نمیدانم این چه بلائی است که بر سر ما آمده ؟ دشمنی و کینه ورزی ، اتهام و بد بینی ، فاش کردن زشتیهای دیگران به نام افشاگری و مترصد پیدا کردن یک نقطه ضعف بودن تا از آن برای بی آبرو کردن رقیب بهره بریم و ده ها سیره ناپسند اخلاقی دیگر که از ضد ارزشهای فرهنگ دیناند برای برخی از ما سکه رایجی شدهاند که گویا بازار دین داریمان را با آنها میچرخانیم . در این میان نام هر چه مقدس یا محترم است از اسلام و قرآن و امامان معصوم (ع) گرفته تا آزادی و کرامت انسان و ... چونان سپری شدهاند که این همه دگرگونیها و قلب ارزشها را پشتشان مخفی کنیم .
آنقدر دلهایمان از هم دور شده که گاهی دو نفر در یک خانواده یکدیگر را به جرم سلیقهای متفاوت و یا حتی عقیدهای مختلف به هزار هزار رنگ و انگ می آلائیم و عجیب اینجاست که با غریبهها خویشی میکنیم و با خویشان اصرار بر غریبهگی داریم .
برای شنیدن سخن یکدیگر گوشهایمان سنگین شده چنان که گوئی کر مادر زادیم . گاهی میشنویم اما نه آنکه او میگوید بلکه آنچه را ما میخواهیم بشنویم . آنقدر سیاهی در دلهایمان تلنبار کردهایم که هرگز در دل دیگری احتمال وجود سفیدی هم نمیدهیم . سوء ظن به یکدیگر چنان در میانمان رواج یافته که خطا را گناه می بینیم و گناه را کفر ابدی . وای اگر دستمالی به غارت رود ، قیصریه را برایش به آتش میکشیم .
نه دروغ میگویم و نه غلو میکنم . روزهای انتخابات آینه خوبیست که خدای بزرگ در برابرمان قرار داده است بلکه در میان این همه هاوی و هوی جرأت کنیم و چهره جان خودمان را که می رود به چهرهای کریه بدل شود به نظاره بنشینیم شاید متنبه شویم .
4 هموطن ، 4 مسلمان ، 4 نفر که میگویند مقصد و مقصودی جز خدمت ندارند ، 4 نفر که از مجرای نظارت قانون شرعی نظام ما به سلامت عبور کردهاند ، با چهار دیدگاه و سلیقه و فکر ، خود را در معرض انتخاب قرار دادهاند تا 4 سال سکان اجرای امور کشور را به دست بگیرند . این انتخاب که میتواند ( و باید چنین باشد که ) برای ما مزرع سر سبزی از گلهای مختلف و رنگ رنگی را تداعی کند که هر یک عطر خاصی دارند و این گلزار با وجود همه آنها زیبا می شود گویا بدل به لجنزاری شده که هر کس فقط فرد مورد نظر خویش را تنها گل این مرداب می بیند و دیگران برایش از علف هرز کمترند .
کجاست اسلام ما ؟! کجاست آموزه های اخلاقی دین ما که به فرموده مرحوم علامه طباطبائی (قدس سره) بی آنها نمیشود زندگی کرد حتی اگر چهار دیوار شریعت را برافراشته باشید ؟ چرا این همه تهمت ؟ این همه بد بینی؟ این همه سوء ظن ؟ این همه اتهام از تحجر گرفته تا بی دینی ؟
کجاست عمل به قرآن کریم که نور است و نورانی کننده ؟ کجاست عمل به سیره رسول الله (ص) که یهودی و مسیحی را به محبت راه مینمود تا چه رسد به مسلمان ؟ چه میکند این همه ادعای پیروی از عترت طاهره (س) اگر هنوز زبان ما را بر هرزه گویی قفل و اندیشه ما را از بد اندیشی تطهیر نکرده باشد ؟ چه اثر دارد محبت خاندان نور (س) اگر ریشه خار کینه از مسلمان را از دلهای ما برنکنده باشد و دلهای ما را از عشق به اهل ملّتمان لبریز نساخته باشد ؟
فقط میخواهم بگویم خواهرم ، برادرم ما مسلمانیم . اگر اسممان را اصولگرا گذاشتهایم مسلمانیم ، اگر اصلاحطلب نامیده شدهایم مسمانیم ، اگر ظاهرمان با شرع تطابق دارد مسلمانیم و اگر ندارد باز هم مسلمانیم و مسلمان حتی اگر گناه کار هم باشد جانش ، مالش ، خانوادهاش و از همه مهمتر آبرویش در پناه اسلام است . نه من و نه تو دادگاه و قاضی و حدّاد نیستیم تا هر که را فکر میکنیم گناه کار است به حدّ محکوم کنیم و هر که را خیال میکنیم کافر است حکم مهدور الدّم بدهیم . اینک این ما و این هم چند نمونه از آموزههای اخلاقی دینمان . بیا بی آنکه تعصب بورزیم و چشم ببندیم خویش را در این آینه ببینیم تا بدانیم چه قامت ناسازی داریم .
لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ کانَ اللَّهُ سَمیعاً عَلیماً (آیه 148 سوره مبارکه نساء )
خداوند دوست ندارد که آشکارا از کسی بدگویی شود ، ولی کسی که به او ستم شده است گناهی بر او نیست که از ستمکار به بدی یاد کند و خدا همه سخنان را میشنود و از آنها آگاه است .
...لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى... ( آیه 8 سوره مبارکه مائده )
مبادا دشمنی با قومی وادارتان کند که به عدالت رفتار نکنید ؛ به عدالت رفتار کنید که آن به تقوا نزدیک تر است .
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً ... ( آیه 12 سوره مبارکه حجرات)
ای کسانی که ایمان آورده اید از گمانهای بد درباره دیگران که بسیار هم هست بپرهیزید چرا که برخی از آن گمانها گناهند و در صدد کشف عیوب مردم بر نیائید و یکدیگر را غیبت نکنید.
فَبَشِّرْ عِباد الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ (آیات 17 و 18 سوره مبارکه زمّر )
پس بشارت بده به بندگان من ، آنان که برای دستیابی به حقیقت به سخن گوش می سپارند و بهترین آن را پیروی می کنند . اینانند که خدا آنان را راه نموده است و اینانند خردمندان .
...لا تَجْعَلْ فی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا ...( آیه 10 سوره مبارکه حشر )
در دلهای ما دشمنی کسانی را که ایمان آورده اند قرار مده .
الإمامُ الباقرُ علیه السلام : إنَّ اللّه َ یُبغِضُ الفاحِشَ المُتَفَحِّشَ . (میزان الحکمة ، ج 1 ، ص 569)
امام باقر علیه السلام : خداوند از آدم بد زبان دشنام گوى نفرت دارد.
الإمامُ علیٌّ علیه السلام : لا قِحَةَ کالبَهْتِ (میزان الحکمة ، ج 2 ، ص 72)
امام على علیه السلام : هیچ وقاحتى چون بهتان زدن نیست.
الامام علیٌّ علیه السلام : یَا بُنَیَّ لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ بَلْ لَا تَقُلْ کُلَّ مَا تَعْلَم (منلایحضرهالفقیه ، ج 2 ،ص626)
فرزندم آنچه را نمی دانی نگو بلکه تمام آنچه را که میدانی هم نگو .
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : إذا اتَّهَمَ المؤمنُ أخاهُ انْماثَ الإیمانُ مِن قلبِهِ کما یَنْماثُ المِلحُ فی الماءِ (میزان الحکمة ، ج 2 ، ص 188)
امام صادق علیه السلام : هرگاه مؤمن به برادر خود تهمت زند ایمان در قلب او آب مى شود همچنان که نمک در آب حل مى شود.
عن النبی صلى الله علیه و آله : إنّی لَم اُؤمَرْ أنْ اُنقِّبَ عن قُلوبِ النّاسِ و لا أشُقَّ بطُونَهُم . (میزان الحکمة ، ج 2 ، ص 206)
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : من مأمور نیستم که دلهاى مردم را بکاوم و درونشان را بشکافم.
عن النبی صلى الله علیه و آله : یا معشرَ مَن أسلَمَ بلِسانِهِ و لَم یُسلِمْ بقلبِهِ، لا تَتَبَّعوا عَثَراتِ المسلِمینَ ؛ فإنّه مَن تَتَبَّعَ عَثَراتِ المسلِمینَ تَتَبَّعَ اللّه ُ عَثْرتَهُ ، و مَن تَتَبَّعَ اللّه ُ عَثْرتَهُ یَفْضَحْهُ . (میزان الحکمة ، ج 2 ، ص 206)
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : اى جماعتى که به زبانْ اسلام آورده و به دلْ اسلام نیاورده اید! به دنبال لغزشهاى مسلمانان نباشید ؛ که هر کس لغزشهاى مسلمانان را پى جویى کند، خداوند لغزش او را پى مى گیرد و هر کس که خداوند او را عیبجویى کند، رسوایش مى سازد.