سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرای اندیشه

گه گاهی که بلند بلند فکر می کنم در این صفحه منعکس می شود .

اگر چه این بلا ، ابتلای تازه ای نیست اما چه کسی است که نداند در این 10 - 12 ساله اخیر فضای سیاسی و فرهنگی جامعه ما بیش از همیشه به اهانت ، تهمت ، لعن ، نفرین و دشمنی آلوده شده است ؟ و باز چه کسی است که نداند حجم سنگینی از این بی اخلاقی ها و بد اخلاقی ها با نام دینداری ، غیرت دینی و دفاع از اسلام و نظام اسلامی انجام می شود ؟ و کیست که بخواهد و نبیند که این خطاهای مکرر و توجیهات بدتر از آنها چه بلائی بر سر جامعه ما نیاورده و چه افکار جوانی را به دینداری بد بین نکرده و چه بهانه ها که برای کوبیدن دین به دست مخالفان اسلام نداده و چه دلهایی را به کینه یکدیگر آلوده نکرده است ؟

اما آیا به راستی آموزه های اصیل دینی چنین روشی را بر می تابد ؟ آیا می توان به عنوان یک مسلمان و تنها با نام دفاع از دین ، نظام دینی ، ولایت فقیه و ... دهان را به ناسزا گشود و مخالفین خود را لعن و نفرین کرد ؟ آنچه در پی می آید پاسخی است به این سؤال .

قرآن کریم که کتاب هدایت و تربیت انسان هاست در آموزه ای نورانی دستور می دهد که : و آنها- یعنى خدایان مشرکان- را که به جاى خداى یکتا مى‏خوانند دشنام مدهید که آنان نیز خداى را از روى ستم و دشمنى و بى‏دانشى دشنام گویند. 1

حضرت آیت الله علامه طباطبائی (قدس سره) مفسر بزرگ قرآن عصر ما در ذیل تفسیر همین آیه می فرماید : این معنا غریزه انسانى است که از حریم مقدسات خود دفاع نموده با کسانى که به حریم مقدساتش تجاوز کنند به مقابله برخیزد و چه بسا شدت خشم او را به فحش و ناسزاى به مقدسات آنان وادار سازد. سپس اضافه می کنند: لذا به آنان دستور مى‏دهد که به خدایان مشرکین ناسزا نگویند، چون اگر ناسزا بگویند و آنان هم در مقام معارضه به مثل به ساحت قدس ربوبى توهین کنند در حقیقت خود مؤمنین باعث هتک حرمت و جسارت به مقام کبریایى خداوند شده‏اند.3  

با توجه به بیان نورانی مرحوم علامه (قدس سره ) دستوری که قرآن می دهد دستوری است مبتنی بر یک اصل عملی در رفتار غریزی انسانها و از سوی دیگر ناسزا نگفتن به خدایان دیگران حتی اگر خدایانی دروغین باشند نه به عنوان انحصار حکم به موضوع که تنها به عنوان یکی از صدها مصادیق مقدسات است . نتیجه آن که قرآن کریم اهانت به مقدسات و آنچه که برای دیگران محترم است را بر نمی تابد چرا که این رفتار موجب شعله ور شدن غضب طرف مقابل شده و کار را تا دشنام به مقدسات دیگری نیز دامنه دار می سازد . مهمتر این که در صورت وقوع چنین اتفاقی ، قرآن کریم اهانت کننده مسلمان را در توهین به مقدسات ، بیشتر مقصر می داند تا طرف دیگر ، چرا که رفتار طرف دیگر را بر مبنای جهل و نادانی او می شمارد و آن را که مسبب بر افرخته شدن این آتش بوده را مقصر اصلی می داند .

علاوه بر آموزه های قرآنی سیره پیامبر اعظم خدا حضرت محمد بن عبدالله (ص) و عترت طاهره او خاصّه سیره حضرت مولی الموحدین امیر المؤمنین علی (ع) نیز چنین منطقی را بر نمی تابد و مردود معرفی می کند .

جنگ صفّین بود ، هر دو لشگر صف آرایی کرده بودند و مهیای جنگ با یکدیگر . لشگر معاویه می کوشید تا با ناسزا گفتن جنگ روانی ایجاد کند و موفق هم شد . بعد از لحظاتی صف مقابل نیز درگیر همان روشی شد که لشگر معاویه به کار گرفته بود . آنان هم به معاویه و لشگریانش ناسزا می گفتند و لعن و نفرین می کردند .

فرمانده غیور لشگر حق ، علی (ع) ناسزاگویی رزمندگان لشگرش را شنید . نزدیک آمد و رو به آنان کرد و فرمود: من کراهت دارم که شما اهل فحش و ناسزا باشید ولى اگر رفتارشان را بازگو کنید و حالاتشان را یادآورى نمائید بهتر و در عذر آوردن رساتر است.

آنگاه آمیزه ای والاتر را به آنان آموخت و فرمود : خوب است به جاى ناسزاگویى به آنها بگویید پروردگارا ما و ایشان را در ریختن خون یکدیگر حفظ فرما و کار ما و آنها را اصلاح کن و آنها را از راه خطا رفتن رهایى ده تا کسى که حق را نمى‏داند بشناسد و آن که به راه دشمنى مى‏رود و به آن حرص مى‏ورزد منصرف شود. 3

به راستی برخی از ما چگونه مسلمانانی هستیم که وقتی تعصّبات و اهواء سیاسی و غیر سیاسی مان بر علیه گروهی تحریک می شود هر آنچه می خواهیم می گوئیم و انجام می دهیم و بدتر این که با نام غیرت دینی و دفاع از اسلام و نظام و رهبری و ... رفتارمان را توجیه می کنیم بی آنکه به این آموزه های قرآن و عترت توجه کنیم؟ تعجب می کنم که خودمان را شیعه قرآن و عترت می دانیم اما گاهی چنان از آموزه های آنها فاصله می گیریم که نه انگار قرآنی هست و عترتی ! نه انگار که خدا اولین معلّم است و عترت طاهره نیز مربیان انسانند  و نه انگار که ما وقتی مسلمان و شیعه راستین خواهیم بود که در مکتب جامع قرآن و عترت تربیت شده باشیم ! گویا قرآن در مسلمانی ما تنها ابزار مجلس آرائی و تقدیس است و کارکرد عترت ، تنها توسل و عزا برپاساختن و ارادت ورزیدن اگر چه از محتوا هم خالی باشد .

به نظرم اکنون همه ما مخاطبان حقیقی این آیه از قرآن کریم هستیم  که فرمان می دهد :

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی نَزَّلَ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً 4

اى کسانى که (به زبان) ایمان آورده‏اید، (به حقیقت و از دل هم) ایمان آورید به خدا و رسول او و کتابى که به رسول خود فرستاده و کتابى که پیش از او فرستاده (تورات و انجیل). و هر که به خدا و فرشتگان و کتابها (ى آسمانى) و رسولان او و روز قیامت کافر شود به گمراهى سخت و دور (از سعادت) درافتاده است.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پ . ن . 1 = سوره مبارکه انعام آیه 108

پ . ن . 2 = المیزان ، جلد 7 ، صفحه 434

پ . ن . 3 = کلمات کوتاه نهج البلاغه – شماره 206

پ . ن . 4 = سوره مبارکه نساء ، آیه 136