بسم الله الرحمن الرحيم
برادر عزيزم جناب يزدي سلام
مي دانيد كه همواره مقدمتان و بذل توجهتان برايم گرامي و ارزشمند است . از اين كه با پي گيري مطلب موجب غناي انديشه من و ساير خوانندگان عزيز مي شويد بي نهايت سپاسگذارم .
اما درباره تركيب جمهوري اسلامي به نظرم نمي رسد كه ظرف، همان ظرف دموكراسي ليبرال و سكولار و تنها مظروف آن اسلامي باشد تا نتيجه قهري آن اين بشود كه جمهوري اسلامي تركيب خودساخته اي باشد كه امام راحل (رض) بنا به اقتضاء زمان ايجاد فرمود و نسبتي با حكومت اسلامي ندارد .
با مراجعه به آموزه هاي قرآن كريم امور اجتماع را در دو دسته اساسي مي توانيم دسته بندي كنيم
دسته اول امور الهي هستند مانند اصل مشروعيت و انتصاب پيامبر يا امام ، اضلاع حلال و حرام ،واجب و حرام و ... اراده اين امور به هر نحو از حوزه اختيار مردم خارج است. به اين دسته حوزه ( امر الله ) مي گوئيم .- ما اتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عهنه فنتهوا -
دسته دوم آنچه با عنوان ( امرهم ) يعني امور عمومي مردم در سوره شوري از آن ياد شده است - و امرهم شوري بينهم - مانند مباحات و يا اضلاع واجب تخييري . به اين حوزه ( امر الناس ) مي گوئيم .
در حوزه (امر الله ) مردم فقط پذيرنده اند هر چند مي توانند امتثال نكنند كه البته در آن صورت معصيت كار خواهند بود .اما در حوزه (امر الناس) زمام كار به عهده خود آنهاست .
اكنون برگرديم روي تركيب جمهوري اسلامي ، جمهوريت عبارت ديگري از (امر الناس) است كه با توافق مردم و به شكلي كه خود مي پسندند اداره مي كنند و اسلاميت عبارت ديگري از (امر الله ) است كه اطاعت يا تمرد ، پذيرش يا عصيان از آن ميزان ايمان و موجب انسلاك در سلك مسلمين است .
بر اين اساس جمهوري اسلامي الگويي است كه پذيرنده گان آن در بستر (امر الله ) با عقل ، اراده و خرد جمعي ( امر الناس ) را سامان مي بخشند و هم از اين روست كه محصول خرد جمعي مردم و اراده آنها لزوما نبايد مخالف حوزه اوامر الهي باشد .
اگر چه احتمالا مطالعه فرموده ايد اما جهت مزيد اطلاع دوستان بزرگوار علاقه مندان را به كتاب ارزشمند ( ولايت فقيه ولايت فقاهت و عدالت ) اثر استاد عظيم الشأنم حضرت آيت الله علامه جوادي آملي ( روحي فداه ) ارجاع مي دهم .
در پناه قرآن و عترت سربلند باشيد .