم ترم می­شکند .

به اعتقاد من تخریب و اهانت نمی­تواند از بستری تربیت شده در مکتب قرآن و عترت ریشه بگیرد و آنان که دست به تخریب یکدیگر گشوده­اند دانسته یا نداسته ، به اسم اصول­گرا یا اصلاح طلب یا هر چیز دیگر ، سربازی حزب شیطان را می­کنند و آب به آسیاب دین گریزی جوانان می­ریزند .

یکی از راهکارهای تخریب­گر آن است که به جای نقد منصفانه و علمی افکار ، برنامه ها و رفتارهای رقیبش او را با نیش و کنایه و تمسخر یا ایجاد سوء ظن و افشاء شایعه و ... زمین­گیر کند . چگونه می توان چنین رفتارهایی را ولو به بهانه­های مقدس روا دانست و ترویج کنندگان و دامن زنندگان به آن را سربازان امام عصر (عج) و منادیان عدالت یا سینه چاکان اخلاق و آزادی شمرد؟

والله که علی (ع) به ما نیاموخت هر وسیله­ای را برای رسیدن به هدفمان برگزینیم و به کار گیریم . او مکر معاویه را دید و فرمود : اگر خدا بهره گیری از چنین کاری را ناروا نمی­دانست می­دیدید که من از او حیله­گر­تر هستم . امیر مؤمنان تن به شکست ظاهری داد اما تن به اباحه وسیله نداد ولو استفاده از آن برای هدف مقدسی چون استمرار حکومت رسول الله (ص) و شکستن حزب شیطانی بنی امیه باشد.

نمیخواهم از کاندیدای خاصی در این نوشته جانب­داری کرده باشم اما از سوی دیگر هم نمی­توانم تحمل کنم که گروهی مظلوم نمایی کنند و از تخریب فرد مورد نظرشان بنالند در حالی که خودشان در این پدیده شوم گوی سبقت را از دیگران ربوده­اند . امروز در خبرگزاری برنا متعلق به سازمان ملّی جوانان و وابسته به نهاد ریاست جمهوری خبری دیدم که مرا به نگاشتن این رنجنامه وادار کرد . من نمی­گویم هواداران مهندس موسوی از چنین خطاهایی کاملا مبرا هستند و نمی­گویم ریاست محترم جمهور جناب‌آقای دکتر احمدی نژاد مسئول مستقیم این عملکرد است اما هر چه هست کارهای این مجموعه که از بودجه بیت المال ارتزاق می­کند ظاهرا به ایشان و حمایت از ایشان منتسب می­شود.

این خبرگزاری که بارها و بارها خصوصاً در این ایام کارهایی اعم از تمسخر و تحریف و شایعه سازی و ... را در حق کسانی مثل آیت الله هاشمی رفسنجانی و مهندس میر حسین موسوی از آن مشاهده کرده ام این بار به بهانه یک خاطره چند سطری، متنی بلند و مسخره آمیز می­نویسد تا ماست را به دروازه دوخته و رقیب را ابله و ساده لوح تصویر کند­.

سخنی بیش از این نمی­گویم اما قضاوت را بر عهده وجدان بیدارتان میگذارم تا شما بگویید که کدام طایفه در تخریب­گری پیشتاز­ترند؟ این تصویر خبر و این شما . کافیست که روی لینکها کلیک کنید .

اصل خبر را در اینجا ببینید ( تیتر : می شود میر حسین را دور زد ).

بد نیست اگر نوع ادبیات به کار گرفته شده در این مقاله را هم ببینید تا بتوانید قضاوت کاملتری داشته باشید .(جنگ احزاب به فرماندهی شاه سلطان حسین ) گویا محصول نوشتار این است که آنکه با ما نیست نه بر ما که بر علیه اسلام و گفتمان امام و انقلاب و رهبری و نظام است .

این هم شاه‏گفتار امروز که به بهانه استفاده مهندس موسوی از امکانات روزنامه اطلاعات ایراد شده : (روانبخش :استفاده از امکانات دولتی به نفع تبلیغات کاندیداها حرام است ) 

اما استفاده از خبرگزاری های دولتی برنا ، خبرگزاری جمهوری اسلامی ، خبرگزاری فارس ، روزنامه ایران و ... برای تبلیغ کاندیدای مورد نظر ایشان  و یا تخریب دیگران حرام نیست ! قربون برم خدا رو / یک بام و دو هوا رو .

باز هم تکرار می­کنم ، تخریب­گری و ناراستی نشانه تشنگی قدرت است نه شیفتگی خدمت ، حالا فرق نمی­کند که تخریب گر اصولگرا باشد یا اصلاح طلب ، احمدی نژادی باشد یا هوادار موسوی ؛ منادی شعارهای اسلامی باشد یا فریادگر شعارهای روشنفکری ، هر که باشد و هر چه باشد

شیفته خدمت نیست