سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرای اندیشه

گه گاهی که بلند بلند فکر می کنم در این صفحه منعکس می شود .

آقای حجت الاسلام محتشمی پور

گفتگوی امروزتان را در خصوص گزارش مذاکراتتان خواندم . اگر چه من هم جناب مهندس میر حسین موسوی را شایسته ترین فرد برای اداره کشور می دیدم و به همین دلیل هم به ایشان رأی دادم اما دلیلی نمی بینم با همه آن چیزهایی که شما می فرمائید موافقت کنم .

توقع این بود که در این مصاحبه روند کار را برای شنوندگانی که دل در گرو راهکارهای قانونی بسته اند به درستی توضیح دهید و بگوئید تا کنون چه کاری توانسته اید انجام دهید . متأسفانه آنچه من دیدم تنها اشاره ای کوتاه به دو پیشنهاد بود که با شورای محترم نگهبان مطرح شده بود و ما بقی کلمات شما تکرار حرفهایی بود که یا قبلا گفته بودید یا همه ما می دانستیم . شما فرمودید : شورای نگهبان علاقه­مند است تا روند فعلی را حفظ کند ! من نمی­خواهم نفیاً و اثباتاً در این زمینه حرفی بزنم اما می­خواهم از شما بپرسم بیان چنین حرفهایی چه کمکی به حل ابهامات مردم می کند ؟ ما اعتراض داریم اما جنگ ، نه ! فکر نمی کنید این فرمایشات شما احساسات برخی هواداران کم طاقت و افراطی را تحریک کند و آنان را آماده کند تا در اثر کوچکترین تحریکی از سوی بد خواهان نظام ناخواسته وارد اغتشاشات خیابانی شوند ؟

از امام نکته ای گفته اید که فکر می کنم نقل به مضمون نموده باشید چون به هر نحوی در صحیفه نورانی امام راحل جستجو کردم اثری از آن نیافتم . جناب آقای محتشمی ،‌یکی از اموری که در دوره تبلیغات انتخاباتی به شدت با آن مبارزه می کردم ، همین نحو بیان ها و سخنان منسوب به امام راحل (رض) بود که در مذمت جناب آقای موسوی ساخته و منتشر می شد و اینجانب با جستجو در صحیفه نورانی امام راحل(رض) و یا وصیتنامه امام عزیز عدم صحت انتساب آنها به امام را مشخص و منتشر می کردم . چه دلیلی دارد که اگر شما چنین خطایی را مرتکب شدید سکوت کنم و چیزی نگویم ؟ من خویش را در درجه اول شاگرد مکتب امام راحل (رض) می دانم و بعد به امید اجرای بهتر آموزه های آن مرد الهی هوادار مهندس موسوی ، پس دلیلی ندارد چون گوینده چنین عبارتی شما هستید ، دهان در بندم و زبان در کام کشم که این بی انصافی را نه دین به من می آموزاند و نه امام راحل(رض) آموخت و نه به خاطرش در پیشگاه الهی و وجدان خویش و برابر ولی امرم حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله) پاسخی خواهم داشت .

جناب آقای محتشمی پور

تردیدی ندارم که شما از سابقین انقلاب و یاران دیرین امام هستید اما این افتخار به شما مجوز نمی دهد تا چیزی را که ممکن است در پس ذهن خود داشته باشید به نقل از امام راحل عنوان کنید بدون این که بتوان صحت انتساب آن کلام به امام راحل را اثبات کرد . به خاطر داشته باشید که همه شما بزرگواران به خاطر امام راحل (رض) برای ملّت ایران عزیز هستید همانطور که امام را به خاطر خدائی بودنشان دوست می داشتیم و می داریم .

جناب محتشمی پور

در آخر وصیت نامه امام  راحل (رض) صفحه 93در تذکرات ایشان می خوانیم : « اکنون که من حاضرم، بعض نسبتهاى بى‏واقعیت به من داده مى‏شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض مى‏کنم آنچه به من نسبت داده شده یا مى‏شود مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صداى من یا خط و امضاى من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیماى جمهورى اسلامى چیزى گفته باشم.»

از ما نخواهید با تمام احترامی که به شما به عنوان فردی که مجاهدات طولانی داشته اید و از یاران امام راحل بوده اید  وعضوی از اعضاء ستاد آقای مهندس موسوی هستید قائلیم  انتساب کلامتان به امام راحل (رض)  را بپذیریم  بی آن که لااقل کلامی به این مضمون در صحیفه یا وصیتنامه آن جناب بیابیم.و البته خوشحال می شویم اگر خودتان ما را اهنمایی کنید .

این تنها سخن من نیست بلکه بسیاری از کسانی که هوادار مهندس موسوی بودند با من همفکر هستند . اگر قرار باشد شما هم راهی را بروید که دیگران رفتند و با انتساب مضامینی که یافتن اصل آنها و یا کلماتی نزدیک به آنها در اسناد قابل اعتماد ( یعنی صحیفه امام و وصیتنامه ) امکان نداشته باشد در پی اثبات خود باشید، سکوت نخواهیم کرد و پاسداشت سخنان امام راحل (رض) را به هواداری از شما نخواهیم فروخت .

پ . ن . 1 = این جمعه ، نماز جمعه تهران به امامت رهبر فرزانه انقلاب بهترین نقطه برای تنها گذاشتن بد خواهان و اعلام حضور همه علاقه مندان به نظام جمهوری اسلامی است . انشاء الله بار دیگر دشمن را نا امید خواهیم کرد .


این روزها جامعه ما ، خاصّه شهرهای بزرگ با حوادثی مواجه شده اند که هیچ انسان دوستدار انقلاب اسلامی و علاقه­مند به سربلندی ایران آنها را روا نمی دارد . اغتشاش ها خیابانی و خسارت زدن به امول عمومی و شخصی مردم و تعرض به شهروندان چیزی نیست که بتوان آن را هواداری از نامزدی خاص یا احقاق حق خویش نامید .

همانطور که بارها به عرض رسید بسیاری از هموطنان ما و همینطور نامزدهای انتخابات دهم در آمار ارائه شده توسط وزارت کشور ابهام داشته و دارند . البته این ابهام به معنی نفی انتخابات و یا سلامت ناظران نیست بلکه بر اساس برخی قرائن مربوط به مسئله تجمیع آراء نهایی در وزارت کشور و اعلام نتیجه نهایی آراء در برخی خبر گزاری ها قبل از پایان رسمی اخذ رأی است .

یقینا همه ما می دانیم که اغتشاش داخلی ، تجمع های غیر قانونی و درگیریهای خیابانی هیچ مشگلی را حل نخواهد کرد و نه تنها به حلّ این ابهامات کمکی نمی کند بلکه موجب پیچیده تر شدن اوضاع و در موضع محکومیت قرار گرفتم کسانی که تلاش دارند تا در عین حفظ متانت و عقلانیت مشکلشان را از راهکارهای قانونی پیگیری کنند خواهد شد .

تا کنون دو نفر از 3 کاندیدایی که در اعلام وزارت کشور نصاب لازم رأی را به دست نیاورده اند با تسلیم نامه رسمی شکایت از شمارش آراء به شورای محترم نگهبان خواستار پیگیری قانونی ایراداتشان شده اند و شورای محترم نگهبان نیز ضمن اعلام وصول قول بررسی دقیق شکایتها را داده است که امیدواریم نتیجه روشن و بی ابهامی در پس این تلاش ها اعلام گردد . باید توجه داشت که در صورت اعلام واضح و بی ابهام شورای نگهبان ، نظر نهایی شورا قابل احترام همگان بوده و پایان ابهامات تلقی می گردد و در صورتی که مسئله دیگری هم باقی مانده باشد فقط می باید از مجاری قانونی دنبال شود .

چگونه می توان باور کرد که آشوبگری و صدمه زدن به اموال بیت المال به هواداری از نامزدانی باشد که قانون گرایی و عدالت را از اولین شعارهای خویش اعلام کرده و همگان را به دوری از چنین رفتارهایی توصیه می کنند ؟ چگونه می توان باور کرد عده ای که در طول تبلیغات انتخاباتی به فرموده رهبر معظم انقلاب بلوغ سیاسی و سطح شعور بالای خود را به نمایش گذاشتند اکنون اینچنین نابالغانه رفتار کنند ؟ چگونه می توان باور کرد کسانی که مرگ را برای ولایت فقیه می خواهند هوادار کسی باشند که ولایت فقیه را ستون انقلاب و پاسدار ارزشهای اصیل نظام اسلامی و مانع غلط زدن نظام به قبل از انقلاب و جلوگیری کننده از خود مختاری ها می داند ؟ من تردید جدّی دارم که این کسان هواداران واقعی نامزدی باشند که از آن دم می زنند ! بی­گمان کسانی که می کوشند تا با تحریک بعضی از هواداران احساساتی برخی از نامزدها و مدافعان احساساتی برخی دیگر ، صحنه اجتماعی را بدل به صحنه جنگ کرده ، برادران را به جان هم اندازند و خیابان ها را به منطقه امنیتی تبدیل کنند ، نه خیر خواه این ملّتند و نه هوادار فلان نامزد و نه مدافع فلان نامزد .

حرکتهای عاقلانه و قانون مدار و دوری از هر گونه تشنج آفرینی یا دامن زدن و مقابله بی قانون با آن ، تنها راهی است که ضمن خلع سلاح دشمن می تواند زمینه را برای مسئولینی که دلسوزانه در پی روشن شدن حقیقت ماجرا و ابهام زدایی از انتخابات هستند هموار کنند . بار دیگر به عرض می رسانم که هیچ عقل سلیمی چنین رفتارهای تشنج زا و مخربی را تأئید نمی کند و جا دارد تا همه ملت با ترک کردن صحنه های تشنج آفرین ،  آشوب جویانی که دانسته یا ندانسته سر در آخور بیگانه دارند را تنها گذاره و رسوا کنند ؛ و اگر احساس می کنند که در جریان تجمیع آراء و اعلام آن توسط وزارت کشور تخلفی رخ داده است آن را از راهکارهای قانونی و مراجعات تلفنی یا مکاتبه ای و یا از طریق شبکه جهانی با مسئولین ذیربط در میان گذاشته و تا حصول نتیجه منطقی و قانونی پیگیری نمایند.

امیدواریم خدای بزرگ در این ایام ولادت بانوی نور و عشق فاطمه زهرا (س) رهبری معظم انقلاب و ، نظام مبارک جمهوری اسلامی و ملّت ایران را از فتنه هایی که امروزه گاه به نام دین و گاه به نام آزادی برمی خیزد حفظ نماید

برادران ، خواهران به هوش باشیم که در هر صورت ما و آنان که نامزدی جز ما را برگزیده اند هم دین و هم وطنیم ، اینگونه که از مجموع شواهد و قرائن بر می آید دستهایی در پشت صحنه تمام تلاششان را می کنند تا برادران را رو در روی هم قرار دهند و فضا را به سمت یک حکومت نظامی سوق دهند . هواداران سایر نامزدها ، به هوش باشیم که این آتش از آتشزنه دشمنان ایران و اسلام بر می خیزد . چه طرفدار احمدی نژاد باشیم و چه طرفدار موسوی هیچ کدام نباید راضی به تشنج و ضرب و جرح و یا خدای نکرده کشته شدن هموطنانمان باشیم .به هوش باشید در این میان دشمنان به راحتی در لباس دوستان نفوذ خواهند کرد و گاهی لباس هوادارای از میر حسین می پوشند و شعار آزادی می دهند و گاهی لباس حمایت از احمدی نژاد می پوشند و شعار حمایت از رهبری و اسلام می دهند . مراقب باشید که کارگردانان این سناریو می کوشند تا تجمع ها را به چیزی بیش از اعتراضهای مدنی تبدیل کنند و گاه در این سو و گاهی در آن سو افرادی را می گمادرند تا با تحریک هر دو طرف ، درگیری ساز باشند . شما را به خدا ! به هوش باشید و دست از جدالهای موسوی و احمدی نژاد بردارید که داستان از موسوی و احمدی نژاد گذشته .نتیجه اعتراض های قانونی راتامدتی دیگر همه از شورای محترم نگهبان خواهیم گرفت و هر چه باشد در برابر آن خاضع خواهیم بود . اگر چه به احمدی نژاد رأی نداده ام اما او را دشمن نظام نمی دانم و اگر چه شما به میر حسین رأی نداده اید اما بشنوید که رهبر انقلاب به ایشان تصریح می کند که ( شما از جنس اغتشاش گران نیستید ) ! برادرانم امروز دشمن ما در لباس دوستانمان خود نمایی می کند . هر جا که هستید افراد اصلی را که در هر دو سوی تشنج دیگران را تحریک می کنند شناسایی کنید و بدانید که اینها نه از ما هستند و نه از شما .


 

 

همه ما فرمایشات مقام معظم رهبری (دام ظله) را از رسانه ها شنیدیم . این که ممکن است برخی از ما هنوز نسبت به نتیجه و چگونگی آن ابهاماتی داشته باشیم بحثی نیست اما دقت کنید که با همه اختلاف سلائق مان پس از فرمایشات روشن رهبری معظم انقلاب (دام ظله) دیگر هیچ حجت شرعی برای مخالفت با ریاست جمهوری فردی که به عنوان رئیس جمهور منتخب اعلام شده نداریم .

به هر صورت فرمایش مقام معظم رهبری و ولایت معزز فقیه فصل الخطاب این کشاکش هاست . همه دوستان و برادران و خواهران عزیز دقت بفرمائید که تسلیم شدن در برابر فرمان رهبر بزرگوار انقلاب و ولایت معظّم فقیه نه تنها یک وظیفه شرعی است بلکه یک حکم عقلی است .

ممکن است برخی از نامزدها هنوز نکاتی داشته باشند که البته از راهکارهای قانون پیگیری می نمایند اما وظیفه ما تنها و تنها تسلیم در برابر تدبیر مقام معظم رهبری و پایان دادن به مناقشات است . چرا که در غیر این صورت جز بلوا و آشوب و نزاع نصیب جامعه اسلامی ما نخواهد شد . نزاع و آشوبی که آتشش همه ما را خواهد سوزاند و میراث انقلاب را به تاراج دشمنان قسم خورده اش خواهد سپرد .

باز هم تأکید می کنم که حمایت از ریاست جمهور منتخب جناب آقای دکتر احمدی نژاد پس از فرمایش رهبر معظم انقلاب واجب شرعی و علی است اما حمایت هرگز به معنای سکوت کردن و انتقادات به جا نداشتن نیست . قطعا برخی از ما همچنان بر سر انتقاداتی که در ایام انتخابات متوجه آقای احمدی نژاد می دانستیم  ایستاده ایم اما این حفظ موضع نباید موجب شود که خدای نکرده به سمت دشمنی با رئیس جمهور منتخب رفته و با دشمنان انقلاب همآوایی کنیم .

این دوره هم 4 سال دیگر به پایان خواهد رسید و دوره های فراوان دیگری در راه انقلاب ما خواهد بود . اگر نواقص و مشکلاتی می بینیم باید با استفاده از مسیرهای قانونی به اصلاح آن بپردازیم و در نقدهای بی غرض مطرح کنیم اما نباید فراموش کنیم که صف منتقدان از صف مهاجمان به نظام اسلامی جداست . اگر نقدی داریم لازم است تا نقدهایمان را در چهارچوبه آرمانها و قوائد انقلاب و با حفظ همه جوانب ارائه کنیم اما نباید به سمت و سویی برویم که معاندان صدای نقد ما را صدای مخالفت با کلیّت نظام و خاصه با مقام منیع و شامخ ولایت فقیه تلقی کنند .

به هر روی ، با حفظ مواضع قبلی ام بنا به التزام عملی از مقام منیع ولایت فقیه و به تبعیت از بیانیه جایگاه رفیع رهبری نظام اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای ( دام ظله العالی ) انتخاب مجدد رئیس جمهور محترم جناب آقای دکتر احمدی نژاد را به ایشان و هواداران محترماشان صمیمانه تبریک می گویم و خویش را به حمایت عاقلانه و نقد بی غرض از جایگاه ریاست جمهوری مکلف می دانم . امیدوارم 4 سال بهتر از 4 سال گذشته در پیش روی ملّت ما باشد و در نهایت به سرافرازی ایران اسلامی و انقلاب شکوهمندان بیانجامد .


دوستان بزرگوارم ، خواهران و برادران گرامی­ام . فردا همه با هم با هر سلیقه و فکر و انتخاب به پای صندوق های رأی خواهیم رفت و به کسی که به نظرمان برای اعتلای نظام، اسلام و ایران مناسب تر است رأی خواهیم داد . فردا دوباره با حضورمان نشان خواهیم داد که با همه اختلاف سلائق و تفاوت فکرمان به نظام اسلامی و میهن عزیزمان علاقه­مندیم . فردا دوباره همه ما با هم حماسه خواهیم آفرید .

روزهای فراوانی را به رقابت با هم پرداختیم تا هر کداممان بگوئیم که نامزد مورد نظر ما همان کاندیدای اصلح برای تکیه کردن بر کرسی ریاست جمهوری است . در این رقابت گاهی بی اخلاقی کردیم و گاهی بی انصافی ! گاهی به یکدیگر توهین کردیم و گاهی یکدیگر را تخطئه نمودیم . بر این باور نیستم که باید از کنار آفت­های مهم اخلاق انتخاباتی به سادگی و با غفلت بگذریم ، آفت هایی که باید اعتراف کنم همه ما به عنوان هواداران 4 نامزد و حتی خود نامزدهای محترم ، کم یا بیش به آن مبتلا بودیم ؛ اما بر این باورم که آسیب شناسی اخلاق انتخاباتی در ایران کاری کارشناسانه و عمیق است که باید با دقت و حوصله و بی طرفی مورد مطالعه و تحقیق قرار گیرد و برای اصلاح آن برنامه های عملی و فرهنگی وسیع تدارک گردد . با تمام این احوال هر چه بود و هر چه کردیم با دمیدن خورشید فردا تمام خواهد شد .

فردا همه حرفهایمان را بر روی برگه های رأی خواهیم زد و تا روز شنبه مشخص خواهد شد که رأی اکثریت ملّت ایران چه کسی را بر کرسی خواهد نشاند . قطعا توقع ندارم هواداران کسانی که از حد اکثر آراء برخوردار نبوده اند از معیارها و ملاک هایی که بواسطه آن فرد اصلح را تشخیص داده اند دست بشویند اما اگر این منازعات بخواهد به پس از انتخابات هم بکشد آتشی بر می افروزد که نه تنها اتحاد و عزّت ملّت و انقلاب ما را می سوزاند بلکه موجب در معرض آسیب قرار گرفتن کلّیت نظام اسلامی و میهن عزیزمان خواهد شد .

حقیقت این است که یک مملکت نمی تواند 4 رئیس جمهور داشته باشد و لاجرم 3 نفر از این 4 نفر نخواهد توانست پیروز این انتخابات باشند و در جایگاه ریاست جمهوری قرار بگیرند . آنچه مهم است آن است که هر کس فردا با رأی ملّت انتخاب شود رئیس جمهور همه ملّت خواهد بود نه رئیس جمهور آنانی که به او رأی داده اند . از روز شنبه باید همه ما از منتخب مردم حمایت کنیم حتی اگر در انتخابات به او رأی نداده باشیم . نمی گویم معیارهایمان را هم عوض کنیم ، عرض می کنم با هر معیاری که داریم باید در عمل حامی رئیس جمهور منتخب مردم باشیم .

از فردا دوباره دوستی ها باید جای تنازعات را بگیرد و رقابتها به رفاقت بدل شود . مبادا فردا که منتخب ملّت مشخص شد به جرم این که فرد مورد نظر ما به نصاب رأی لازم نرسیده و انتخاب نشده است ، رأی دهندگان به نامزد موفق را فاقد شعور ، فریب خورده یا ... بنامیم . نهایت آرزوی دشمنان نظام و ملّت ما جز این نیست که اتحاد ملّی ملّت ما را در هم بشکنند و ما را از درون به جان هم اندازند تا در نتیجه این تنازعات فشل شده و زمینه اضمحلال درونی نظام را با اختلاف و افتراق ما فراهم آورند .

فردا همه ما به پیشگاه حضور پر شور و حد اکثری و اتحاد و یگانگی ملّت ایران جَبهه خضوع می سائیم و رأی نهایی هموطنانمان را حرمت نهاده و برای اعتلای میهن اسلامی مان بار دیگر همصدا خواهیم شد . پیشاپیش انتخاب ریاست جمهور دهم را به همه دوستان عزیز و هموطنان گرامی ام خاصّه به هواداران ایشان تبریک می گویم و برای اسلام معزز و ایران عزیز ، امید 4 سال پر از سازندگی و بالندگی دارم .


همان روز که در مناظره تلویزیونی آقای دکتر احمدی نژاد و حجت الاسلام کروبی ، دکتر احمدی نژاد در برابر مسئله مشهور و جنجالی ( هاله نور ) ، موضع تکذیب را برگزید تصمیم گرفتم که حقیقت را برای همه بنویسم اما نگران بازتاب آن در فضای پر تنش انتخابات بودم و برای همین هم دست به قرآن بردم و برای گفتن یا نگفتنش استخاره کردم . آیه 37 سوره مبارکه نحل پاسخ استخاره بود و مرا به سکوت واداشت . همان روز از طرف دوستانی که رابطه نزدیک من را با آن روزها می­دانستند تلفنهای فراوانی می­شد و از حقیقت ماجرا جویا می­شدند و من هم اجمالا پاسخ سربسته­ای می­دادم . ظهر فردای مناظره ، با استاد بزرگوارم ، فرزند آیت الله علامه جوادی آملی (دام ظله ) تماس گرفتم تا برای ارائه پاسخ مناسب کسب تکلیف کنم . اول قرار شد بدون این که اعلام رسمی صورت بگیرد به درخواست کنندگان بگوئیم که اگر از طریق مراجع قانونی اقدام کنند نسخه­ای از فیلم را در اختیارشان قرار خواهیم داد اما تا فردا ظهر بواسطه کثرت تماسهای تلفنی با دفتر حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله)  تصمیم گرفته شد که صحت وقوع ماجرای (هاله نور ) از طریق دفتر معظم له رسما تأیید شود که این تصمیم عملی شد .

فکر می­کردم تأیید خبر (هاله نور ) از سوی دفتر ، برای جویندگان حقیقت کفایت­ می­کند اما دیدم که برخی با دور زدن اصل اشکال به توجیه­های مختلفی پرداخته­اند که نه تنها جویندگان حقیقت را از سخن اصلی دور می­کند بلکه می­کوشد تا درد جامعه را چیز دیگری نشان دهند که ارتباطی منطقی با دروغ شمردن مسئله (هاله نور) ندارد . دوباره تصمیم گرفتم تفصیل ماجرا و تحلیل نهایی خودم را از تکذیب این خبر از سوی دکتر احمدی نژاد در رسانه عمومی در معرض مطالعه همگان قرار دهم . این بار نیز دست به دامن قرآن کریم زدم و آیات 66 تا 68 سوره مبارکه زخرف پاسخی بود که بر خلاف بار قبل ، زبان و قلمم را گشود .

داستان هاله

آن روزها مسئول فرهنگی مؤسسه تحقیقاتی اسراء ( مرکز تهیه و تدوین آثار آیت الله جوادی آملی ) بودم . آقای دکتر به تازگی از اولین سفر خارجی و مهم­شان بازگشته بودند و با سفر به شهر مقدس قم بنای دیدار با طلاب و علماء را داشتند و یکی از این بزرگان استاد بزرگوار ما حضرت آیت الله علامه جوادی آملی (دام ظله) بود . بنا به رویّه دائمی مؤسسه بنا شد تا تیم فیلمبرداری مدیریت رسانه­ای که از مدیریت­های معاونت فرهنگی محسوب می­شد ماجرای این دیدار را فیلم برداری کند . همه چیز در منزل حضرت استاد مهّیای این دیدار شده بود . آقای دکتر احمدی­نژاد و که برخی مانند آقای دکتر الهام و آقای کعبی و ...  ایشان را همراهی می­کردند به اتفاق مرحوم حجت الاسلام ایرانی مسئول نیروی مقاومت بسیج قم ، حجت­الاسلام پارسانیا از شاگردان برجسته حضرت استاد و استاد معظمم حجت الاسلام حاج مرتضی جوادی آملی فرزند برومند حضرت استاد و برخی افراد دیگر که الان درست آنها را به خاطر نمی­آورم در جلسه حضور پیدا کردند . من اگر چه خودم به خاطر برنامه­ای نتوانستم در جلسه حاضر بشوم اما تفصیل جلسه را آنچنان که اعضاء مدیریت رسانه­ای برایم تشریح کردند و نسخه اصلی فیلم ناظر به صحت گواهی آنان بود خدمتتان شرح می­دهم .

پس از تعارفات معمول حضرت استاد (دام ظله ) بیاناتی فرمودند که مضمون آنها این بود که ما به اندازه وظیفه تلاش می­کنیم اما نتیجه کارها همیشه به دست دیگری­ است و کار صاحبی دارد . وقتی حرف به اینجا رسید آقای دکتر در تأیید صاحب داشتن ، ماجرای سخنرانی نیویورک را به خدمت حضرت استاد (دام ظله) بیان کردند . ایشان در حالی که از زبان بدن هم برای تأیید کلامشان کمک می­گرفتند گفتند : « در پایان سخنرانی من برخی دوستان می­گفتند فلانی ، تو که سخنرانی می کردی ما دیدیم که یک هاله­ای از نور تو را احاطه کرد و البته من هم خودم این را احساس کردم . من می­دیدم که سران کشورها در طول سخنرانی من پلک هم نمی زدند! اغراق نمی­کنم ها ! پلک هم نمی­زدند ... » همینطور که دکتر این بیانات را ایراد می­کردند حضرت استاد با ذکر همیشگی (الحمدلله) به ایشان اظهار توجه می­فرمودند . پس از پایان این سخنان ، تعارفاتی مبنی بر صرف میوه و چای مطرح شد و سپس حضرت استاد فرمود : شما به این مردم قول­هایی داده­اید ، ما قولهایی داده­ایم . باید به وعده­هایمان عمل کنیم . اگر چه معلوم است که نخواهیم توانست به تمام وعده­ها عمل کنیم اما اگر به 10% یا درصدی (فراموشی از من است ) از آن عمل کنیم بسیار خوب خواهد بود . سپس حضرت استاد به بیان آن دو روایت مشهور در خصوص نهی پیامبر اکرم (ص) از دروغ ، ولو به کودکان یا حیوانات اشاره فرمودند و سپس برای موفقیت دولت دعا کردند و جلسه خاتمه یافت.

چند روز بعد با انتشار این خبر در رسانه­ها با واکنشهای مختلفی از سوی آقای دکتر و همراهانشان مواجه شدیم . آقای دکتر الهام یک بار منکر فیلمبرداری از جلسه شد ، بار دیگر فیلم را مونتاژ اعلام کرد ، بار دیگر صدا را غیر مربوط به تصاویر دانست و مدعی مونتاژ صدا روی تصویر شد . آقای کعبی (که من هرگز توقع نداشتم به عنوان یک روحانی عضو خبرگان چنین بگوید ) بیان چنین سخنانی در آن جلسه را از پایه منکر شدند و فیلم را جعلی خواندند . خود جناب آقای دکتر احمدی­نژاد هم بارها به شیوه­های مختلف موضوع را انکار کرده یا توجیهاتی کردند که با اصل بیانات آن روزشان بی ربط بود و این ماجرا همچنان ادامه داشت تا این که آقای دکتر در جلسه مناظره با آقای کروبی وجود چنین چیزی را به صراحت و در مقابل دروبین­های رسانه ملّی تکذیب کردند.

به نظر من مسئله اساسی این نیست که چرا دکتر ماجرای هاله را بیان کرده­اند و چرا آقای کروبی به عنوان مصداقی از خرافه پردازی به آن پرداخته­اند . واقعا مگر وجود هاله یا نبود هاله به دور ایشان مسئله مردم و حکومت و مشکل اساسی جامعه ماست؟ بودن یا نبودن هاله چه دردی از جامعه دوا می­کند که حالا برخی با دستاویز کردنش می­کوشند تا از این نمد کلاهی برای خود دست و پا کنند ؟

اشکال اساسی من در مسئله (هاله نور ) این است که چرا آقایان به جای ایستادن بر سر آن چه که عنوان کرده­اند و یا عذرخواهی از آنچه گفته­اند به انکار ماجرا و کذب خواندنش روی می­آورند؟ چرا آقای دکتر آن چه را که ده­ها شاهد زنده دارد و نسخه اصلی فیلم آن در آرشیو مؤسسه اسراء محفوظ است تکذیب می­کنند؟ چرا آنچه را که راست است دروغ می­خوانند و با دروغ خواندنش مرتکب دروغ می­شوند ؟ اگر ایشان فقط یکبار واقعه هاله را دورغ خوانده بودند می­گفتم امر مؤمن را باید حمل به صحت کرد و شاید ایشان دچار اشتباهی در تطبیق مسئله با آنچه واقع شده بوده ، شده­اند یا اگر فقط آقایان کعبی و الهام آن را تکذیب می­کردند می­گفتم آقایان به مردم دروغ گفته­اند چه ربطی به دکتر دارد ؟ اما افسوس که بارها خود ایشان این ماجرای حقیقی را کذب خواندند و این آخرین بار در برابر همه مردم ایران و بلکه در برابر آنان که در خارج از مرزهای ما بیننده آن مناظره بودند این حقیقت را دروغ معرفی کردند.

و اینک من از آقای دکتر سؤال می­کنم . جناب آقای دکتر احمدی نژاد با توجه به روایات ذیل در مقوله دروغ که تنها نمونه کوچکی است از انبوه روایات عترت طاهره ، چگونه می­توانم به صحت سایر فرمایشات ‌و آمارها و افشاگری­هایی که مدعی می­شوید و ... اعتماد کنم ؟ چگونه به فردای با شما بودن اعتماد کنم ؟ چگونه ؟

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع) یَقُولُ لِوُلْدِهِ :اتَّقُوا الْکَذِبَ الصَّغِیرَ مِنْهُ وَ الْکَبِیرَ فِی کُلِّ جِدٍّ وَ هَزْلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا کَذَبَ فِی الصَّغِیرِ اجْتَرَى عَلَى الْکَبِیرِ... الکافی،ج2 ،ص 338

امام باقر از امام زین العابدین (ع) نقل می کند که ایشان به فرزندشان فرمودند : از کوچک و بزرگ دروغ پرهیز کن ، چه به شوخی باشد و چه جدّی ، چرا که دروغ گویی در مسائل کوچک انسان را بر دروغ های بزرگ جرأت می­دهد .

أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالًا وَ جَعَلَ مَفَاتِیحَ تِلْکَ الْأَقْفَالِ الشَّرَابَ وَ الْکَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ . الکافی،ج2 ،ص 338

امام باقر (ع) فرمود : خدای بزرگ برای شرّ و بدی قفلهایی قرار داده است و کلید این قفلها را شراب قرار داده و دروغ از شراب بدتر است .

قالَ رَسوُِلُ الله (ص) : أَرْبَى الرِّبَا الْکَذِبُ من‏لایحضره‏الفقیه، ج 4 ، ص377

پیامبر خدا (ص) فرمود : سنگین ترین ربا دروغ است .

پ. ن . 1= لازم به ذکر است که اینجانب مدتی بعد از ماجرای فوق الذکر به دلیل اشتیاق به امور تحقیقی از معاونت فرهنگی مؤسسه استعفا داده و در مجموعه محققین مرکز تحقیقاتی اسراء  (پژوهشکده علوم وحیانی معارج) که وظیفه تنظیم و تحقیق آثار حضرت استاد را به عهده دارند مشغول به کار شدم و به توفیق الهی افتخار تنظیم و تحقیق کتاب ارزشمند ( امام مهدی موجود موعود ) که از تألیفات پر مخاطب حضرت استاد علامه آیت الله جوادی آملی (دام ظله ) است نصیب اینجانب گردید .