سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرای اندیشه

گه گاهی که بلند بلند فکر می کنم در این صفحه منعکس می شود .

همان روز که در مناظره تلویزیونی آقای دکتر احمدی نژاد و حجت الاسلام کروبی ، دکتر احمدی نژاد در برابر مسئله مشهور و جنجالی ( هاله نور ) ، موضع تکذیب را برگزید تصمیم گرفتم که حقیقت را برای همه بنویسم اما نگران بازتاب آن در فضای پر تنش انتخابات بودم و برای همین هم دست به قرآن بردم و برای گفتن یا نگفتنش استخاره کردم . آیه 37 سوره مبارکه نحل پاسخ استخاره بود و مرا به سکوت واداشت . همان روز از طرف دوستانی که رابطه نزدیک من را با آن روزها می­دانستند تلفنهای فراوانی می­شد و از حقیقت ماجرا جویا می­شدند و من هم اجمالا پاسخ سربسته­ای می­دادم . ظهر فردای مناظره ، با استاد بزرگوارم ، فرزند آیت الله علامه جوادی آملی (دام ظله ) تماس گرفتم تا برای ارائه پاسخ مناسب کسب تکلیف کنم . اول قرار شد بدون این که اعلام رسمی صورت بگیرد به درخواست کنندگان بگوئیم که اگر از طریق مراجع قانونی اقدام کنند نسخه­ای از فیلم را در اختیارشان قرار خواهیم داد اما تا فردا ظهر بواسطه کثرت تماسهای تلفنی با دفتر حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله)  تصمیم گرفته شد که صحت وقوع ماجرای (هاله نور ) از طریق دفتر معظم له رسما تأیید شود که این تصمیم عملی شد .

فکر می­کردم تأیید خبر (هاله نور ) از سوی دفتر ، برای جویندگان حقیقت کفایت­ می­کند اما دیدم که برخی با دور زدن اصل اشکال به توجیه­های مختلفی پرداخته­اند که نه تنها جویندگان حقیقت را از سخن اصلی دور می­کند بلکه می­کوشد تا درد جامعه را چیز دیگری نشان دهند که ارتباطی منطقی با دروغ شمردن مسئله (هاله نور) ندارد . دوباره تصمیم گرفتم تفصیل ماجرا و تحلیل نهایی خودم را از تکذیب این خبر از سوی دکتر احمدی نژاد در رسانه عمومی در معرض مطالعه همگان قرار دهم . این بار نیز دست به دامن قرآن کریم زدم و آیات 66 تا 68 سوره مبارکه زخرف پاسخی بود که بر خلاف بار قبل ، زبان و قلمم را گشود .

داستان هاله

آن روزها مسئول فرهنگی مؤسسه تحقیقاتی اسراء ( مرکز تهیه و تدوین آثار آیت الله جوادی آملی ) بودم . آقای دکتر به تازگی از اولین سفر خارجی و مهم­شان بازگشته بودند و با سفر به شهر مقدس قم بنای دیدار با طلاب و علماء را داشتند و یکی از این بزرگان استاد بزرگوار ما حضرت آیت الله علامه جوادی آملی (دام ظله) بود . بنا به رویّه دائمی مؤسسه بنا شد تا تیم فیلمبرداری مدیریت رسانه­ای که از مدیریت­های معاونت فرهنگی محسوب می­شد ماجرای این دیدار را فیلم برداری کند . همه چیز در منزل حضرت استاد مهّیای این دیدار شده بود . آقای دکتر احمدی­نژاد و که برخی مانند آقای دکتر الهام و آقای کعبی و ...  ایشان را همراهی می­کردند به اتفاق مرحوم حجت الاسلام ایرانی مسئول نیروی مقاومت بسیج قم ، حجت­الاسلام پارسانیا از شاگردان برجسته حضرت استاد و استاد معظمم حجت الاسلام حاج مرتضی جوادی آملی فرزند برومند حضرت استاد و برخی افراد دیگر که الان درست آنها را به خاطر نمی­آورم در جلسه حضور پیدا کردند . من اگر چه خودم به خاطر برنامه­ای نتوانستم در جلسه حاضر بشوم اما تفصیل جلسه را آنچنان که اعضاء مدیریت رسانه­ای برایم تشریح کردند و نسخه اصلی فیلم ناظر به صحت گواهی آنان بود خدمتتان شرح می­دهم .

پس از تعارفات معمول حضرت استاد (دام ظله ) بیاناتی فرمودند که مضمون آنها این بود که ما به اندازه وظیفه تلاش می­کنیم اما نتیجه کارها همیشه به دست دیگری­ است و کار صاحبی دارد . وقتی حرف به اینجا رسید آقای دکتر در تأیید صاحب داشتن ، ماجرای سخنرانی نیویورک را به خدمت حضرت استاد (دام ظله) بیان کردند . ایشان در حالی که از زبان بدن هم برای تأیید کلامشان کمک می­گرفتند گفتند : « در پایان سخنرانی من برخی دوستان می­گفتند فلانی ، تو که سخنرانی می کردی ما دیدیم که یک هاله­ای از نور تو را احاطه کرد و البته من هم خودم این را احساس کردم . من می­دیدم که سران کشورها در طول سخنرانی من پلک هم نمی زدند! اغراق نمی­کنم ها ! پلک هم نمی­زدند ... » همینطور که دکتر این بیانات را ایراد می­کردند حضرت استاد با ذکر همیشگی (الحمدلله) به ایشان اظهار توجه می­فرمودند . پس از پایان این سخنان ، تعارفاتی مبنی بر صرف میوه و چای مطرح شد و سپس حضرت استاد فرمود : شما به این مردم قول­هایی داده­اید ، ما قولهایی داده­ایم . باید به وعده­هایمان عمل کنیم . اگر چه معلوم است که نخواهیم توانست به تمام وعده­ها عمل کنیم اما اگر به 10% یا درصدی (فراموشی از من است ) از آن عمل کنیم بسیار خوب خواهد بود . سپس حضرت استاد به بیان آن دو روایت مشهور در خصوص نهی پیامبر اکرم (ص) از دروغ ، ولو به کودکان یا حیوانات اشاره فرمودند و سپس برای موفقیت دولت دعا کردند و جلسه خاتمه یافت.

چند روز بعد با انتشار این خبر در رسانه­ها با واکنشهای مختلفی از سوی آقای دکتر و همراهانشان مواجه شدیم . آقای دکتر الهام یک بار منکر فیلمبرداری از جلسه شد ، بار دیگر فیلم را مونتاژ اعلام کرد ، بار دیگر صدا را غیر مربوط به تصاویر دانست و مدعی مونتاژ صدا روی تصویر شد . آقای کعبی (که من هرگز توقع نداشتم به عنوان یک روحانی عضو خبرگان چنین بگوید ) بیان چنین سخنانی در آن جلسه را از پایه منکر شدند و فیلم را جعلی خواندند . خود جناب آقای دکتر احمدی­نژاد هم بارها به شیوه­های مختلف موضوع را انکار کرده یا توجیهاتی کردند که با اصل بیانات آن روزشان بی ربط بود و این ماجرا همچنان ادامه داشت تا این که آقای دکتر در جلسه مناظره با آقای کروبی وجود چنین چیزی را به صراحت و در مقابل دروبین­های رسانه ملّی تکذیب کردند.

به نظر من مسئله اساسی این نیست که چرا دکتر ماجرای هاله را بیان کرده­اند و چرا آقای کروبی به عنوان مصداقی از خرافه پردازی به آن پرداخته­اند . واقعا مگر وجود هاله یا نبود هاله به دور ایشان مسئله مردم و حکومت و مشکل اساسی جامعه ماست؟ بودن یا نبودن هاله چه دردی از جامعه دوا می­کند که حالا برخی با دستاویز کردنش می­کوشند تا از این نمد کلاهی برای خود دست و پا کنند ؟

اشکال اساسی من در مسئله (هاله نور ) این است که چرا آقایان به جای ایستادن بر سر آن چه که عنوان کرده­اند و یا عذرخواهی از آنچه گفته­اند به انکار ماجرا و کذب خواندنش روی می­آورند؟ چرا آقای دکتر آن چه را که ده­ها شاهد زنده دارد و نسخه اصلی فیلم آن در آرشیو مؤسسه اسراء محفوظ است تکذیب می­کنند؟ چرا آنچه را که راست است دروغ می­خوانند و با دروغ خواندنش مرتکب دروغ می­شوند ؟ اگر ایشان فقط یکبار واقعه هاله را دورغ خوانده بودند می­گفتم امر مؤمن را باید حمل به صحت کرد و شاید ایشان دچار اشتباهی در تطبیق مسئله با آنچه واقع شده بوده ، شده­اند یا اگر فقط آقایان کعبی و الهام آن را تکذیب می­کردند می­گفتم آقایان به مردم دروغ گفته­اند چه ربطی به دکتر دارد ؟ اما افسوس که بارها خود ایشان این ماجرای حقیقی را کذب خواندند و این آخرین بار در برابر همه مردم ایران و بلکه در برابر آنان که در خارج از مرزهای ما بیننده آن مناظره بودند این حقیقت را دروغ معرفی کردند.

و اینک من از آقای دکتر سؤال می­کنم . جناب آقای دکتر احمدی نژاد با توجه به روایات ذیل در مقوله دروغ که تنها نمونه کوچکی است از انبوه روایات عترت طاهره ، چگونه می­توانم به صحت سایر فرمایشات ‌و آمارها و افشاگری­هایی که مدعی می­شوید و ... اعتماد کنم ؟ چگونه به فردای با شما بودن اعتماد کنم ؟ چگونه ؟

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع) یَقُولُ لِوُلْدِهِ :اتَّقُوا الْکَذِبَ الصَّغِیرَ مِنْهُ وَ الْکَبِیرَ فِی کُلِّ جِدٍّ وَ هَزْلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا کَذَبَ فِی الصَّغِیرِ اجْتَرَى عَلَى الْکَبِیرِ... الکافی،ج2 ،ص 338

امام باقر از امام زین العابدین (ع) نقل می کند که ایشان به فرزندشان فرمودند : از کوچک و بزرگ دروغ پرهیز کن ، چه به شوخی باشد و چه جدّی ، چرا که دروغ گویی در مسائل کوچک انسان را بر دروغ های بزرگ جرأت می­دهد .

أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالًا وَ جَعَلَ مَفَاتِیحَ تِلْکَ الْأَقْفَالِ الشَّرَابَ وَ الْکَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ . الکافی،ج2 ،ص 338

امام باقر (ع) فرمود : خدای بزرگ برای شرّ و بدی قفلهایی قرار داده است و کلید این قفلها را شراب قرار داده و دروغ از شراب بدتر است .

قالَ رَسوُِلُ الله (ص) : أَرْبَى الرِّبَا الْکَذِبُ من‏لایحضره‏الفقیه، ج 4 ، ص377

پیامبر خدا (ص) فرمود : سنگین ترین ربا دروغ است .

پ. ن . 1= لازم به ذکر است که اینجانب مدتی بعد از ماجرای فوق الذکر به دلیل اشتیاق به امور تحقیقی از معاونت فرهنگی مؤسسه استعفا داده و در مجموعه محققین مرکز تحقیقاتی اسراء  (پژوهشکده علوم وحیانی معارج) که وظیفه تنظیم و تحقیق آثار حضرت استاد را به عهده دارند مشغول به کار شدم و به توفیق الهی افتخار تنظیم و تحقیق کتاب ارزشمند ( امام مهدی موجود موعود ) که از تألیفات پر مخاطب حضرت استاد علامه آیت الله جوادی آملی (دام ظله ) است نصیب اینجانب گردید .