• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : ما گنهكار نيستيم (قسمت دوم)
  • نظرات : 1 خصوصي ، 16 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + ليدا ملكي 

    آقاي مخبر حرفاتون قبول اما من بيشتر از دردو دل قصدم سوال بود انهم از كسي كه لباس روحانيت بر تن كرده و به جوابم هنوز نرسيدم

    من مي خواهم بدونم خدا چطور مهربونه که دوست نازنين 24 ساله منو كه نماز خون بود وروزه مي گرفت ولي افسرده بود چون خودکشي کرده مي فرسته جهنم پيش صدام جاني قاتل ادمکشخدا چطور مهربونه که دوست نازنين منو ميفرسته جاي ادمهاي خوشگذرونه مال مردم خوره رباخوار

    اين عدالت اسماني منطقش چيست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    و اينكه خداي ثروتمند چطور مي تونه معني رنج رابفهمه؟؟؟؟؟؟؟

    لطفا به اين دو سوالم جواب دهيد.

    ليدا ملكي

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم
    خواهر بزرگوارم سلام
    مقدمتان را گرامي ميدارم

    ما خدا نيستيم ، فقط اونه كه مي دونه كي در آخر كار بهشتيه يا جهنمي . ما بر اساس آنچه از ظواهر مدارك شرعي به دست مياريم مي فهميم كه خود كشي حرامه و اگر كسي خود كشي كرده باشه چون به جان و عمر خودش كه در حقيقت امانت خدا بوده خيانت كرده ، معذب خواهد بود . اما هيچ كس نمي تونه ادعا كنه كه دوست شما وقتي اين اتفاق براش افتاده توي حالتي از سلامت عقل و روان به سر مي برده ! مي تونه ؟ هيچ كس در درون جان او نبوده و نمي تونسته شاهد حال اون باشه .پس به جاي خدا نمي تونيم تصميم بگيريم كه اون جهنمي هست يا نه ؟ اوني كه ما مي دونيم اينه كه اگر اون با علم و عمد خودكشي كرده باشه معذب خواهد بود ان هم عذابي كه باطن رفتار خودشه نه نستجير بالله خشم و انتقام خدا . چيزي شبيه آن حالتي كه انسان بعد از از دست دادن موقعيتي خوب كه داشته و مي تونسه حفظش كنه اما بي دليل اون موقعيت رو از دست داد سراغ آدم مياد ( البته گفتم شبيه اون ) . ديگه اين كه كي گفته مسلموني كه خود كشي كرده با صدام و ... همنشين خواهد بود ؟ اين حرف رو شما از كجا مي زنين ؟ اين حرف شما از چه منطقي برخورداره ؟

    براي فهم اين عدالت آسماني بايد به خودتون زحمت بدين و يك دوره لااقل در حد كتابهاي مقدمه اي بر جهان بيني توحيدي شهيد مطهري رو با استاد بخونين . برهان اين منطق به صورت اجمالي اينه كه : 1- خداوند واجب الوجود و فاقد هر گونه نياز يا نقص ( عقلي ، وهمي ، خيالي ، خارجي ) است 2- شرور و صفات منفي مانند ظلم و ... معاني عدمي هستند 3- وجود چنين صفاتي در خدا به معني نقص يا نياز در ذات واجب خواهد بود . نتيجه : او ناقص يا نيازمند نيست پس چنين صفاتي هم در او راه نخواهد داشت .

    اميدوارم متوجه اين منطق كه يه ساده ترين شكل براتون نوشتم شده باشين .

    اما مطلب دوم : رنج يعني درك ناملايم و او برتر از آن است كه چيزي با او ملايم يا نا ملايم باشه . خداوند متعال همانگونه كه برتر از آن است كه لذت ببرد از رنج بردن هم مبرّاست اما اين به معني جهل او نيست چون به همان دليلي كه در بالا نوشتم هيچ گونه نقص يا نيازي در او وجود ندارد حتي فقدان علم به رنج بندگانش .

    به شما جدآ توصيه مي كنم روي خدا شناسي بيشتر كار كنيد . آن وقت روزي خواهد رسيد كه خودتان از اين كه چنين سؤالي داشتيد تعجب مي كنيد .

    موفق باشيد

    يا حق

    + ليدا ملكي 

    آقاي مخبر خدا چطور مهربونه که دوست نازنين 24 ساله منو چون خودکشي کرده مي فرسته جهنم پيش صدام جاني قاتل ادمکش

    خدا چطور مهربونه که دوست نازنين منو ميفرسته جاي ادمهاي خوشگذرونه مال مردم خوره رباخوار

    خداي مقتدر ثروتمند قوي نمي تونه رنج را درک کنه غم را درک کنه چطور مي تونه!!!!!!!!

    خداي ادمهاي ثروتمند مشهور فقط مهربونه

    خداي شما روحانيون مهربونه چون برايتون حساب جدا باز کرده

    مثال مي زنم يک ادم ثروتمند اگر روزه هم بگيره البته اگر بگيره باز هم درد رنج يک ادم فقير را نمي تونه بفهمه چون روزه گرفتنش هم فرق داره غير ازاينه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    حالا خداي ثروتمند مقتدر چطور مي تونه درد ورنج ادمهاي فقير يا ادمهاي افسرده ادمهاي حتي نمازخونه افسرده مثل دوست من را بفهمه وخيلي ادمهاي مشکل دار ديگر نه امکان داره بتونه درک کنه کسي که انقدر ثروتمنده نمي تونه درک کنه

    من به هر کدام از دوستانم که اينو گفتم واستدلال کردم نتوانست جواب درستي به من بده وفقط داستان تعريف کرد ويا گفت اين حرف شيطاني است

    اما من کاري باشيطان ندارم اميدوارم شما مثل انها داستان برايم تعريف نکنيد جوابم را بدهيد با استدلال چون به نظر خودم استدلالم کاملا منطقي است

    =======ليدا ملكي=========================
    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم
    خواهر بزرگوارم سلام
    مقدمتان را گرامي ميدارم
    مشكل شما اينه كه فكر مي كنيد دنيا و آخرت با هم متفاوتند. فكر مي كنيد كه دنيا يك چيز است و آخرت چيز ديگه. خداوند دنيا و آخرت رو چنان آفريده كه دنيا ظاهر قيامت و قيامت باطن همين دنياست . يعني همون كاري كه شما در دنيا مي كنيد باطنش در بعد از اين دنيا براي شما آشكار مي شه . بنا بر اين بهشت جز باطن اعمال نيك انسانها نيست و عذاب آتش هم جز باطن همان عمل دنياي انسان ها نيست . اراده خداوند چنين است كه هر كس باطن عمل خودش را ملاقات مي كند . براي تشخيص نيك و بد اعمال هم خداوند پيامبري از درون به نام عقل و عقلي از بيرون بنام پيامبر براي انسانها مقرر فرمود تا انسان ها در پناه اين عقل بيروني و پيامبر دروني ابديت خود را خود به اراده خودش بسازد و اين اراده خداوند هر روز تازه است .حالا اگر كسي به حرف اين دو پيامبر الهي بي توجهي كند و عنان اعمال خويش را به نفس خويش بسپارد و به باطل گرايش كند و در ماوراء اين عالم با باطن عمل خود محشور باشد نه فقط لطمه اي به محبت او نمي خورد بلكه براي صاحبان عقل موجب ازدياد باور به محبت اوست
    اين همه ، عين محبت است وگر نه انسان عاقل با جاهل ، دين دار با بي دين ، نيكو كردار با بد كردار مساوي بود و اين نه با عقل سازگار است نه با عدل و نه با محبت
    اگر مشكل شما مشكل علمي است قطعا راه حل دارد و اگر دلتان از جاي ديگر پر است و مي خواهيد با آنچه گفتيد خود را آرام كنيد ، خوشحال خواهم شد كه صبورانه دردهايتان را گوش كنم بلكه آرام شويد .

    موفق باشيد

    يا حق

    + خسرو 

    ببخشد من مي خواستم بپرسم ميشه خداي مهربون را فارغ از قران در زندگي روزمره همين زندگي از صبح تا شبي که داريم تعريف کنيد که من عملا در ک کنم که مهربان است چون همه فقط طوطي وار مي گن مهربون است و فرا فکني مي کنند اما من مي خوام بدونم تاثريش در زندگي روزمره چي مي خوام اينو بفهم بفهمم عملا در اين دنيا چي چطوري عملا بفهمم مهربان است نه طوطي وار.

    لطفا ساده جوابم را بدهيد يا درباره اش مطلب بنويسيد چون من يکم خنگم

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    برادر بزرگوارم سلام

    مقدمتان را گرامي ميدارم

    اول از همه يك چيز را بايد بدونين و اون اينه كه شما دنيا رو اون جوري مي بيني و تحليل مي كني كه درباره اش مي انديشي . شما وقتي در هر موردي فكر روشني داشته باشي اونوقت مي توني در دنياي بيرون همون چيزي هايي رو كه بهش باور داري پيدا كني . پس اول از همه بايد فكرت رو به يك سامان روشني برسوني بعد خواهي ديد كه توي زندگي روز مره خودت اون چيزي كه خواستي پيدا خواهي كرد .البته اين كه كدام طرز فكر درباره دنيا و ارتباط خدا با اون و با آدمها درسته و كدام غلط يك حرف ديگه است .

    پس در حقيقت وقتي تو خدا رو آنجوري كه هست ( و فلسفه ،‏عرفان و در نهايت قرآن او را معرفي مي كنه ) بشناسي بدون شك توي زندگي روز مره خودت هم آثار رحمت و محبت اونو به روشني مي بيني و اونوقت ديگه نياز نيست كسي اون رو به تو نشون بده .

    اما من فقط يك اشاره كوچيك مي كنم كه سؤالت را از اين جهت هم بي پاسخ نگذاشته باشم :

    تو هستي و هر چي خوبي و خوشي هست محصول بودن توه . يعني اگه نبودي لذتهاي تو هم نبود و تو مي دوني كه خودت اين بودن رو به خودت ندادي و پدران و مادرانت ( پدر و مادرت و اجدادت ) هم اين توانايي رو نداشتن كه بودنت رو به تو هديه كنند چرا كه اگه اونا اينقدر توانا بودن كه هستي تو رو به تو هديه كنند قطعا بايد مي تونستن اول اين هديه رو به خودشون محبت كنند تا در نتيجه هميشه زنده بومونن و هيچ وقت نميرن . پس اولين و بزرگترين نشونه مهربوني خدا رو مي توني توي بودن كه ريشه همه خوبي ها و لذتهاي توه ببيني . اما دردها و رنج هاي دنيا ، اونا رو هم اگه درست ببيني متوجه مي شي كه به جاي خودشون خوبند . ممكنه در نگاه فردي و جزئي به نظر خوب نباشند اما وقتي نسبت به كل نگاهشون ميكني مي بيني كه خوبن. مثلا زلزله ، همون زلزله اي كه سالانه هزاران هزار خانه رو خراب مي كنه و صدها نفر آدم رو مي كشه . اگر همين زلزله كه محصول حركت سنگهاي بستر بر اثر فشار گازهاي متراكم مركز زمينه نبود زمين مثل يك زودپزي كه هيچ راهي براي خروج بخارش نداشت منفجز مي شد و همه آدمها مي مردن . يا همين دردهاي بدن ما اگر نبود ما هيچ وقت نمي فهميديم كه سلامتي ما در خطره و براي جبران اون بيماري تلاش نمي كرديم .متخصصين علم پزشكي مي گن درد زنگ خطر بدنه و ... .

    اينها فقط يك گوشه كوچيك بود از اون چيزيه كه مي شه در جواب به سؤال شما برادر خوبم گفت . پيشنهاد مي كنم ترجمه دعاي عرفه امام حسين (ع) و ترجمه كتاب توحيد مُفَضَّل رو با دقت بخوني تا به گوشه هاي بيشتري از آثار محبت خدا تو زندگي روز مره ات آشنا بشي .

    در پناه مهربان عالم سر بلند باشيد .

    يا حق

    باسلام - پست جالبي است با آرزوي بهترين خوبي ها وشادي ها
    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    برادر بزرگوارم سلام

    مقدمتان گرامي.

    از به جاي گذاردن رد پايي از محبتتان خرسندم .

    در پناه مهربان عالم سر بلند باشيد .

    يا حق

    + مشتاق 

    عرض سلام و احترام محضر استاد عزيز

    منم معتقدم همانطور كه خودتون فرموديد گفتگوي شما و خانم آسيه باصري باغسيه به جاهاي خيلي خوب و به نقطه محبت حق به هممون رسيده به نقطه اوج ...

    من به ايشون حق ميدم تا حدودي!! و مي خوام و دوست دارم بدونم چطور و از كي و اصلا چي شد كه خدا را اينطوري شناخت ؟

    بهت حق مي دم چون ما يه وجود محدوديم كه نمي تونيم اون وجود نا محدود را بشناسيم اگر خودش، خودش را برامون معرفي نكنه!!

    ولي متعجبم كه از اينهمه آيات رحمت اِنُّي اَنَا الغَفُورُ الرَّحيم ، اِنَّكَ اَنتَ التَّوَّابُ الرَّحيم و.... شما مطلقاً (و نه در كنار ديگر آيات) فقط جلوه عدل خدا را ديديد و آن را تعبير به سخت گيري كرديد چي فكر كرديد و چگونه تصور كرديد كه دريافت دقيقاً آنچه كه انجام داديم را كه عين عدل و عدالت است را سخت گيري و شدت، تصور و برداشت كرديد؟ و هزاران سوال ديگه كه جاش نيست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    راستش با خواندن پيام ايشون بغض سنگيني چنان گلوم را مي فشرد كه دردش را احساس مي كردم و چشمام پر از اشك شد و واقعا دلم شكست كه چرا بايد خدا را اينطوري بشناسيم ؟؟؟!!!!!!!!

    كي مسوول اينهمه دل و ديده است؟ اينهمه روح تشنه كه علي رغم نياز شديدشون به اين محبوب عزيز نمي تونن باهاش ارتباط بر قرار كنن و فقط مثل برده ها از ترس آن را مي پرستن !!!! چه پرستشي !!!!

    كي خدا را اينطوري معرفي كرده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    گرچه من ادعا ندارم كه خدا را مثل آزاده ها مي پرستم، هرگز و اصلاً ادعا ندارم كه خدا را ميشناسم ولي حداقل بايد اعتراف كنم كه شديداً و فوق العاده دوسش دارم نه مثل دوست داشتن آدماي ديگه، محبتي كه توصيف كردني نيست و تا حالا حتي يك لحظه نشده كه خدائي كه مي پرستم را خدائي انتقام جو و سخت گير و ... ببينم يا به عبارتي فرض كنم و اين نه از جانب من حقير باشه، كه من چيزي از آن وسعت بي انتها نمي دونستم ولي به لطف محبوب و از روي همان محبتي كه به همه بندگانش داره و تو همه اين سالها لحظه به لحظه و آن به آن غرق محبتم كرده، محبتي كه نه لايقش بودم و نه مي دونستم از كجا برام حاصل شده، اين تصوير بر گرفته از هر چي كه هست منو مشتاق و دلداده اش بار آورده تا جائي كه كمتر تو ارتباطم واسطه قرار دادم تا باهاش حرف بزنم چون خودش طعم و اِذا ساَلَكَ عِبادي عَنِي فاِني قَريب را به روح نا لايقم چشاند.

    فقط به آسيه خانم عرض مي كنم كه آخه چطور امكان داره خالق رحمةللعالمين و اسوةٌ حسنه انتقام جو و سخت گير باشه؟؟!! آن خدائي كه هر چيزي را بهانه مي كنه(شبهاي جمعه- ماه رمضان- روز عرفه و ....) واسه اينكه دل سياه و سخت ما را نرم كنه و مي فرمايد تو بيا من ميبخشم، خدائي كه فرموده هر گناهي را جز شرك با توبه مي بخشد، كجاش سخت گيره؟ چطور چشمت را به روي اينهمه رحمت بستي، آنوقت آيه مباركه اي را كه نشان از عدالت آن ساحت قدس است را و بازتاب كرده خودمون هست را سخت گيري و غير قابل رحم فرض ميكني؟؟؟؟؟؟؟

    آن هم خدائي كه حضرت اميرالمومنين(ع) اينگونه در موردش بيان مي فرمايد: اَللّهُمَّ اِنِّي اَساَلُكَ بِرَحمَتِكَ الَّتي وَسِعَت كُلَ شَيئ و حتماً مي دوني كه كلام معصوم حجت است و از روي هوا و هوس و گمراهي نيست،اگر به كلام استاد خورده مي گيري!! گرچه آن نيز بر گرفته از كلام معصوم بود اگر توجه مي كردي!!!

    در هر حال اميدوارم اين جسارتتان شما را به محبت محبوب نائل كند و باعث بشه با غور و تفكر بيشتر در همان آياتي كه قبولشان داريد و بهشان استناد كرديد به آنچه حق است دست پيدا كنيد. راستي يه توصيه دوستانه :و قُولُوا للنَّاس حُسنَا

    ببخشيد زياد صحبت کردم درس پس دادم محضرتان.

    خدا اِن شاءَاللَّه همه مونو هدايت کند

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    خواهر بزرگوارم سلام

    مقدمتان گرامي باد .

    نوشته خوبتان را خواندم و از اين كه وقت گذاشتيد و با خواهرمان سخني دلپذير داشتيد ممنونم.

    در پناه مهربان عالم سر بلند باشيد .

    يا حق

    + حليمه شهيدي 

    سلام

    بعد از خواندن حرفهاي خانم آسيه و نوشته شما به فکر افتادم سوالم را از شما بپرسم مي خواستم بگم يک مادر هرچقدر هم بچه اش گنهکار باشه راضي نمي شه بچه اش را در اتش انهم اتشي که ميليونها برابر از اين اتش گرمتر است بندازد پس چرا خدا اين کار را مي کند البته منظورم به جز کفار است لطفا به کساني که جزء کفار نيستند وخدا راقبول دارند اشاره کنيد چون من فکر ميکنم شما بيشتر مهربان بودن خدا را با کفار بررسي کرديد پس تکليف کساني که خدا را قبول دارند ولي گنهکار هستند وبه جهنم مي روند چي جواب اين سوال برايم مهم است چون به همين دليل است که الان مدتي است ( از ماه رمضان تا الان )که موقع نماز خواندن وقتي مي گويم بسم ا...رحمان رحيم دچار احساس بدي ميشوم انگار قلبم بهم مي گويد که دارم دروغ مي گويم فقط روي اين قسمت که مي رسم دچار اين حس ميشوم ولي قسمت قل هو ا..احد يا قسمتهاي ديگر نماز را با اطمينان قلبي مي گويم.

    البته سوالات ديگري هم داشتم که بعدا مي پرسم مربوط به مسئله گناه وخداست .

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    خواهر بزرگوارم سلام

    اول از هر چيز به شما خير مقدم مي گويم و از اين كه محبت كرديد و سؤالتان را با من در ميان گذاشتيد ممنونم.

    امرتان را اطاعت خواهم كرد و پاسخ پرسشتان را به فضل الهي خواهم داد اما بايد به من فرصت بدهيد . البته نه براي پيدا كردن جواب بلكه براي اتمام موضوعي كه در حال بحث از آن هستم .

    به اميد خدا حتما موضوع بعدي كه به آن خواهم پرداخت پرسش شما خواهد بود .

    نكته ديگر اين كه وبلاگ صهباي انديشه را كه ملاحظه فرموديد به طرح همين پرسش و پاسخ ها اختصاص داده ام بنا بر اين سؤال و جواب شما را در همان وبلاگ درج خواهم كرد .( ان شاء الله )

    در پناه مهربان عالم سر بلند باشيد .

    يا حق

    + طاهره اجاقي 

    سلام خدمت شما جناب آقاي مخبر

    مطالب بسيار خوب و آموزنده هستند .

    از زحمات شما ممنون .

    در پناه حق

    + آسيه باصري باغسيه 

    آقاي محترم شما چرا به جاي اينکه به تيريش قباتون بربخوره چراجواب منو شفا ف نداديد.

    من پرسيدم تا از خدا تفسير يکساني نداشته باشيم از گناه هم تفسير يکساني نخواهيم داشت

    مثال مي زنم در قران خدا فرموده: فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره و من يعمل مثقال ذرة شرا يره .

    هر كس به قدر مثقال ذره‏اى خير يا شر انجام دهد آن رامشاهده خواهد نمود.

    درست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    حالا نتيجه اي که من از اين آيه مي گيرم اينکه خدا خدايي است سختگير و دقيق .

    پس تفسيرم از گناه هم با شما و دعايي که در مطلبتون اورديد فرق دارد گوش دادي؟؟؟؟؟؟؟

    از اين ايه ها در قران خيلي زياد است در نتيجه من حرفهاي شما راقبول ندارم وخدا ي حقيقي ربطي به عقايدشما که حالا در نوشته هاتون آمده نداره که هيچ مغايرت هم دارد مطمئنا.

    من براي حرفم دليل اوردم شما يا دليل بياور يا اينکه قبول کن که حرف من درست است.

    در مورد اسم هم دوست من که در کنار من بود ( رحيمه شعباني) مي خواست نظرش را زير نظر من بنويسد اما به دليل اينکه سوال هر دويمان مشابه بود وتكراري نظرش را حذف کردم.

    من براي قبول نداشتن نوشته شما دليل اوردم شما يا دليل بياور يا اينکه قبول کن که حرف من درست است.

    در ضمن ببخشيد که من مثل بيشتر خواننده هاي سايتتون اهل چوب کاري کردن آدمها نيستم.

    آسيه باصري باغسيه

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    خواهر بزرگوارم سلام

    برايتان پاسخي آماده كرده بودم كه متأسفانه به خاطر محدوديتهاي تكنيكي نتوانستم همين جا و زير نظر خودتان درج كنم به همين دليل هم روي وبلاگ ديگرم (صهباي انديشه ) كه آدرس آنرا در پايان اين چند خط برايتان مي نگارم درج كردم . خوشحال خواهم شد اگر آنرا مطالعه كنيد و باز هم اگر مطلبي بود در خدمت خواهم بود .

    نمي دانيد با اين نظراتتان چه لطف بزرگي در حق من كرديد . خدا خير دنياو آخرت به شما مرحمت كند .

    از همه دوستاني هم كه پيگير مباحثات من با اين خواهر بزرگوار هستند خواهش مي كنم به وبلاگ صهباي انديشه (آدرس ذيل) مراجعه كنند .

    www.mokhber522.parsiblog.com

    در پناه مهربان عالم سر بلند باشيد .

    يا حق

    سلام ...

    با وجود مطالب مفيد شما دل كندن از اينترنت خيلي سخت ميشه!

    ممنون از آموزه هايي كه به ما مي آموزيد ...

    و متاسفم از اينكه انسانها گاهي تا چه حد بي منطق ميشوند !

    منتظر ادامه ي مطلب هستم ...

    يا علي ...

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    خواهر بزرگوارم سلام

    مقدمت گرامي باد.

    من از خويش چيزي ندارم تا به كسي بياموزم . چه خوش گفته اند كه : گدا به گدا ، رحمت به خدا .

    آنچه هست محصولي است كه به همت چراغ عقل ، از آستان پر نور قرآن و عترت گدايي مي كنم و از ارباب معرفت مي آموزم . شكر گذار اين نعمتم كه عرض احتياج به اين آستان را روزيم كرده اند و هر از گاهي به لطف خويش ، كاسه تهي روحم را به گوهري پر مي كنند تا فراموش نكنم كه گدايم .

    اما آنان كه چيزي مي گويند و مي روند ، نه به دل مي گيرم و نه به او ( سبحانه ) شكايت مي كنم . چگونه شكايت كنم در حالي كه از سويي انگيزه شان را نمي دانم شايد كه به زعم خويش درد دين داشته باشند و از سويي چون به خويش مي نگرم از شرمساري جز سري در پيش افتاده در محضر رب الارباب چيزي ندارم .

    به هر روي دعا كنيد تا خداوند بزرگ همه ما را به نور خويش از ظلمات جهل بيرون آورد .

    در پناه مهربان عالم سر بلند باشيد .

    يا حق

    + مهدي محمودي 

    سلام استاد عزيز و مهربان

    خدا قوت

    از روز اولي كه اين پست گناه رو شروع كرديد تقريباً هر روز سر مزنم و كامنتا رو مي خونم.

    دلم ميخواد حرفي با خواننده هاي وبلاگتون داشته باشم.

    رفقا!

    الان اصلاً قصد ندارم در مورد موضوع پست بگم، فقط مخوام بگم:

    امان! واقعاً امان از تحليلها و بحثهاي بدون فكر و همراه با توهين.

    اون عزيزاني كه به خودشون اجازه ميدن به كسي كه مخالف اونا فكر ميكنه اينجوري توهين كنند، اجازه اين كارو از كدوم بخش از اسلامشون آوردن.

    فقط يه سوال؟

    آيا هنگام نقد ما، آيا هنگام بحث ما، آيا هنگام قضاوت ما، آيا ...

    خدا هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    مهدي عزيزم سلام

    مقدمت را گرامي ميدارم.

    اين كه گفتي، نه تنها با مخاطبان وبلاگم كه با نفس من نيز مخاطب بود . كاش هيچ وقت فراموش نمي كرديم كه او ( جلّ جلاله ) هست .

    حق آنست كه هر چه مي كشيم از همين فراموشي است . دعا مي كنم كه خدا اين چرك جان سالكان شريعت مصطفوي (ص) و طريقت علوي (ع) را از قلب همه اهل عشق ، خاصّه از قلب قاصر و ناقص من بزدايد

    در پناه مهربان عالم سر بلند باشيد .

    يا حق

    + آسيه باصري باغسيه 

    آقاي محترم نميدونم چرا هرچي فکر ميکنم به اين نتيجه ميرسم که خدايي که شماازش حرف ميزني با ماله ما 180 درجه فرق ميکنه!!!!چرا خداي من باشما وخدايي كه از آن در صحيفه سجاديه به نفع توجيه مطلب ات ازش حرف مي زني اينهمه در تضاده چرا؟؟؟؟اينو به طعنه ازت نپرسيدم چون مسئله گناه به نظر من ربط مستقيم داره به تفسير ما از خدا .

    اصلا اون خداي تورو من نمي شناسم وفکر نمي کنم خدا ي حقيقي ربطي به عقايد تو که حالا در نوشته هات آمده داشته باشد که هيچ مغايرت هم دارد مطمئنا. فعلا...............................................



    رحيمه شعباني

    (??
    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    خانم محترم سلام

    من نمي دانم شما از كدامين خدا سخن مي گوئيد؟ مگر خداي شما چه تفاوتي با خداي من دارد ؟ خدا يك حقيقت واحد است اگر ما و شما اين حقيقت واحد را به گونه اي ميشناسيم كه متضاد نما مي شود قطعا يا شما ،‏يا من و يا هر دوي ما در تاريكي جهل به سر مي بريم و گرنه 124000 پيامبر معصوم و تمام ائمه هدايت (ع) همه از يك خدا سخن گفتند . اگر چه آن بزرگواران زبان هاي متفاوتي داشتند اما ميان خداي آنها هيچ گونه تفاوتي نبوده و نيست .

    من از صحيفه مباركه سجاديه چيزي ننوشتم . مستند من در اين نوشته فقره اي از دعاي شريف اباحمزه است كه خوب است بدانيد اين دعا اصلا در صحيفه نيامده است .

    خوشحال خواهم شد اگر به جاي اين همه بي مهري در سخن ، نوشته مرا با دلائل عقلي و نقلي مورد نقد قرار دهيد تا اگر من راه گم كرده ام به دستتان راهنمائي شوم و اگر شما در اشتباه هستيد از اشتباه به در آئيد .

    گذشته از اين كه نام شريفتان بالاخره خانم آسيه باصري باغيسه است يا رحيمه شعباني؟ ، از خداي واحد و كريم و مهربان ، خداي آدم (ع) تا محمد (ص) ، خداي يگانه من و تو، هدايت هر دومان را به شناخت وجود مباركش آنچنان كه او مي پسندد مسئلت مي دارم .

    يا حق

    + صدف 

    سلام حاجاقا مخبر.

    باز هم خوشحالم كه در اين مورد نوشتيد.ممنونم.خيلي استفاده كردم.

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    خواهر بزرگوارم سلام

    مقدمتان را گرامي ميدارم.

    اميدوارم اين نوشته ها به فضل الهي بتواند راهگشاي همه ما باشد .

    در پناه مهربان عالم سر بلند باشيد .

    يا حق

    + م.حورا 
    همه پيام هاي من به صورت خصوصي وارد مي شوند ؛ نمي دانم چرا ... گويي ايراد از كامپيوتر است . جسارت بنده رو بببخشيد . هر كاري ميكنم نمي شود خصوصي نيايد .
    پاسخ

    ايرادي در كار نيست ، خودم ترجيح داده ام پيامها در ابتدا خصوصي باشند و بعد خودم آنها را عمومي كنم . شما ببخشيد اگر موجب زحمت شد .

    سلام

    خدا قوت . خسته نباشيد . ديدم وبلاگتان به روز است آمدم عرض ادبي كرده باشم حضورتان و مطالب جديدتان را بخوانم . مطالبتان جالب بودند .

    خيلي خوب است كه منابع را هم ميگذاريد .

    موفق باشيد .

    يا علي

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    خواهر بزرگوارم سلام

    مقدمتان را گرامي ميدارم.

    از اين كه يادي از ما كرديد مشعوف و ممنونم. ذكر منابع يك وظيفه علمي - تحقيقي است كه به لطف خدا انجام شده است . اميدوارم خداي سبحان اثري را كه خود مي پسندد بر اين نوشته مترتب كند .

    در پناه مهربان عالم سر بلند باشيد .

    يا حق

    سلام عليكم برادر

    در اين چيه وب خوان ديدم بروز فرموده ايد گفتم ضمن عرض ادب و سلام از ادامه ي مطلب بهره مند شوم .

    بد نيست عرض كنم كه عدم مثلا اطاعت از امري كاري نيست ، حالا كاري هم ندايم با اينكه امر طلب كاري باشد بر سبيل برتري كه اين هم جاي حرف دارد .

    علي اي حال از مطلب حظ خود را بردم و منتظر قسمت سوم هم هستم .

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    دوست و برادر ارزشمندم سلام

    مقدمتان را گرامي ميدارم.

    از اين كه محبت فرموديد و نظر شريف را مرقوم فرموديد بي نهايت سپاس گذارم .

    مدتها بود كه توفيق زيارت شما را از دست داده بودم.

    در پناه خداوند بزرگ فرازمند باشيد .

    يا حق

       1   2      >