• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : آقايان سبز از امام زاويه نگيريد .
  • نظرات : 14 خصوصي ، 45 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    + شاگرد 

    سلام

    اينكه استاد خطابتان مي كنم به خاطر اين است كه واقعا سر كلاس شما نشسته ام.

    هيچ توهيني نكردم و تهمتي نزدم.

    آقاي منتظري را خارج شده از راه امام خوانديد.قصدم جواب آن بود(پس بي ربط حرف نزده ام)گفتيد كه نظرات سياسي منتظري با امام مخالف است و هركه دنبال ايشان برود مخالف انقلاب است:

    ((چگونه است که امروز برخي سردمداران طيفي که تمام افتخارشان را به ادامه خط امام راحل (قدس سره) مي دانستند ايشان را تقديس مي کنند تا جائي که از مصاديق منحصر روحاني واقعي شمرده شوند ؟ اين مطرح شدن دوباره آقاي منتظري آن هم توسط کساني که خودشان را در صف اصحاب امام راحل (قدس سره ) مي دانند جز آشکار شدن روزنه هاي انحراف آيا معناي ديگري دارد ؟))

    منظورم از مطرح كردن نامه به آقاي خامنه اي تنها اين بود كه امام با هركسي كه تند حرف مي زدند دليلي بر اين نبود كه او مخالف امام و انقلاب است.در ضمن مگر امام اين همه سفارش نكردند(وصيت نامه سياسي الهي)كه علما پايه نظام اند؟به نصيحت هايشان گوش دهيد؟خب اين حمايت هم همين معنا را مي دهد و آيت الله منتظري نگران آينده نظام اند و اين شيوه كنوني را براي ادامه انقلاب مناسب نمي دانند(فقط هم آيت الله منتظري نيستند)و برخي(صميمانه از اينكه شما را جزو اين برخي ميدانستم عذر مي خواهم)اين علما كه داراي سلايق متفاوتي اند را مرجع و مجتهد امريكايي مي خوانند.خوشحالم از اين كه در برابر يك انسان مطلق گرا حرف نمي زنم.اينكه درباره شما اينطوري فكر مي كردم دليلش اين بود كه لينك شما را از وبلاگ كسي ديدم كه كه خيلي تند بود.

    به هرشكل من باز هم شما را استاد خود مي دانم.گرچه الان من را به خاطر نمي آوريد

    پاسخ

    با سلام . ممنون كه نظرات قبليتان را شفاف تر مطرح فرموديد . اگر جريان آقاي منتظري با امام صرفا يك برخورد تند بود حق را به شما مي دادم اما توصيه اكيد امام راحل به عدم ورود ايشان به مسائل سياسي صرفا يك برخورد تند نيست . ضمن اين كه اگر رجوع برخي آقايان به آيت الله منتظري صرفا يك رجوع علمي و طلبگي بود باز هم اشكالي نداشت چرا كه امام راحل نيز به همين مطلب توصيه كرده بودند اما متاسفانه رويكردي كه شاهدش هستيم رويكردي نيست كه از دوستان امام راحل توقع مي رود . ديگر اين كه من عرض كردم با رجوع به ايشان با آن توصيفاتي كه شما هم نوشته ايد روزنه هاي انحراف از مسير امام آشكار مي شود نه اين كه آنها كه مراجعه كرده اند ضد انقلاب هستند بلكه انقلابيوني هستند كه دانسته يا ندانسته دارند از خط امام فاصله مي گيرند .در خصوص وجود لينك من در وب فردي كه فرموده بوديد هم عرض مي كنم كه معتقد به رفتار انحصاري و دسته بندي هاي معمول و مشهور نيستم به همين دليل هم به بسياري از دوستاني كه فرزند انقلاب مي شناسم لينك داده ام حتي اگر سليقه سياسي آنها با من فاصله جدي داشته باشد . عذرتان را مي پذيرم و برايتان آرزوي طول عمر و توفيق مي كنم .
    + شاگرد 

    سلام استاد

    فقط شما نيستيد كه صحيفه امام مي خونيد.اگر نامه 6/1امام رو خونديد نامه 7/1آيت الله منتظري رو هم بخونيد و بعد هم نامه 8/1امام در پاسخ به ايشان را هم.

    اين اخلاق امام بود كه گاهي بسيار تند حرف مي زدند.لابد نامه اقاي خامنه اي را در رابطه با معني ولايت مطلقه خوانده ايد كه امام چقدر تند پاسخ ايشان را دادند.(متاسفانه در شهر خودم نيستم كه با منبع حرف بزنم)كه پس از آن آقاي خامنه اي هم نامه اي به امام دادند با اين مضمون كه نظر شما درباره من چيست؟كه امام از لفظ خورشيد درخشان انقلاب استفاده كردند.حال شما استفاده ابزاري مي كنيد يا آنها؟شما كه اگر مرجع تقليدي به نفع شما حرف زد در بوق و كرنا مي كنيد و اگر عليه شما گفت او را مرجع امريكايي مي خوانيد و منافق خطابش مي كنيد و حتي در اجتهادش شبهه ايجاد مي كنيد.

    پاسخ

    با سلام .قطعا من تنها كسي نيستم كه صحيفه امام مي خوانم نامه هاي مذكور را نيز نه تنها خوانده ام بلكه در همين نوشته به آنها استناد كرده ام . قبول دارم كه امام نيز گاهي تند مي شدند اما اگر اهل مطالعه سيره امام راحل باشيد مي بينيد كه تندي ايشان در حد اقل و رأفت ايشان در حد اكثر بود . ضمن اين كه در كجاي اين نوشته به جانبداري از آقاي منتظري يا عدم برخورد با ايشان پرداخته ام كه شما چنين مرقومه اي نگاشته ايد ؟ متوجه منظورتان از استفاده ابزاري نمي شوم ؟ همانطور كه منظورتان را از اين اتهاماتي كه هرگز قادر به اثباتش نخواهيد بود و يقينا من در روز دادخواهي خداوند كريم از شما اثباتش را خواهم خواست : ( شما كه اگر مرجع تقليدي به نفع شما حرف زد در بوق و كرنا مي كنيد و اگر عليه شما گفت او را مرجع امريكايي مي خوانيد و منافق خطابش مي كنيد و حتي در اجتهادش شبهه ايجاد مي كنيد.) گويا اصلا مطلبي را كه نوشته ام نخوانده ايد . از اينها كه بگذريم خوب است بدانيد مقام معظم رهبري نامه اي درباره معني ولايت فقيه براي امام ننوشته بودند بلكه امام راحل در برابر خطبه اي كه در آن زمان ايشان در نمار جمعه خوانده بودند برايشان نامه اي نوشتند و در آن نامه خطابهايي داشتند و ضمنا مقام معظم رهبري هم براي امام نامه ننوشتند كه بگوئيد نظرتان درباره من چيست بلكه ايشان با بررسي مباني ولايت فقيه به اصلاح نظرشان پرداختند و طي نامه اي به امام راحل از گفته هاي قبلي عذر خواهي كرده و باور نوينشان را در مسئله ولايت فقيه به اطلاع امام راحل رساندند و امام نيز در پاسخ به آن نامه اين جمله معروف را مرقوم فرمودند كه : من شما را در ميان دوستان از معدود افرادي مي دانم كه چون خورشيد مي درخشيد و به جد از مباني ولايت مطلقه فقيه جانبداري مي كنيد . اين را هم اضافه كنم كه در هنگام نگارش جواب شما ، من نيز به منبع دسترسي ندارم تا آدرس دقيق خدمتتان ارائه كنم . سر آخر اين كه آنچه نوشته ايد چه ربطي داشت به موضوعي كه من مطرح كرده بودم ؟ گويا اصلا مطلب را نخوانده ايد و همينطور في البداهه اراده فرموده ايد كه اظهار نظري كرده باشيد و بد و بيراهي گفته باشيد ! منعي نيست اگر اين كار خوشحالتان مي كند باز هم مرتكب شويد . و يك خواهش و آن اين كه ديگر مرا استاد نخوانيد تا براي خوانندگان توهم نشود كه من به شاگردانم تندي كردن با آنان كه سليقه اي متفاوت دارند و تهمت زدن به كساني كه متفاوت فكر مي كنند را آموخته ام خصوصا اين كه وقتي نامتان را ( شاگرد ) ثبت مي كنيد اين توهم تقويت مي شود .

    سلام حاج آقا...قسمت دوم يادداشت چرا دين گريزي؟رو نوشتم...منتظر حضور ونظرتون هستم ....با تشكر...

    حاج آقاجون سلام
    ما خيلي مخلصيم و 50گريونا هم بدهکار که انشاءا... ماه محرم طبق هماهنگي انجام گرفته با آقاي ايماني زيارتتون مي کنيم و تقديم مي کنيم.
    ما دوستون داريم و مثل بعضي آقايون نيستيم که آقا رو با اون حالشون بزارن پشت درب.
    دعا کنيد واسه ما همينطور با حاج اقا تماس بگيريد لطفا ايشون منتظرن.

    بسم الله الرحمن الرحيم

    اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

    سلام

    آقا سيد قرآني كه گفتم ميخواستم آروم آروم شروع كنم سوره ها رو حفظ كنم تا هميشه همراهم باشه تو سينه ام قرآني كه كه ترجمه روان و خطي استاندارد باشد و در اين حا با صفحاتي ساده نه با هزار نقش و نگار كه حواسم را پرت كنه

    يا علي خدا نگهدار

    پاسخ

    دوست من سلام . قرآني كه پيشنهاد كردم به نظر من ويژگي هاي مورد نظرتان را دارد . موفق باشيد .
    + محسن 

    سلام عليكم

    جمهوري اسلامي:

    كلمه ي جمهوري شكل حكومت را مشخص ميكند و كلمه ي اسلامي محتواي آنرا.

    مسئله ي جمهوري مربوط است به شكل حكومت كه مستلزم نوعي دموكراسي است.يعني اينكه مردم حق دارند سرنوشت خود را خودشان در دست بگيرند و...

    و اما كلمه ي اسلامي چنان كه گفته شد محتواي اين حكومت را بيان ميكند. يعني پيشنهاد ميكند كه اين حكومت با اصول و مقررات اسلامي اداره شود و در مدار اصول اسلامي حركت كند.

    به نقل از کتاب آينده ي انقلاب اسلامي اثر استاد شهيد مطهري(ره)

    شبيه اين سخنان در بيانات و آثار استاد شهيد بهشتي(ره) نيز وجود دارد.

    در بيانات حضرت امام (ره) هم سخناني دال بر اينكه اسلام انتخاب خود مردم بوده و اين خود مردم بودند كه در كمال آزادي و با راي و نظر خودشان خواستار تشكيل يك حكومت بر مبناي اصول و قوانين اسلام شدند وجود دارد.

    اين طور كه من از مجموع اين مطالب برداشت ميكنم در واقع مردم ايران در جريان تشكيل حكومت جديد بعد از انقلاب در يك روند دموكراتيك و آزاد به اسلام به عنوان مبناي حكومت راي دادند و پذيرفتند كه حكومت جديد و به طور كلي اداره ي جامعه بر اساس اصول اسلامي باشه.

    نكته ي به نظرم ظريفي كه در اينجا وجود داره اينه كه در واقع خود مردم با راي خودشون در كمال آزادي پذيرفتن و قبول كردن كه اين دموكراسي و جمهوري محدود به قيود و اصول اسلامي باشه.

    يعني با راي خودشون پذيرفتند كه راي و نظرشون تا اونجايي پذيرفتني باشه كه مخل اصول و قوانين اسلام نباشه.

    جالبه كه از خود دموكراسي استفاده شده براي محدود كردن دموكراسي!

    البته انتقادي وارد نيست چرا كه ما اگرچه از نظر ابزار و لوازم دموكراسي - مثل انتخابات و راي گيري و رفراندوم و احزاب و پارلمان و قانون و نظارت عمومي مردم و امثالهم - با كشورهاي غير مسلمان و غربي با اندك تفاوتي يكسان هستيم اما به هرحال بدون تعارف بايد گفت در واقع زمين تا آسمان بين دموكراسي ما و اونها تفاوت وجود داره چرا كه ما در اصول و مباني فكري تفاوتهاي زيادي با غرب داريم و به تبع اون بسياري از مسائل ديگه - ازجمله حكومت - براي ما كاملا متفاوت با اونها تعريف ميشه.

    ضمن اينكه به هر حال راي عموم مردم در يك فضاي آزاد و آگاهانه بوده. (بگذريم كه حتي خيلي از افراد رده بالاي انقلاب هم تصور روشن و تلقي درستي از جمهوري اسلامي نداشتن. همچنين توده ي مردم صرفا به دليل مسلمان بودن و علاقه ي به اسلام و همچنين رهبري امام(ره) به جمهوري اسلامي راي دادن وگرنه تصور روشني از جمهوري اسلامي نداشتن)

    كاملا واضح است كه اين راي به اسلام به دليل مسلمان بودن اكثريت قريب به اتفاق مردم ايران و علقه و علاقه ي اونها به اسلام بوده و اساسا انگيزه اصلي و غالب در انقلاب نيز همين اسلام و مسلماني مردم ايران بوده.

    اما نكته ي باز هم به نظرم ظريفي كه هميشه ذهن من رو به خودش مشغول كرده و ديدم كه بعضي هم متوجه اين نكته هستن اينه كه با اين حساب جمهوري اسلامي به معناي واقعي خودش تا زماني امكان ادامه حيات داره كه عموم مردم - و نه فقط اقشار خاص و محدودي - حقيقتا مسلمون باشن و قلبا و عقلا معتقد به اسلام.

    چرا كه مردم در زماني كه به جمهوري اسلامي راي دادند در واقع آگاهانه و از روي علاقه و اعتقاد به اسلام قبول كردند كه دموكراسي محدود به قيود و اصول اسلامي باشه .

    پس ميبينيم كه سلامت و دوام جمهوري اسلامي وابسته ي به مسلموني حقيقي و قلبي توده ي مردم هستش تا اونها همواره از روي اختيار و رضايت پذيراي قوانين اسلام باشند و محدوديت هاي ناشي از اون رو بپذيرند

    در غير اين صورت جمهوري اسلامي دچار يك پارادوكس عجيب و يك سلسله مشكلات بغرنجي ميشه كه با توجه به اينكه نام اسلامي رو هم به يدك ميكشه عواقب بسيار بدي خواهد داشت.

    از اينجا معلوم ميشه كه جمهوري اسلامي چه وظيفه ي سنگين و خطيري در زمينه تربيت اسلامي نسل هاي بعدي داره چرا كه بايد بتونه نسل هاي بعدي رو لااقل به لحاظ عقيدتي حقيقتا مسلمان و علاقه مند به اسلام و داراي بينش و منش اسلامي تربيت كنه تا بتونه به حيات حقيقي خودش ادامه بده.

    يعني جمهوري اسلامي فرضا اگر هيچ وظيفه اي هم در تربيت اسلامي جامعه و نسل هاي جديد نداشته باشه - كه البته به عنوان يك حكومت اسلامي داره - براي بقاي خودش هم كه شده موظف به اين كار هستش. يعني بايد مرتبا در حال پرورش و تكثير انسانهاي حقيقتا مسلمون باشه.

    چرا كه اگر نسل جديد با تربيت اسلامي رشد نكنه و علاقه مند و معتقد به اسلام و مسلح به بينش و منش اسلامي نباشه عملا جمهوري اسلامي تهي و بي معني ميشه و در مقياسي بزرگتر انقلاب اسلامي از اهداف خودش باز ميمونه.

    در اين صورت شايد جمهوري اسلامي ظاهرا پابرجا باشه اما در واقع ظاهري بيش نيست و از محتواي خودش تهي شده ضمن اينكه همون پابرجا بودن ظاهري هم با بحرانهاي زيادي روبرو ميشه و نسل جديد حكومت رو پس ميزنه و قبول نميكنه.

    اينجاست كه حكومت رو متهم ميكنه به اينكه چرا بايد در سيستمي زندگي بكنه كه هيچ نسبتي با افكارو خواسته هاش نداره و اساسا افراد ديگه اي به اون راي دادن.

    و البته شما خوب ميدونين كه عواقب و آثار به مراتب وحشتناكتري خواهد داشت.

    در چنين شرايطي جمهوري اسلامي در بهترين حالت ميتونه فقط اوضاع رو كنترل كنه و شما خيلي بهتر از من ميدونين كه بين كنترل كردن با حكومت كردن - اون هم حكومتي كه اسلام داعيه ي اون رو داره - تفاوتها هست.

    اميدوارم منو متهم به سياه نمايي و نااميدي نكنين ولي از همن حالا كه 30سال از عمر نظام و انقلاب گذشته و نسل هاي جديد كم كم دارن به اصطلاح رو ميان آثار و عواقب بدي كه خدمتتون عرض كردم داره خودشو نشون ميده و تازه اين از نتايج سحر است!

    ديگه سالهاي بعدي و نسل هاي جديدتر چه شود...!!

    به اينها اضافه كنين ناكارآمدي جمهوري اسلامي در اين 30سال رو كه در بسياري از عرصه ها خودش رو نشون داده و به طور طبيعي مخالفين و معترضيني رو به وجود آورده.

    فارغ از نوع و چگونگي حكومت و به اصطلاح فلسفه ي سياسي هر حكومتي كارآمدي حكومت مسئله ي مهمي هستش چرا كه ارتباط مستقيم و تنگاتنگ با زندگي مردم داره و اساسا بسياري از مردم -درست يا غلط - حقانيت و مشروعيت يك حكومت رو نه در فلسفه ي سياسي اون حكومت و مثلا منشا الهي اون كه در كارآمدي حكومت و تاثيرات مستقيم و ملموس اون بر روي كيفيت زندگي مادي و معنوي خودشون ميدونن.

    ميبخشيد كه خيلي طولاني شد.

    اميدوارم منو از نظرتون محروم نكنين.

    التماس دعا

    پاسخ

    به نام خدا و با سلام . محسن عزيزم سلام . با تشكر از متن خوبي كه نوشتي . اجازه بده مسئله رو از دو زاويه مورد بررسي قرار بديم . از منظر حقوقي دوام جمهوري اسلامي به عنوان يك نظام حكومتي منوط به استمرار حضور و خواست مردمه . خواه اين مردم يا شهروندان مؤمن باشند يا نباشند .چون مي داني كه مسلمان بودن چيزي است و مؤمن بودن چيزي ديگر . بنا بر اين از نظر حقوقي گسترش بي ايماني نمي تواند ناقض حق حاكميت مزبور باشد . اما از منظر آسيب شناسي حاكميت حق با شماست . اگر علاقه و باور مردم به كارآيي و توانايي اسلام براي ايجاد دنيايي آباد و آخرتي آباد تر از بين رفته يا كمرنگ شود به همان ميزان بنيانهاي اساسي جمهوري اسلامي نيز متزلزل خواهد شد چرا كه جمهوري اسلامي در اين منظر نه تنها به عنوان يك نظام حكومتي بلكه به عنوان يك ساختار برآمده از ايدئولوژي اسلامي مطرح مي شود . طبيعي است كه وقتي آن ايدئولوژي دچار آسيب شود ساختارهاي مبتني بر آن هم دچار آسيب خواهد شد . متاسفانه پس از سالهاي جنگ با رويكرد صحيحي در جهات فرهنگي رو به رو نبوديم . گاهي به افراط و گاهي به تفريط گرائيديم و همين عدم ثبات برنامه فرهنگي به انضمام برنامه هاي هماهنگ و مديريت شده ضد فرهنگي دشمنان انقلاب اسلامي در بخشي از جامعه ما فضاي فرهنگي خاصي را به وجود آورده كه امروزه شاهد آنيم . در بعد كارآمدي جمهوري اسلامي فكر مي كنم بي انصافي است اگر يكسره نظام را ناكارآمد توصيف كنيم . ترديدي نيست كه در برخي حوزه ها كارآمدي لازم را نداشته ايم و در برخي از حوزه هاي ديگر نيز ضعفهايي دامنگيرمان بوده اما دستاوردهاي صنعتي
    + 001 

    سلام

    وقتي گذرم به وبلاگ شما افتاد با خودم گفتم بهتره مشكلم رو با يك روحاني درميان بذارم.من يه دختر 18 ساله هستم كه در آموزشگاه كنكور عاشق استادم شدم استادم 30 سالشه تفاوت سنيمون زياده ولي اين براي من مهم نيست. من از يك خانواده مرفع هستم و پدر و مادرم تحصيل كرده اند . من عاشقانه او را دوست دارم و نميدانم كه چيكار كنم با توجه به اين كه اين آقا يك سال است كه ازدواج كرده . الان 4 ماهه من او را ميشناسم و 3 ماهه كه فهميدم چقدر دوستش دارم و دوست داشتنم هم الكي نيست . مشكلات زيادي براي رسيدن به او دارم و مهمترين اش متاهل بودن اوست . دنبال يك راه حل واقعي هستم نه جواب ولش كن . حاج آقا چيكار كنم؟ منتظر پاسخ سوالم در وبلاگتان هستم .

    باتشكر

    پاسخ

    سلام . از اين كه مجبور شدم پيامتان را عمومي كنم و از جواب پيامتان در وبلاگ عذر خواهي كنم پوزش مي خواهم . شرايطي را كه تعريف كرديد دوباره مرور كنيد تا خودتان متوجه پاسخي كه بايد بگيريد بشويد . اگر به دنبال يك پاسخ واقعي هستيد ، راه حل همان است كه نوشته ايد ( ولش كن ) و نه چيز ديگر . دلائل زيادي براي صحت اين پاسخ هست . فاصله سني زياد و متأهل بودن طرف مقابل دو تا از كمترين دليل هاي اين پاسخ است . دلايلي كه هر كدام به تنهايي هم براي جوابي كه شنيديد كفايت مي كند . اگر چه آتشي كه در دلتان روشن شده مانع فكر كردن به شرايط واقعي كه در آن قرار گرفتيد مي شود اما نه تنها من بلكه از هر مشاور ديگري هم كه به آينده شما و نفر مقابلتان بها بدهد سؤال كنيد همين جواب را خواهيد شنيد . موفق باشيد .
    + طاها 

    عليرغم اينكه از اظهار نظر حضرتعالي بابت اين عقايد خورسند و اميدوار شدم، اما قبلاً با مطالعه وبلاگ شما در اوج تخلفات و زاويه گرفتن هاي سبزيها ، تمايل حضرتعالي و طيف همفكرانتان را در تقابل با مقام ولايت استشمام كردم . اميدوارم به اين مطالبي كه شما رسيديد ، نخست وزير دوران جنگ نيز برسد و صلح و صفا برقرار شود......

    پاسخ

    با تشكر از حضورتان و اظهار لطفي كه در خط اول فرموديد لطفا تلاش كنيد تا بوها را درست استشمام كنيد . چنين نيست كه هر كس مخالف شما فكر مي كند مخالف ولايت باشد . بايد ببينيم شما ولايت را چگونه تعريف مي كنيد و ولايتي بودن را چگونه مي بينيد ؟ كافي است نوشته هاي وبلاگم را در موضوع ولايت فقيه با دقت مرور كنيد تا برايتان روشن شود كه تلقي من از ولايت و مبناي چنان باوري چيست . حالا اگر شما چنين باوري را در معارضه با مقام ولايت مي دانيد اختيار با شماست . ضمنا معيار من خط اصيل اسلام و انقلاب اسلامي است كه در آموزه هاي قرآن و عترت و بينات روشن امام راحل متجلي شده است . هر كس قرار باشد از اين معيار روشن زاويه بگيرد از او زاويه مي گيرم خواه اين فرد دكتر احمدي نژاد باشد خواه آقاي مهندس موسوي يا هر فرد ديگر . اضافه مي كنم كه رابطه جاده اي دو طرفه است . معني ندارد كه به يكي از دو طرف بگوئيم تو ساكت شو تا آرامش برگردد اما طرف ديگر همچنان همان باشد كه بود . ضمنا خواهش مي كنم شما و دوستان همفكرتان ( كه برادران من هستيد ) اين همه در مخالفتها يا موافقتهايتان از مقام ولايت هزينه نكنيد. اجازه بدهيد همه ما سپر بلاي ولايت باشيم نه اين كه جايگاه (مقام ) ولايت فقيه و مصداق تكيه زده بر اين جايگاه (رهبر معظم انقلاب) را سپر بلاي خودمان بكنيم .
    + محمد حسين كياسري 
    سلام و درود
    حاج اقا يک مسئله ي ديگه
    بارها ديده شده که ايات و عبارات قران و يا نام ائمه ي اطهار روي درختان و يا کندوي زنبور عسل و بطور کلي پديد هاي طبيعي ديده شده و اين رو نوعي معجزه و سندي براي حقانيت اسلام و تشيع ميدونستند اما من به تازگي مواردي رو مشاهده کردم که بر عکسش هم بوده يعني درختان و حيوانات و يا پديد هاي طبيعي به شکل الت تناسلي زن و مرد و يا در اغوش کشيده شدن زن و مرد و يا پوزيشنهاي سکسي در امده است . ايا اين هم نوعي معجزه است ؟ ودليلي بر حقانيت .....
    يا اصلا همه ي اينها تخيلات است ؟

    ممنون ميشم بنده رو روشن بفرماييد .
    اين هم چند نمونش:
    به صفحات بعدي و قبلي برويد نمونه هاي زيادي ميبينيد :
    http://www.photokonkurs.com/section.php?sid=22

    پاسخ

    به نام خدا و هزاران دورود و سلام . اسلام دين عقل است . ديني كه معجزه اش بالاتر از معجزه تمام انبياء بوده و هست . اگر ساير انبياء اعجازشان جنبه هاي مادي و حسّي داشت اعجاز اصلي پيامبر خاتم (ص) قرآن است كه جنبه عقلي دارد .نوشته شدن آيات و نام خدا يا امامان و ... در اشياء مختلف ( بر فرض صحت ) دليل حقانيت اسلام نيست تا كشف اموري از آن دست كه شما فرموده ايد در تعارض با آن قرار داشته باشد . گذشته از اين كه در تشخيص آن آيات و نامها و اين تصاوير بيشتر از هر چيز اين تصور و تخيل ما آدمهاست كه نقش اساسي دارد كافي است بدون ذهنيت به موضوعي كه مي فرمائيد نگاه كنيد تا نه نام مقدسي بر آن ببينيد و نه شكل ديگري . اگر چه عرض كردم بر فرض وقوع هم ديلي حقانيت يا عدم حقانيت نيستند . علاوه بر آن بسياري از اين گونه نمونه ها مي تواند توسط دخالت بشر پديد آمده باشد . مثلا در برخي مناطق شمالي من كندو داراني را ديدم كه سفارش مي گرفتند تا نام هر كسي را كه شما مي خواهيد روي كندوي عسل بنويسند . موفق و بالنده باشيد .

    بسم الله الرحمن الرحيم

    اللهم صل علي محمد وآل محمد و عجل فرجهم

    سلام خسته نباشيد

    آقا سيد يه قرآن با بهترين نوع ترجمه و بهترين خط بهم اگه ممکنه معرفي کنين.

    خدا نگهدار.

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم . دوست من سلام . اگر چه من نمي دانم منظور شما از ترجمه خوب يا خط خوب چه نوع ترجمه يا خطي است اما اخيرا توسط انتشارات نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاه ها منتشر كرده است كه از خط عثمان طه و ترجمه اي خوب كه مبتني بر تفسير الميزان است بهره مي برد. اميدوارم موفق باشيد .
    + ..... 
    ببخشيد در کامنت قبلي شماره ي صفحه ها درست درج نشد که ترجيح دادم لينک اصلي رو قرار بدهم .
    http://www.1canadian.org/2009/09/blog-post_3809.html

    + محمد حسين كياسري 
    سلام حاج اقا .من گاهي اوقات به وب شما سر ميزنم و مطالبتون رو مطالعه ميکنم . جديدا حجمه هاي جديد و بي وقفه اي عليه معتقدات مذهبي و سخنان ائمه در اينترنت منتشر ميشود که همگي هم مستند هستند و متاسفانه اگر نام ائمه را از کنار انها حذف کنند ادم فکر ميکند يک انسان قرون وسطايي اين حرفها را زده است . اين يک نمونه اش است . اگر امکان دارد ذهن تاريک امثال بنده را روشن بفرماييد

    مسواک زدن در حمام باعث درد دندان ميشود ! منبع: من لا يحضره الفقيه - جلد يک، ص ??
    در ادرار ائمه آلودگي نيست " ليس في بول الائمه استخباث" منبع : انوار ولايه، ص ??? ×خوردن آب در حالت ايستاده در شب باعث زردي ميشود" شرب الماء من قيام بالليل يورث ماء الاصفر" ـ ( منبع: اصول کافي جلد ?-ص??? )
    × نگاه کردن به آلت تناسلي زن باعث کوري ميشود!"النظر الي فروج النساء يورث العمي"- منبع : من لا يحضره الفقيه -جلد ? ص???
    ×آه اسم خدا ست! - "آه اسم من اسماء الله الحسني" - مستدرک الوسائل جلد ? ص???
    ×ملکي بنام خرقائيل هست که ?? هزار بال دارد و بين هر بالش پنجاه سال زمان براي ديدن لازم است! ـ "ان لله ملکا يقال خرقائيل له ثمانيه عشر الف جناح مابين جناح الي جناح خمس مائه عام منبع : کتاب البرهان جلد، ? ص. ???
    ملکي هست که اسمش منت و هميشه بالاي قبر امام حسين است ! ـ ( الکافي جلد ? ص ???)
    ×امام ده علامت دارد از جمله آنها ختنه شده بدنيا مي آيد!، با پا وبراحتي متولد ميشود!، جنب نميشود!، اگر بخوابد قلبش بيدار است، چشمش ميخوابد ولي قلبش بيدار است!، همانطور که از جلو ميبيند از عقب هم ميبيند! ـ"يولد مطهرا مختونا و لا يجنب و تنام عينه و لا ينام قلبه و يري من خلفه کما يري من امامه ـ ( منبع : اصول کافي جلد يک ص ??? کتاب حجه باب مواليد الائمه )
    × امام زمان لخت و عريان ظاهر ميشود! ـ "انه سيظهر عاريا امام قرص الشمس" ـ (منبع: حق اليقين، ص. ???
    ×ابن بابويه روايت ميکند که ابي عبد الله مردي را ديد که کفش سياه پوشيده فرمود چرا کفش سياه پوشيدي، مگر نمي داني کفش سياه نور چشم را کم ميکند و مردانگي را ضعيف ميکند؟ . بر تو باد پوشيدن کفش زرد که نور چشم را زياد ميکند و باعث قوت مردانگي ميشود عن ابي عبد الله انه منبع: کتاب خصال شيخ صدوق..ابن بابويه باب 3 جلد 1 ص. ??
    ×روايت از علي (ع): اولين حيواني که پس از رسول خدا(ص) از دنيا رفت عفير خر رسول خدا بود! اين خر با رسول خدا صحبت کرده بود ! و گفته بود : پدر و مادرم فداي تو، پدرم از قول پدرش و از قول جدش و جد جدش و .....نقل کرده که نوح (ع) جد من را در کشتي گذاشت و به مردم گفت اي مردم از نسل اين خر، خري متولد ميشود که رسول خدا بر او سوار ميشود، و من خوشحالم که آن خر هستم ! ـ "عن امير المومنين علي قال ان اول شيي من ادواب توفي هو عفير حمار رسول الله ذالک الحمار کلم رسول الله فقال بابي انت و امي ( منبع: اصول کافي جلد ? ص ???- کتاب الحجه باب ما عند الائمه من سلاح رسول الله
    ×از امام حسن (ع) روايت شده است که ايشان فرمود براي خداوند دو شهر است ( خدا دو شهر دارد) يکي از انها در مشرق است و يکي در مغرب، و در آنها ?? ميليون زبان و جود دارد! و من همه آن زبانها را ميدانم! ـ "عن ابي عبد الله الحسن قال ان لله مدينتين احداهما بالمشرق و اخري بالمغرب و فيها سبعون الف الف لغه و انا اعرف جميع تلک اللغات" ـ ( منبع: اصول کافي - جلد يک - ص ??? و ??? باب مولد حسن ابن علي)
    ×خوردن خاک نفاق مي آورد! ? "اکل الطين يورث النفاق" ـ ( منبع: الکافي جلد?- ص???
    خوردن خاک حرام است مثل خون و مردار و گوشت خوک اما خوردن خاک قبر امام حسين باعث شفاء از بيماريها! × ميشود ـ "اکل الطين حرام مثل الميته و الدم و لحم اخنزير الا طين قبر الحسين فيه شفاء من کل داء"- ( منبع: اصول جلد ? – کافي ص ???
    پاسخ

    دوست عزيز سلام . درباره راوياتي كه نقل فرموديد چند مطلب قابل ذكر است . 1- صرف نقل يك حديث در كتب معتبره شيعه دليل بر صحت آن حديث نيست . براي صحت يك حديث نه تنها بررسي سند روايت بلكه بررسي راويان حديث و دلالت حديث هم ضروري است 2- در فهم يك حديث به غير از مطالب مربوط به رجال و دراية الحديث نكات ديگري مانند فقه اللغة و عدم تعارض با قرآن و احكام قطعي عقل بايد مورد توجه قرار گيرد .3- برخي رواياتي كه نقل فرموديد نه تنها با عقل در تضاد نيست بلكه علم تجربي و روانشناسي امروز نيز به اندازه خود آنها را تأئيد مي كند مانند اثر رنگها در ارگانيك جسمي ، جنسي يا رواني انسان .4- برخي روايات با توجه به ساير قرائن عقلي يا نقلي معانيي غير از معناي لغوي دارند كه ادراك مواضع آنها نياز به دانش حديثي و ساير علوم مرتبط با فقه الحديث و بررسي دقيق وجود روايت معارض يا عدم آن در ساير روايات است . روايت كور شدن در صورت نگاه به آلت تناسلي بانوان از اين دسته است كه با توجه به ساير روايات معلوم مي شود كه اولا منظور نگاه حرام به آلت تناسلي فردي است كه ديدندش حرام است و ثانياً منظور از كور شدن قطعا كور شدن چشم سر نيست بلكه محصول چنين نگاهي چشم دل و چشم عقل انسان را كور مي كند . 5- هيچ ابايي نداريم از اين كه بگوئيم برخي رواياتي كه در برخي كتب دنياي اسلام نقل شده جعلي ، ضعيف يا حتي كذب است و تاريخ شناسي احاديث كه خودش علم مستقلي است اثبات كرده كه برخي از افراد با انگيزه هاي مختلف به جعل حديث پرداخته و آنها را در ميام مسلمين پراكنده كردند . بنا بر اين اگر كسي بخواهد درباره اين احاديث نه از سر غرض ورزي كه از سر حق جويي بررسي كند مي بايد در مرتبه اول با متد حديث شناسي آشنا شود و در مرتبه دوم با استفاده از متد علمي مرتبط با آن به نقد احاديث بپردازد .

    سلام استاد.

    من خودم خيلي خوشحالترم كه با شما حرف مي زنم. بالاخره خدا واسه ي هر چيزي يك يا چند سوپاپ اطمينان آفريده. مثلا واسه دل آدمهايي مثل من نوشتن تو وبلاگه شما رو به عنوان سوپاپ اطمينان جهت جلوگيري از تركيدن قرارداده.

    راستي اقاي *نظام* شما هم سوپاپ اطمينان علوم انسانيتون رو يكم آزاد كنيد، خدايي نكرده قسمت علوم انساني مختون نتركه.

    + نظام مقدس 
    به ندا :
    تک تک جملاتت رو جواب ميدم :
    ايميل من را حاج اقا ميدانند شما و ديگران هم ضررورتي نميبينم ايميل من لازمتان بشود ولي اگه بنده لازمتان شدم همينجا يک پيام بدهيد
    همانطور که "نظام مقدس" يک هويت مجازي است " ندا" هم يک هويت مجازي است .

    بله من قبلا هم گفته ام که ايشان صبور هستند مخصوصا در مقابل من و اين ويژگيشان جاي تقدير دارد . مخاطب کامنتهاي من هم ضرورتا ايشان نيستند .
    من از حديث اشکال نگرفتم من از محتواي مزخرفش و غير عقلاييش اشکال گرفتم .
    چشم از اين به بعد ميزنيم تو فاز علوم انساني -- حاج اقا خودت رو آماده کن
    پاسخ

    البته اگر روش پرداختن به علوم انساني تان هم همانند پرداختن به ساير امور باشد خيلي اميدي به آن نخواهيم داشت اما اگر غير از اين باشد با جان و دل استقبال خواهيم كرد . چرا كه يا از شما ياد خواهيم گرفت و يا آنچه را كه مي دانيم به شما منتقل خواهيم كرد . هرگز مدعي نيستم كه همه چيز را مي دانم يا آنچه را كه مي دانم چونان وحي منزل از خطا مصون است .

    به نظام مقدس!!!!:

    درست صحبت كن به جاي ادعاهاي گزاف اگه راست

    مي گي با منطق صحبت كن شما كه حتي اسم هم نداري آدرسم كه نداري مي ترسي؟

    اتفاقا خيلي هم جو زده و تحريك شده حرف مي زني فكر كنم

    دستو پات داره مي لرزه اول يك ليوان آب بخور بعد صحبت كن

    خوب نيست از صبر يك نفر سو استفاده كنيم چرا ما ظرفيت نداريم

    يك روحاني را كه به آزادي بيان معتقده و وبشو تاييدي نكرده ناراحت مي كنيم اين اسمش آزادي بيان نيست اسمش آزادي توهين

    من خيلي وقته كه اينجا وصهباي انديشه ووب بهشتي رو ميخونم ولي تا حالا نظر ندادم شايد چون با بيشتر

    نوشته هاي اين وب ها موافق بودم وبه نظرم آقاي مخبر روحاني معتدل ومنطقي كه وابستگي حزبي به اصلاح طلب واصول گرا نداره و هردو رو نقد مي كنند منصفانه.

    جنابعالي چقدردرابطه با علم حديث سواد داري كه از احاديث اشكال

    مي گيري از تحجر چي مي دوني آيتماي روشنفكري چيه

    برامون يكم از علوم انساني حرف بزن ببينيم چي بلدي بعد بيا جلو نقد كن.

       1   2   3      >