• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : طيف متفاوت سبزها !
  • نظرات : 4 خصوصي ، 65 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     
    سلام
    مطلب را با دقت خواندم، چند روز پيش به اين نتيجه رسيده بودم که قبلتر اگر کسي دم از موج سبز مي زد يا غافل است يا خائن. اما الان اگر کسي دم از موج سبز و اين حرفها بزند قطعا خائن است.
    اما با خوندن مقاله ي شما به باورهاي شما رسيدم که اين گروه دچار گسستگي و تقسيم شده اند. اميدوارم که خداوند ما را از غفلت نجات دهد.
    پاسخ

    خواهرم سلام . حضورتان را گرامي ميدارم . اميدوارم اين گسستگي مقدمه يك پيوند بزرگتر باشد . پيوندي كه باز هم ، همه علاقه مندان به نظام اسلامي را با تمام تفاوت سليقه هاشون در كنار هم جمع كند و كينه ورزان با اسلام و انقلاب را يا متنبّه كند يا نا اميد .
    + مصطفي داننده 

    اي كاش اين نقش رو پر رنگ مي كردند كه ما بتوانيم سره را از ناسره تشخيص بدهيم . و مخفي كردن اين تلاش ها باعث ميشه كه ما نتوانيم درست مسائل رو تشخيص بدهيم . به علت حضور شما در حوزه و همراهي با مراجع تقليد صحبت هاي شما رو با كمال احترام مي پذيرم . چو.ن از نزديك آن ها را همراهي مي كنيد و البته به صداقت شما اطمينان دارم .

    اميدوارم دوستان سبز ما هم با هوشياري بيشتري رفتارهاي سياسي خود را پيش ببرند و سعي كنند به فكر آينده سياسي خود باشند . معمولا پايان هر انتخابات آغاز انتخابات ديگري است و امروز بايد با برنامه ريزي و هدفمند كردن خواسته به فكر چهارسال اينده بود .

    من كمي به نقش كم رنگ مراجع تقليد در جامعه ايراداتي رو دارم كه اميدوارم بتونم اونها رو مطرح كنم و به جوابهاي قابل تاملي برسم .

    + مصطفي داننده 

    سلام نام اوست .

    قبل از انتخابات با شما موافقم . اتفاقا من هم دوران دانشجويي خود را در قم گذراندم حتي در دوران انتخابات به دعوت يكي از اساتيد چند صباحي رو در قم حضور داشتم . بله ايشان به ديدار مراجع تقليد رفتند . حضرات آيات صافي ، صانعي ، جوادي آملي ، مكارم شيرازي ، موسوي اردبيلي و....

    و اين حضرات هم نظر مثبتي نسبت به حضور نخست وزير دوران جنگ در صحنه داشتند . اما براي من هم جالب است چرا بعد از انتخابات مهندس موسوي به ديدار اين حضرات نرفتند و به جاي آن بيت ايت ا... منتظري و اسدالله بيات مامن اقاي موسوي شد !

    به نظر اينجانب سبز انديشان از مراجع تقليد انتظار حضور در صحنه رو داشتند .مراجع تقليدي كه به گواه تاريخ نقش برجسته اي رو در ايران معاصر بازي كردند . از جمله حضرات ايات بروجردي ، امام خميني ، ميلاني ،‏مرعشي نجفي ، گلپايگاني و حتي آيت ا... شريعتمداري قبل از آن اتفاق . درست است كه هدف و سيله رو توجيه نميكنه و نگاه هيچكدام ما به عرصه سياست نگاه ماكياولي نيست . اما وقتي اين آقايان احساس تنهايي كردند و قتي ديدند در نماز جمعه تهران ، آقايان خاتمي ، جنتي ، صديقي و در قم آقاي سعيدي و در مشهد اقاي غلم الهدي كمر به حمله به جنبش سبز حتي موافقين نظام رو دارند به ناچار به سمت اين حرات رفتند . مسئله قابل تجه اين است كه اقاي موسوي و كروبي و خاتمي باز هم دست به دامن روحانيت شده است . در كل انتظار جامعه از مراجع تقليد حضور در صحنه هاي سياسي كشور است و در كنار رهبري انقلاب نقش راهبردي رو بازي كنند و فقط به ديدارهاي معمولي بسنده نكنند .

    اگر بعد از انتخابات مثلا اقاي مكارم شيرازي يا صافي گلپايگاني يا ديگر مراجع معظم تقليد نقش پدرانه خود را بازي مي كردند و اجازه رويش فتنه رو نمي دادند چنين مسائلي پيش نمي امد . در رابطه دولت با مراجع تقليد سردي عميقي نهفته است بين جنبش سبز و مراجع تقليد كم كم به سمت سرد شدن حركت مي كند و همه اين ها باعث مي شود دولتي ها هرچه بيشتر به سمت حجه الاسلام مصباح يزدي كشيده شوند و سبز ها به ايت ا.. منتظري و اسدالله بيات

    پاسخ

    مصطفاي عزيز . آقاي موسوي بعد از انتخابات هم به ديدن آقايان آمدند و برخي از بزرگان مانند حضرت آيت الله جوادي ، آيت الله مكارم و آيت الله صافي نيز توصيه هايي به ايشان داشتند و مذاكراتي با مسئولين شوراي نگهيان و پيامهايي مستقيم و غير مستقيم براي ساير مسئولين . من به گواهي مشهودات تنگا تنگم و اطلاعات بي واسطه ام مي دانم كه آقايان مراجع در اين زمينه كم نگذاشتند . در نمازجمعه هم شخصيتهاي مانند آيت الله اميني و آيت الله جوادي آملي نكاتي را فرمودند كه هنوز فايلهاي صوتي آن روي سايت ها وجود دارد اما گويا آقايان به اين سطح از تعامل راضي نبودند و لزوما به دنبال مؤيد بودند و نه راهنما . خدا مي داند كه تلاشهايي كه مراجع عظام در مسير آرام سازي اوضاع و بازگشت شرايط به وضع متحد سابق داشتند كم نبود اگر چه بسياري از اين تلاش ها را به واسطه مصالح كلي نظام عمومي نكردند . من با پناه بردن آقايان به آيت الله بيات و يا آيت الله صانعي مشكلي ندارم اما زنده كردن آقاي منتظري برايم قابل پذيرش نيست .
    + نظام مقدس 
    حاجي با خيال راحت برو نماز مطمئن باش تا وقتي پشت سنگر نباشي خمپاره نميزنم ...برو بعد که اومدي اگه خمپاره داشتم ميفرستم
    پاسخ

    اينا كه ترقه ام نيست !
    + نظام مقدس 
    به عصر بربريت خوش امديد
    http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=71999

    ما تا اونجا که خونديم و ديديم کورش منشور حقوق بشر داشت اينها از کجا اومده نميدونم ...خدا از باعث و باني اش نگذره
    + مصطفي داننده 

    سلام

    مطلب آقايان سبز از امام زاويه نگيريد رو مطالعه كردم . با بخش اول مطلب شما در مورد خوب بازي نكردن سياسيون ايران موافق هستم . به قول رهبري سياستمدار بايد مثل يك شطرنج باز ماهر باشد كه حركات رو پيش بيني كند كه متاسفانه اين حركت هيچ كدام از طرفين انجام نشد و بيشتر تبديل به بازي آزادي ، وليعصر شده بود .

    اما رفتن اين عزيزان به سمت ترد شده هاي مثل ايت ا... منتظري بيانگر يك معناست كه اين ها جاي ديگري را براي تكيه دادن پيدا نكرده اند .

    ببينيد وقتي جواني در خانواده دچار مشكل ميشه به خارج از خانه پناه ميبره و اونجا دنبال آرامش مي گرده حتي اگر به اونهايي كه تكيه داده خلاف كار يا .... باشند . رهبران سبز (موسوي ، كروبي ) وقتي با كم لطفي از درون نظام مواجه شدند . وقتي ديدند نه مي شود به قوه قضائيه نه به مجلس و نه حتي به خطيبان جمعه تكيه كرد مجبور شدند دست به دامن ديگران شوند . وقتي ديدند نمي شود در صدا و سيما سخن گفت به سراغ بي بي سي فارسي رفتند . به نظر من بايد علت اين رفتار رو تحليل كرد . بالاخره اين ها خود را جز صحابه مي دونستند كه حداقل بايد به حرف هايشان گوش داده شود . و نكته ديگر اينكه اين دوستان داراي اين احساس هستند كه ايران به سمت تك حزبي شدن در حال حركت است پس براي جلوگيري از اين كار دست به هر فعاليتي مي زنند .

    پاسخ

    و عليكم السلام . مسئله همين است . تفاوت جوهري ما با ديگران اين بود كه ما معتقد بوديم هدف وسيله را توجيح نمي كند و اتفاقا برخي از اشكالاتي كه قبل از انتخابات متوجه تفكر حاكم بر دولت بود همين مسئله بود اما امروز به راحتي مي بينيم كه متاسفانه در ميان خود ما هم هدف وسيله را توجيح مي كند . اين كه مي فرمائيد آقايان كسي را نداشتند خيلي براي من روشن نيست . تا جائي كه من در قم و از نزديك شاهد بودم هر وقت آقايان به خدمت هر كدام از مراجع رسيدند راه به رويشان باز بود و آقايان هم جهت اصلاح ذلت بين تلاش مي كردند و من لا اقل از اين بابت دليلي نمي بينم كه آقاي موسوي يا ديگران توجيهي براي مراجعه به آيت الله منتظري داشته باشند مگر اين كه بخواهند به اين وسيله خود را محبوب قلوب كساني كنند كه از زمان عزل آقاي منتظري يا قبل از آن نسبت به امام و رهبر معظم انقلاب كينه به دل داشتند . اگر مسئله تا اين حد هم بغرنج نباشد اما به هر حال براي من به صورت يك اشكال بي پاسخ باقي مانده است .
    + نظام مقدس 
    يکي از دوستان توييتري مطلب جالبي رو گذاشته بود گفتم شما هم ببينيد بد نيست :
    http://twitter.com/asefehafzali/status/5526144517

    ملايان باتمام قواتلاش مي‌كنند اين واقعيت را كه اكثرمردم ايران خواهان بركناري رژيم ولايت فقيه‌اند كتمان كنند
    پاسخ

    عجب واقعيتي ! خوب شد گفتيد و گر نه من بايد چي كار مي كردم ؟
    + نظام مقدس 
    يکم ميخام رو اعصابت راه برم :
    13 آبان ايستگاه مترو مفتح : استقلال آزادي جمهوري ايراني
    http://www.youtube.com/watch?v=j0_IC5e3yWY
    يک فيلم با کيفيت و متفاوت : خامنه اي قاتله ولايتش باطله
    http://www.youtube.com/watch?v=eCYSn0lkTmc&feature=player_embedded#
    اين مردمند اقاي مخبر مردم :
    http://www.youtube.com/watch?v=PfEb7cydj68
    بلکه وجدانتون بيدار بشه :




    در ضمن نگفتيد نظام چي کار بايد بکنه تا امثال شما از بيداد فرياد بزنند ؟ بايد تانک بياره تو خيابان و به هر نفر يک گلوله ي تانک شليک کنه ؟ اگر در زندانها و با کلت و کلاش بکشند قبول نيست ؟ بايد در خيابان علنا به ناموس مردم تجاوز کنند ؟ اگر درزندان و بازداشتگاه باشه قبول نيست ؟ قبول کن حاجي قبول کن !
    ميدونم شجاعتش رو نداري اين فيلمها رو تا اخر نگاه کني تو شجاعت خيلي چيزا رو نداري ..نميتوني با بقول خودت تحقيق و انسان سازي و منبر و خطابه و هيات داري دينت رو ادا کني (براي هر محرم چقدر ميگيري ؟ ميدونم ولي نميگم )و مجاهد و مبارز و انسان بسازي ..هيچکدوم از اين مبارزها ساخته ي دست شما و دينتون نيستند اينها آزادگي رو از انسانيت به ارث بردن نه از اسلامتون اسلام شما مردم کشورش رو نتونست ادم کنه بقيه ي دنيا رو هم به گند کشيد اما گندش رو از ايران جمع ميکنيم و اون کلمه ي عربي رو از رو پرچم ايران بر ميداريم .البته شما که اجدادتون عرب هستند نميتونيد بفهميد ايراني يعني چي نميتونيد بفهميد جمهوري ايراني يعني چي ! براي غزه قيصريه را اتش ميزنيد و وااسلاما سر ميديد ولي براي ايران نه .........

    اهاي مرد عرب ...ديگه نبينم به ايراني نگاه بد کني ديگه نبينم ايراني رو براي رسيدن به حقش که شما عربها ربوديد شماتت کنيد ديگه نبينم بخاي در مورد مسائل مملکت ما اظهار نظر کني .........

    ز شير شتر خوردن و سوسمار عرب را به جايي رسيدست کار که تاج کياني کند آرزو ...تفو بر تو اي چرخ گردون تفو ....

    پاسخ

    حلا مثلا رو اعصابم راه رفتي ؟

    سلام استاد

    به خدا من غلو نمي كنم و هرچه ميگويم از عمق وجودم است چرا كه علاقه شديدي به جامعه روحانيون اهل قلم و انتقاد پذير دارم و تبريك ميگويم كه با اين عزت و شكوه و با آغوش باز از همه نظرات استقبال و جواب هاي خوبي نيز ميدهيد( به قول دوستان وقت ميذاريد و تو يه خط همه چيزو جواب نميديد به عبارتي حوصله جواب دادن رو داريد) اميدوارم خداوند حوصله اي دو چندان و روحيه اي مالامال از عشق و موهبتش به شما عطا نمايد و ديدگان بسته ما به همت قلم فرسائي و تفاسير الهي شما بينا شود.

    باز هم ميگويم علاقه پايان ناپذير من به روحانيون اهل قلم باعث شده كه هماره دوستدار و عاشق قلم و شخصيت شما باشم. كاش زودتر با شما اشنا ميشدم. اما حال كه دير آمده ام با تمام وجود و دست ادب بر سينه نهاده با سكوتي از سرشار از روح چشم بر دستان و قلم الهي تان ميدوزم.

    خداوندا آنان كه به اين ملت و دولت خيانت ميكنند اگر قابل هدايت نيستند ريشه كن فرما.

    خداوندا دستان قلم فرسايان و شاه بالان بلند پرواز عشق و روحانيون دلسوز را به دامن سراسر عشق مهدي عج برسان.

    اميدوارم روز موعود شما را در قافله سيصد و چند نفري آن يار سفر كرده ببينم و با افتخار فرياد بزنم من افتخار سكوت در كلاس هاي سرشار از عشق استاد سيد حسن مخبر را داشته ام.

    من كه در همان شعر هم عرض كردم كه بوسه بر دستت زنم ترسم كه ناراحت شوي *دست تو دست الهيست ، من ولي غرق گناه

    * و شما ناراحت شديد و من ...........

    حال مي گويم : دوان دوان وو مكرر به كوچه قرارمان مي آيم تا رد پاي تازه اي از شما يافته و روح و جانم را سيقل دهم اما وقتي ميبينم رد پاي تازه اي نيست بي درنگ يك گوشه استاده و با رد پاهاي قبلي ات عشق بازي مي كنم تا لحظه رويش پست جديد شما رسد و تازه شوم.

    دوستتان دارم

    با تقديم درود و صلوات براي سلامتي آن سفر كرده و توانمندي هر چه بيشتر قلم و دستان پر مهر شما.

    به غرفه بهشت نا قابل ما هم سر بزنيد.

    منتظريم .

    يا حق

    + نظام مقدس 
    اما زمان خودش اين نظام رو حفظ ميکنه ولي محض احتياط يکي يه چماق هم کنارتون بزاريد
    + مصطفي داننده 

    سلام

    فكر كنم با هم اشنا باشيم .

    خوشحالم كه با وبلاگتون اشنا شدم . محرم ها ما را براي هم ياداوري مي كند .

    اما سبزها .

    تقريبا با اين دسته بندي شما موافقم اما اين دسته بندي شماست ، و نوع نگاه سبزها امروز در جامعه گونه ي ديگري است . وقتي ما سبزها ( مي گويم ما که بدانيد من هم خودم را سبز مي دانم ) پشت کانديداي مورد حمايت خود ايستاديم فقط براي مخالفت با دولت دکتر احمدي نژاد بود نه نظام جمهوري اسلامي ! بعد انتخابات هم همين رفتار بود ما باز هم با دولت ايشون و رفتارشون مشکل داشتيم نه با نظام .

    اما رفتار ها گونه اي رقم خورد که ما رو مقابل نظام قرار دادند . صدا و سيماي اقاي ضرغامي ، بعضي از بزرگان نظام كه ايستادن مقابل دولت رو ايستادن مقابل نظام مي دانستند . نه ، ما به اسلام و نظام معتقديم نشانه هاش هم محرم ها و مراسم مذهبي و شب هاي قدر است . من معتقدم امروز اقتدارگرايان خود رو نظام مي دانند و هيچ كس رو بر نمي تابند حتي مراجع تقليد رو . ان ها در جريان انتخابات برا بالا كشيدن خود نظام رو زير سوال بردند . اركان نظام رو مثل ايت ا... هاشمي و اقاي ناطق رو . امروز متهم كردن سبز ها به ضد انقلاب بودن و خس و خاشاك ظلمي است كه تاريخ از آن نخواهد گذشت .

    اما در مورد خاتمي ، كروبي و مير حسين . موافق بعضي كج سليقگي ها از طرف ان عزيزان هستم اما اينكه اينها از مسير خارج شده اند كمس سخت گيرانه است . اگر به مير حسين موسوي اجازه طرح مسائلشون رو مي دادند بعد از انتخابات در صدا و سيما ، آيا اين مشكلات پيش مي امد . آيا بعد از اون نامه كروبي ، به او حمله نمي شد و حرف هاي او شنيده مي شد اين مشكلات پيش مي امد ؟

    پاسخ

    مصطفاي عزيز باز هم سلام . فرمايشات شما دقيقا مؤيد همان تقسيم بندي است كه من كردم . موافق نظام اما معترض . بنده هم اعتقاد دارم كه بدنه معترضين با نظام موافق اند و اين كه گروهي سعي مي كنند همه را مخالف نظام نشان دهند بي انصافي است و اگر رفتارهاي افراطي برخي از مسئولين نبود ما امروز شاهد چنين رفتارهايي نبوديم يا اگر حركتهاي اغتشاشي هم صورت مي گرفت حساب عواملش از مردم و حتي سبزهاي موافق نظام كاملا جدا بود . معتقدم نظام جمهوري اسلامي يك ساختار است كه به فرموده امام راحل هرگز قائم به فرد نيست ، بر همين اساس هيچ فردي حقيقي را با نظام مساوي نمي دانم . به نظر من هيچكس بواسطه انتساب به ساختار نظام نبايد در برابر نقد يا قانون حريم امن داشته باشد و چگونه چنين باشد وقتي در نظام حكومتي علي (ع) ، دادگاه او و قاضي او ، علي (ع) را به خاطر نداشتن شاهد در دعوي اش محكوم مي كند و حق را به متشاكي مي هد . اما نداشتن حريم امن به معني اين نيست كه حرمت هم نداشته باشند . متاسفانه برخي از دوستان معيار سنجش حق و باطلشان فقط خودشان هستند و به همين دليل هم به خودشان حق مي دهند هر كسي يا گروهي را به جرم اين كه با سليقه و فكر آنها هماهنگ نيستند بي حرمت كنند . در خصوص آقايان مذكور هم نظرتان محترم است اما فكر مي كنم آقايان تسامح مي كنند و اين تسامح ديگر جا ندارد . حد اقل مطلب اين است كه از آنان توقع داريم صريح و روشن و نه با ادبيات نخبه پسند دو پهلو ،‏ مرز باور و رفتارهايشان را از شعارها و رفتارهاي مغاير با شرع و نظام روشن كنند . اگر فرصت داريد نوشته ديگر مرا با (نام آقايان سبز از امام زاويه نگيريد ) در آرشيو وبلاگ مطالعه بفرمائيد . به هر حال از اظهار نظر صريح و صميمانه شما ممنونم .
    + همان نام 

    سلام

    براي شما كه پاسختون اثبات مي كنه براي صحبت منتقدان ارزش تحقيق و تامل قائل نيستيد:

    يه تيتر براتون پيدا كردم از سايت مورد علاقه تون آينده.

    براي شما كه پيرو ولايت فقيه هستيد و به اين سايت هم علاقه داريد. اين سايت كه معروفه كه متعلق به هاشمي هاست صحبتهاي اخيرمقام معظم رهبري در زمينه مشكلات ناشي از علوم انساني غربي را يه آدرس دهي غلط مي دونه.

    آينده گفته: "خرد کردن کاسه کوزه رخدادهاي اخير ـ که ناشي از ندانم کاري برخي از مديران و زياده خواهي شماري از سياسيون بود ـ بر سر علوم انساني موجود در دانشگاه ها، يکي از آدرس هاي غلطي است که اين روزها براي منحرف کردن اذهان متدينين نسبت به آنچه در صحنه سياست رخ داده صورت مي گيرد."

    نظرتون چيه؟ لابد به خوانندگان واگذار مي كنيد.

    من شما را ولايي مي دونم ولي اين روشتون را در لينكها نمي تونم درك كنم. از نگاه من رفتار شما خيلي با گفته هاتون همخواني نداره. در ضمن من ادعاي ولايي بودن ندارم كه بخواهيد يه طيفي را به خاطر من تخريب كنيد (شما يا خوانندگان محترم) اما اين دوگانگي شما قابل توجيه نيست و عقل و منطق يك انسان مثل من نمي تونه اينارو با هم جمع كنه آدم از يكي دفاع كنه ولي دشمنانش رو تبليغ كنه و آدرس بده. و اصلا كوتاه نياد.

    اگر شما را ضد ولايت مي دانستم اظهار نظر هم نمي كردم همچنان كه در بسياري سايتهاي ديگه اين كار رو نمي كنم. اما شما ما را به دويدن جلوتر از رهبر و تندرويي و بي منطقي و خوارج جديد ( پناه بر خدا - پناه بر خدا) متهم كرديد.

    ظاهرا ما هر تهمتي كه مي خواهيم به هم مي زنيم و آخرش هم آرزوي هدايت مي كنيم.

    به هر حال تندي من از حسن نيت به شما هست و از شما انتظار پاسخ منطقي دارم. در ضمن قصد آزردن شما را نداشته و ندارم حلالم كنيد.


    پاسخ

    سلام . از اين كه به من حسن ظن داريد ممنونم . 1- در خصوص اين كه براي منتقدينم ارزش قائلم يا نه ؟ گفتم تا خوانندگان قضاوت كنند زيرا در ميان خوانندگان من هم موافق وجود دارد و هم مخالف و شايد شما درست گفه باشيد پس اگر من قضاوت كنم جز اين كه از خودم دفاع كنم چيز ديگري نخواهد بود اما اگر خوانندگان هم با شما موافق باشند آنوقت معلوم مي شود كه من بايد در روش برخوردم با منتقدين تجديد نظر كنم . فكر مي كنم اصولا در قضاوت كردن كمي عجول باشيد ! اين طور نيست ؟ 2- انتقاد و تحليل نظرات كارشناسي رهبري به معني ضديت يا دشمني با ولايت فقيه نيست زيرا نظر ولي فقيه مربوط به شخصيت حقيقي او و حكم ولائي اش مربوط به جايگاه ولايت فقيه است و آنچه تخلف عملي از آن حرام است حكم است ( رجوع كنيد به كتاب ولايت فقيه ،‏ولايت فقاهت و عدالت اثر آيت الله جوادي آملي ) 3- مراجعه به يك سايت خبري و يا نقل لينك از آن لزوما به معني موافقت با تمام خبرها يا تحليل هاي آن نيست . 4- انتساب آينده به هاشمي ها هم مانند انتساب كيش و ده ها كارخانه و زمين و سهام و امثال آنها ،‏ همان طور كه مي فرمائيد معروف است و اين يعني (شايعه ) ،‏آيا يك انسان مسلمان بر اساس گمان و شايعه عمل مي كند يا بر اساس علم و يقين ؟ مگر قرآن نفرموده : ان الظن لا يغني من الحق شيئا) ؟ 5- من مشگلي با نقد آقاي هاشمي يا هر فرد ديگري ندارم اما ميان نقد و دشمني تفاوت قائلم . اگر اتهام هاي غير قابل اثبات بستن به آقاي هاشمي يا خانواده ايشان ، دشمني با آقاي هاشمي و خانواده ايشان نيست چه معنايي دارد ؟ اگر دشمني كردن با كساني كه هنوز هيچ گناهي در دادگاه هاي صالحه برايشان اثبات نشده جلو تر رفتن از آموزه هاي ديني ، اخلاقي ،‏قانوني و سيره رهبري نيست پس چيست ؟ قطعا اگر اتهاماتي كه بر عليه آقاي هاشمي يا خانواده ايشان مطرح است در دادگاه ثابت شود من هم همصدا با شما خواهم بود اما تا كنون چنين اتفاقي نيافتاده . 6- درباره خوارج نيز هرگز شما را متهم به آن نكردم ، ‏عرض كردم از دل همين تفكر تند و احساسي بايد به دنبال خروج خوارج بگرديد چون باور داشتم كه شما با آنها نسبتي نداريد و در پي آنيد كه هرگز نيز نسبتي نداشته باشيد به همين دليل تذكر دادم تا بلكه مفيد فايده باشد كه ان الذكري تنفع المؤمنين . 7- تندي كلامتان را به جان مي خرم اگر در پس اين گفت و شنود ها راهي به سوي حقيقت باز شود . يادتان باشد كه حتي اگر مرا دشمن هم مي داشتيد من هرگز با شما احساس دشمني نداشتم . خدا يارتان باشد .
    + يه دوست 

    اختصاصي«جوان آنلاين»
    راه اندازي ماهواره سبز با وجوهات شرعي!

    دو تن از حاميان ميرحسين موسوي بر هزينه وجوهات شرعي براي راه اندازي شبکه ماهواره اي وي تاکيد کرده اند.

    به گزارش «جوان آنلاين»،شيخ يوسف صانعي و حسينعلي منتظري اخيرا در ديداري که موسوي به آنها داشته از مواضع و اقدامات ميرحسين تجليل کرده و آمادگي خود را براي پرداخت وجوهات شرع مردم جهت راه اندازي شبکه ماهواره اي ميرحسين اعلام کرده اند. گفتني است در ايام اغتشاشات پس از انتخابات وجوهات شرعي نامبردگان افزايش يافته است که در پيگيريهاي خبرنگار جوان آنلاين مشخص شد که برخي چهره هاي مرفه و البته متنفذ که تاکنون ريالي بابت وجوهات شرعي پرداخت نکرده اند با سرازير کردن وجه نقد بعنوان وجوهات شرعي به دفتر مراجع تقليد فتنه گران سبز به صورت مستقيم در حمايت مالي از جريان اغتشاشگر شرکت مي کنند.


    + نظام مقدس 
    سياست ورزي و مملکت داري اقتضائاتي دارد که بعضا با اجراي کامل احکام و قوانين ديني سازگاري ندارد .چه بخواهيم و چه نخواهيم سياستمداران در همه جاي دنيا دروغ ميگويند در بعضي کشورها شدت و ضعف دارد ولي همه جا هست ...عرم رعايت خقوق افراد در همه ي نظامهاي سياسي وجود دارد هرچند گاهي پررنگ است و گاهي کم رنگ بي عدالتي در همه ي ممالک وجود دارد ولي قوت وضعف دارد اساسا خيال اينکه سياست پاک باشد و دين سياست و سياسيون را منزه کند از اساس محکوم به شکست است شنا کنيد خيس ميشويد ...بخاطر همين من فکر ميکنم تلفيق دين و سياست بهر حال اول و اخرش دين را قرباني ميکند و سياسيون نميتوانند سياست را پاک کنند و لاجرم دين الوده ميشود ...نظام سياسي اسلام در عصر پيامبر و جانشينانش چندان فرصت و عرصه ي بروز پيدا نکرد که بتوان در موردش نظر داد ولي در همان فرصتهاي اندک هم انچنان مدينه ي فاضله اي نديدم .............. وقتي سياسيون مدعي دين در سياست ورزي شان شکست بخورند چه بخواهيد و چه نخواهيد به نام دين نوشته ميشود که اگر چنين نباشد همه ي تئوريها منزه هستند مثلا در مورد کمونيسم ميتونيم بگيم کمونيسم بد نيست و در تئوري کاملا سقيم است بلکه اشکال از مجريان نظام کمونيستي بود .خب شما وقتي همين حرف رو در مورد نظام اسلامي ميزنيد در مورد هر نظام فکري و ايدئولوژيک ديگر هم ميشود اين ادعاها را تکرار کرد و اصولا فايده اش چيست ؟ چه بخواهيد و چه نخواهيد مسائلي که امروز در جامعه جريان دارد به پاي نظام ديني و اسلامي نوشته ميشود ...خب حالا اشکال از اسلام نبود و اشکال از مجريان نظامن اسلامي بود حلا از اين به بعد چه کار کنيم ؟ مجريان را عوض کنيم ؟ همان جمهوري اسلامي همان قانون اساسي و همان ساختار سياسي ؟ فقط ادمها را عوض کنيم ؟ فکر ميکنيد بعد از چند سال باز سر از کجا در مي اوريم ؟ درست يا غلط وقتي نظام سياسي را کنار ميزنيد تئوري سازنده اش را هم کنار ميزنيد و اين چيزي است که در بطن جامعه در حال وقوع است جمهوري ايراني واقعا زيبا و شنيدني است و حکايت عميقي با خود به همراه دارد و خبري از اينده ميدهد و خبر از تفکر رايج بين توده ي مردم دارد ...

    ""تظاهرات روز قدس و 13 آبان با تمام دلشوره ها و التهاب ها تمام شد"""

    بچه ها براي 16 آذر و تاسوعا و عاشورا و 22 بهمن و چهار شنبه سوري و.......... در حال برنامه ريزي هستند .شما حالا حالا ها از اين دلشوره ها و التهابها خواهيد داشت .....
    طيف به قول شما سبز بد رنگ که در 13 آبان به خيابان امد نماينده افراطي ترين بدنه ي جنبش سبز بود و اين نشان ميدهد که افراطي ترين گرايش که به عقيده ي من شامل سلطنت طلبها و لائيک ها و براندازها بود اولا مخاطباني ميان توده ي مردم پيدا کرده و نه فقط نخبگان و ثانيا حداقل 2 ميليون نفر و حداکثر 4 ميليون نفر در بدنه ي جامعه ي ايران نيروي جان بر کف و کتک خور و شايد دو برابر اين نيروي خاموش دارد که ميتواند رويشان حساب کند و اين تحديد بالقوه اي براي نظام حاکم است البته اينها که گفتم فارغ از احتساب ساير گرايشهاي جنبش سبز است گرايشهايي که شما هيچکدام را قبول نداريد .................


    قمر در عقرب است اقا قمر در عقرب است
    پاسخ

    فنتظروا انا معكم من المنتظرين .
    + سميرا 

    با سلام... از پاسختون خيلي خيلي ممنونم.

    در مورد قسمت اول علرغم اينكه نظر شما برايم بسيار محترم است اما موافق نيستم... اينكه مردم غير ديندار و ضد نظام در جريان سبز هستن يا ايشون به نوعي از آراء انها هم حمايت ميكنن رو ظاهرا شما دليل بر عدم شفاف بودن دانستين اما درواقع ايشون كاملا روشن دارن نظام جمهوري اسلامي اي رو ترسيم مي كنند كه حتي اين گونه افراد هم به حكم انسان بودن و ايراني بودن در اون جايي دارن- به نظر ميرسه خواسته امام(ره) و مردمي هم كه انقلاب كردن همين بوده- البته اين بحث به نظرم مقدمات زيادي احتياج داره كه چون اينجا مطرح نشده ممكنه صحبت من خيلي كلي گويي به نظر برسه... اما در قسمت بعد كه فرمودين «منتقدان موافق با دقت نظر بيشتر و صبر و حلم عميق تري با مسئله مواجه شوند تا ضمن اين كه راهكار مناسبي را براي بيان حرفهايشان مي يابند، امكان سوء استفاده دشمنان و بدخواهان نظام جمهوري اسلامي را از آنان سلب كنند» حقيقتش فكر مي كنم يك جمله كليشه اي وشعاري باشه تا قابل اجرا...! شما خودتون كاملا واقف هستيد به مشكلات متعدد و عجيبي كه منتقدان دارن و مي دونيد انتقادها مربوط به ماه هاي اخير نيست قدمت چندين ساله داره اما خوب صبر و بردباري جز اينكه فرصتي براي قدرتمندتر شدن برخي داده باشه واقعا چه سودي داشته!؟ مضاف بر اينكه ما دشمن رو در حال حاضر در خاك وطن حس مي كنيم و صداش رو از دهان برخي مسوولين مي شنويم... شما نگران فرصتي هستيد كه انتقادات صريح منتقدان و شلوغ بازي برخي مردم دست دشمن داده و خواهد داد... در حاليكه ما نگران دشمني هستيم كه از مثلا مصلحت انديشي ها طي اين سالها كمال استفاده رو برده و الان در لباس دوست يا با فريب افراد ذينفوذ داره ما رو به سمتي كه ميخواد هدايت مي كنه... حتما در اين شرايط نقش رهبري بسيار پررنگ و ارزشمند مي بود اگر برخي اشتباهات طي اين 30 سال اتفاق نيفتاده بود... اگر بزرگترين نقطه ضعف هاي ما كه مقدس مابي و عدم انتقادپذيريست به نظرم، براي دشمن ما روشن نشده بود... و خيلي اگرهاي ديگه كه همگي باعث شده در اين نقطه باشيم و مقصر هم خودمون و ضعف هامون هستيم نه دشمنانمون! اينكه سعي ميشه مهندس موسوي وصل بشه به خارج از كشور و دشمنان انقلاب، فقط يك نشونه از حضور پررنگ و قويه دشمن در دل حكومت هست... عذرخواهي مي كنم آخرش هم باز كلي گويي شد... نهايتا مي خواستم اين نتيجه رو بگيرم كه آگاهي مردم و همون شلوغ بازيشون به زعم شما، اتفاقا خيلي ارزشمند هست فقط متاسفانه اين ارزش رو دشمن درك كرده! كه اگر مسوولين حكومت ما درك مي كردن به جاي وصل كردنش به دشمن و توهين و تخريب و اين همه فجايعي كه به بار اومد، به سمت صحيح هدايتش مي كردن... اگر همين فضاي گفتگو در وبلاگ شما كه بعضي وقتها حتي با توهين از سوي خوانندگانتون و سعه صدر شما همراهه، در جريانات اخير وجود داشت چقدر همه چيز مي تونست متفاوت باشه... به نظرم جريانات اخير اصلا به درستي رهبري نشد و اين ضعف كوچكي نيست... و مسوول رهبري اين جريان به حكم عقل با كسي است كه قدرت رو در دست داره... و يا سيستمي كه امكان دستور، اجرا و عمل داشته باشه...

    اميدوارم خداوند همه ما رو در درك و فهم درست حق ياري بده... آمين

    پاسخ

    خواهرم سلام . بنده هم مانند شما معتقدم در نظام جمهوري اسلامي حق شهروندي افراد ولو كافر هم باشند برابر با حق شهروندي فرد اول مملكت محترم است و هرگز كسي حق ندارد فردي را به خاطر داشتن انديشه مخالف از حقوق شهروندي اش محروم كند . شك ندارم كه چنين مطلب و مطلوبي در راستاي انديشه اسلامي و مبناي نظام جمهوري اسلامي بوده است همانطور كه با مراجعه به قانون اساسي و سيره رهبران فكري نظام مانند شهيد بهشتي و شهيد مطهري و رهبر بزرگ انقلاب اسلامي امام راحل مي توان آن را مشاهده كرد . اين كه عرض ميكنم دشمن ، منظورم تنها دشمنان خارجي نظام نيست . اگر چه غفلت از آنها مي تواند خسارتهاي بزرگي را هم ببار بياورد . افراطهايي كه در اين مدت از برخي مسئولين مشاهده كرده ايم و تفكري كه سالها پيش به دست امام راحلمان به عقب رانده شده و امروز سوار بر موج باورهاي ديني مي رود تا دوباره جان بگيرد نيز از دايره خطر سازي بيرون نيستند . با اين وجود فكر مي كنم اگر همين روند ادامه پيدا كند ديگر مجالي براي گفتن حرف حق هم يافت نشود . وقتي ما توجه نمي كنيم كه رسانه هاي امپرياليسمي ( البته به قصد تأمين منافع خودشان) سنگ ما را به سينه مي كوبند ، گروهي كه بدشان نمي آيد تا حرف حق ما را هم در پناه همين حمايتهاي خارجي نشنيدني كنند به مقصودشان خواهند رسيد . من هم بر اين باورم كه اگر حق معترضان را بر اساس اصل 27 قانون اساسي محترم مي شمردند شايد كار به اينجا نمي رسيد البته از سوي ديگر هم نمي توانم تخريب اموال عمومي و رفتارهاي ساختار شكنانه برخي از افراد را به پاي حق طلبي بگذارم .
     <      1   2   3   4   5      >