سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرای اندیشه

گه گاهی که بلند بلند فکر می کنم در این صفحه منعکس می شود .

اگر بپذیریم که معنویت در اسلام یعنی تقرب به خدا و اگر بپذیریم که عامل تقرب به خدا عمل به آن چیزی است که او می پسندد و به آن راضـی است و ترک آنچه نمی پسندد ( یعنی همان  چیزی که آن را عبادت می نامیم ) آنگاه می توانیم با شناخت و به کار گیری آنها در زندگی روزمره مان، هم از زندگی لذت ببریم و هم هر لحظه در مسیر نزدیکی به خداوندگار خود قدمی تازه برداریم .

آنچه مهم است این است که تلاش کنیم تا در تمام عرصه های زندگی با توجه به خداوند و برای کسب رضایش رفتار کنیم آن وقت زندگی ما از ساده ترین رفتارها تا پیچیده ترین آنها از نظر معنویت، مانند وقتی است که نماز می خوانیم .

قرآن مسیر تکامل و حرکت در راه رسیدن به مقام محبوبیت خدای مهربانمان را دنباله روی از وجود مبارک پیامبر اکرم می داند، او را صاحب خلق عظیم و اسوه مسلمین معرفی می کند و به صراحت می فرماید :

) قل ان کنتم تحبون الله فاتّبعونی یحببکم الله) آل عمران،31

یعنی : بگو اگر خدا را دوست دارید پیرو من باشید تا محبوب خدا شوید

این هم چند نمونه از رفتار و سنن پیامبر مهربان و نبی اعظم که اگر  با نیّت عمل به سنت نبوی و برای تقرب به خدا در زندگی روزمره خودمان تکرارشون کنیم به سادگی میتونه ما رو در مسیر کسب رضای خداوند در زندگی روزمره یاری کنه ، زندگی ما را رنگ خدایی بده و مسیر ما رو به سوی مقام محبوبیت خدای مهربان هموار کنه.

 

à پیامبر اسلام (ص) همیشه به آینه نگاه می کرد و موهای خود را شانه می کرد و گاهی اوقات در آب نگاه می کرد و موی خود را صاف می نمود ، نه تنها برای همسر و خانواده اش بلکه برای اصحاب نیز خود را می آراست و می فرمود : خداوند دوست دارد که هر گاه بنده ای برای دیدن برادران مؤمن خود می رود ، خود را آماده کند و بیاراید.[1]

þ  نتیجه : آراسته بودن موجب رضای خدای متعال است و آنچه موجب رضای اوست عبادت او و موجب تقرب به اوست ( البته میزان در این آراستگی مشروعیت آن است ). مثلا آقایی که با لباسی مناسب و زیبا ، موهایی منظم و شانه کرده از منزل بیرون میاد یا خانمی که با حفظ پوشش شرعی اما منظم و مرتب و نظیف در جامعه حضور پیدا می کنه از همین بابت مشغول عبادت خواهد بود.

þ  نکته دیگر اینکه ما معمولا در اجتماع مرتب و شیک حضور پیدا می کنیم اما تو منزلمون ... گلاب به روتون، چی عرض کنم ؟! سنت شریف نبوی در همین روایت به ما می فهمانه که الدار ثم الجار ( روایتش اقتباسیه ها بعدا نگید جعل کرده ).

à هرگز نشد که پیامبر دست خود را زودتر از کسی که با او دست می دهد ، بکشد بلکه صبر می کرد تا او دستش را بکشد . [2]

þ  دست دادن یا همان مصافحه عمل ساده و روزمره ایست که همه ما انجام می دهیم بدون این که به این عمل از دریچه معنویت بنگریم و عالمانه از چنین عملی خدا پسندانه لذت ببریم و در عین اینکه ارتباط های دوستانه مان را تقویت می کنیم به خدای بزرگ نیز نزدیکتر شویم . به این چند روایت در این خصوص توجه کنید :

þ  قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) إن الْمُؤْمِنَ إِذَا صَافَحَ الْمُؤْمِنَ تَفَرَّقَا مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ[3]. یعنی امام باقر (ع) می فرماید: چون مؤمنی با مؤمنی دست دهد در حالی از هم جدا میشوند که گناهی بر آنها نمانده است؛ و در روایت دیگری می فرماید : أَ مَا عَلِمْتَ مَا فِی الْمُصَافَحَةِ إِنَّ الْمُؤْمِنَیْنِ یَلْتَقِیَانِ فَیُصَافِحُ أَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ فَلَا تَزَالُ الذُّنُوبُ تَتَحَاتُّ عَنْهُمَا کَمَا یَتَحَاتُّ الْوَرَقُ عَنِ الشَّجَرِ وَ اللَّهُ یَنْظُرُ إِلَیْهِمَا حَتَّى یَفْتَرِقَا[4] یعنی آیا برکات و ثواب دست دادن را نمی دانی ؟ همانا مؤمنین با هم ملاقات می کنند و دست می دهند و در آن حال گناهان آنان مانند برگ هایی که از درخت می ریزند ، می ریزد و مورد توجه خداوندند تا از یکدیگر جدا شوند.

þ  جایی که عمل ساده ای مثل دست دادن می تواند تا این حد گرامی و ارزشمند باشد و معنویت ارتباطات ما را در همین حد ساده هم تأمین کند چه دلیلی وجود دارد که راه نزدیک شدن به خدای سبحان را سخت و دشوار یا احیاناً غیر مطلوب بدانیم .

þ    منتظر باشید انشاء الله باز هم از این زیبائی ها براتون خواهم گفت.

 


[1] سنن النبی (ص) صفحه 96

[2] سنن النبی (ص) صفحه 99

[3] وسائل الشیعه ، ج12،ص221

[4] وسائل الشیعه ، ج12،ص223