گویا بعضی ها نمی خواهند بگذارند ما به داشتن فرصتی برای نوشتن پاسخ برادرمان احمد آقا برسیم !
لابد شما هم این لطیفه را شنیده اید که قرار بود تیم فوتبال ایران با آرژانتین مسابقه بدهد . مربی فوتبال برای اینکه خطر گل خوردن تیم را از بین ببرد به اعضاء تیم گفت : بچه ها مارادونا را بگیرید . در طول بازی حواس همه تیم به مارادوانا بود . تیم ایران بازیکنی داشت غضنفر نام ، در طول 45 دقیقه اول 3 تا گل به خودمون زد . مربی که دیگه کلافه شده بود فریاد زد : بچه ها مارادونا رو ول کنید ، غضنفر را بگیرید .
حالا حکایت این لطیفه شده حکایت فضای سیاسی جامعه ما و برخی آدمها که ادعای انقلابی گری و ولایتی بودنشان گوش فلک را کر می کند اما در عمل مصداق کامل غضنفرهای سیاسی ایران هستند .
این بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 4 /9/ 88 است . یعنی هنوز یک ماه هم از این بیانات نگذشته است که به وضوح شاهد به فراموشی سپردن آنها و اقدام کردن به رفتارهایی دشمن شاد کن و خلاف صریح فرمایشات آرامش بخش رهبر معظم انقلاب توسط کسانی هستیم که مدعی سینه چاک ولایت فقیه و نظام و امام راحل اند . کسانی که هر کس را بخواهند با بهانه های با ربط و بی ربط ، با بی تقوایی و بی رحمی کامل به دم تیغ تهمت و افترا می سپارند و از چنین رفتارهای تند ، غیر عقالانه ، غیر اخلاقی و غیر شرعی هیچ ابایی هم ندارند . بد تر از همه این که این اقدامات قبیح بلکه مخرّب را با نام حمایت از ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی و امام راحل مرتکب می شوند .
این هم تیتر خبری است که خبرگزاری فارس از سخنرانی جناب آقای روح الله حسینیان در تجمع اعتراض آمیز دانشجویان بر علیه هتک حرمت از امام راحل در حرم ایشان ، مخابره کرده است . من از نوع ادبیات توهین آمیز ایشان می گذرم ، از اهانت به آقایان خاتمی و موسوی هم می گذرم و اصلا وارد این بحث نمی شوم که به کار گرفتن چنین ادبیاتی ولو نسبت به انسانهایی که متکلم با آنها دشمنی داشته باشد ، سازگار با اخلاق اسلامی هست یا نه ! از سوی دیگر ، چون بنا ندارم چیزی را که عنوان می کنم در مسلخ اختلاف سلیقه های مخاطبان نسبت به افراد حقیقی قربانی شود با حاشیه های شخصیت حقیقی آیت الله هاشمی هم کاری ندارم . اما نیم نگاهی به بیانات ذکر شده از رهبر انقلاب و سخنان جناب آقای حسینیان در خصوص ریاست مجمع تشخیص نظام کاملاً روشن می کند که امثال جناب آقای حسینیان آن بخش از فرمایشات رهبری را که با سلیقه و تفکرات آنها همسو نباشد ، یا از پایه نمی شنوند یا اگر هم بشنوند به راحتی فراموش می کنند .
این که فلانی کوچکتر از آن است که ما بخواهیم با او بجنگیم بی تعارف و به صراحت به معنی قرار دادن رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان رهبری در صف دشمنان آقای حسینیان و همفکران ایشان است و چون این عده خودشان را مدعی دفاع تمام عیار از نظام و امام و رهبری می دانند در نتیجه کسانی که این آقایان با آنها دشمن هستند لزوماً دشمن نظام و انقلاب هستند .
برای دشمنان انقلاب چه چیزی از این نشاط بخش تر است که بر خلاف تأکید رهبری معظم انقلاب با چنین سخنانی عده ای علیه مسئولین نظام تحریک شوند و موج کینه و دشمنی ها میان ملّت بلند تر از گذشته برخیزد و بی اعتمادی نسبت به مسئولین دامن زده شده و انشقاق داخلی و گرد و غبار حاصل از آن فرو ننشیند ؟
اگر چه قویّا بر این باورم که حیات سیاسی افراد و گروه های افراطی هر دو سوی نزاع ، در گرو وجود فضای پر تنش و غبار آلود است و همین امر هم موجب می شود نگذارند فضای سیاسی و اجتماعی جامعه به سوی آرامش و شفافیت برود اما آنچه موجب رنجیدگی خاطر من می شود آن است که چرا این تند روی هایی که به وضوح خلاف فرمایشات رهبری معظم انقلاب است به نام دفاع از ولایت فقیه ،امام و انقلاب انجام می شود ؟ چرا این گروه همه چیز را فدای اغراض سیاسی خودشان می کنند ؟ حتی نظام و رهبری و امام را !
تردیدی ندارم که دلزدگی بخشی از نسل جدید جامعه ما ( که به اندازه خودشان قابل توجه هم هستند ) نسبت به نظام و رهبری نظام ، معلول همین حرکتهای افراطی و دفاع های از تخریب بدتر مدعیان ذوب در ولایت و نظام و امام است . چنین تفکرات تند و افراط گرایانه ای نه تنها موجب می شود که نسل جوان ما در تناقض رفتار و گفتار ما ، حق را به دشمنان زیربناهای اندیشه بنیانگذاران انقلاب اسلامی بدهند بلکه زمینه را برای فعالیتهای وسیع تر دشمن در القاء جنگ داخلی در ساختار نظام جمهوری اسلامی مهیا تر می کند .
اگر چنین رفتارهای غلطی که در تعارض صریح با توصیه های رهبر معظم انقلاب است ، گل زدن به دروازه خودی نیست پس چیست ؟ رفتارهایی که به فرموده رهبر معظم انقلاب دقیقا خواست دشمن است ، آب را به کدام آسیاب می ریزد ؟ چیزی که هست گل زدن به دروازه خودی گاهی با اتخاذ روشهای غلط از سوی آقایان موسوی و کروبی و ... اتفاق می افتد و گاهی هم با عملکردهای بی منطق و زیان بخش امثال آقای حسینیان . با این تفاوت که ضربه گلهای آقایانی که مدعی منحصر انقلابی گری و حمایت از ولایت فقیه هستند بسیار محکمتر و مخرب تر از دیگرانی که به لیبرالیسم متهم اند بر دروازه نظام می نشیند و آن را بیشتر می لرزاند .
کاش سخنران محترم تجمع اعتراض آمیز طلاب در مدرسه فیضیه درباره لکه ننگی که از آن می نالند به این گروه از دوستانشان هم تذکر بدهند . کاش مسئولین قضائی ما که به ملّت وعده داده اند تا با هر گونه جرم و تحریک آفرینی و تفرقه سازی برخورد قاطع کنند ، سراغ این طایفه افراطی هم بروند تا بر همه ثابت شود که قوه قضائیه ما فقط یک جور ترازو دارد .
خلاصه اینکه به عنوان یک شهروند نظام جمهوری اسلامی ، یک طلبه کوچک ، یک فرزند شهید ، یک رزمنده ناچیز از میان خیل صدها هزار دلاور مرد رزمنده دفاع مقدس و به عنوان یک سرباز نظام جمهوری اسلامی و ولایت معظم فقیه ، به همه علاقه مندان به بقاء نظام جمهوری اسلامی و ولایت معظم فقیه به خصوص آن دسته از مسئولین امر که نه در شعار و ادعا بلکه در حقیقت خویش را دلسوز نظام ، امام و رهبری می دانند توصیه می کنم :
تا دیر نشده فکری به حال غضنفر ها کنید .
--------------------------------------------------------------------------
پ . ن . 1 = این فرمایش استاندار تهران را که در واکنش به درخواست مجوز راهپیمایی مجمع روحانیون برای محکوم کردن اهانت به امام راحل ، مطالعه بفرمائید : " فکر میکنم بنا به توصیه مقام معظم رهبری همه باید به این مرحله ورود پیدا کنند که از راه امام و مسیر آن که برای ما ترسیم کردهاند حفاظت کنیم. حالا این حفاظت حتما نیاز به راهپیمایی ندارد. آن هم میتواند در غالب یک بیانیه و اعلام موضع هم انجام دهند. سادهترین راه را برای ابراز وفاداری به امام و ملت ایران باید انتخاب کنند حالا اگر خواستند راهپیمایی کنند باید حتما تن به ضوابط و معیارهای قانونی بدهند. " کاملا عنایت کنید ! به وضوح مشخص است که برخی از مسئولین ما دو جور ترازو دارند . معتقدم این دو جور ترازو داشتن یکی از عمده ترین علایم غضنفرهای سیاسی است .
اگر واقعا چنین چیزی نیاز به راهپیمایی ندارد چرا این همه راهپیمایی در سطج کشور در این موضوع اتفاق می افتد و شما واکنش نشان نمی دهید ؟ اگر راهپیمایی برای دیگران مجاز باشد چرا برای این گروه مجاز نباشد ؟ آیا اعطاء حقوق شهروندی مصرح در قانون اساسی هم مرز بندی دارد ؟ اگر می گوئید این یک پوشش است ! چه مانعی دارد که شما بر طبق قانون به آنها مجوز بدهید و مسئولیت همه حواشی را هم به گردن آنان بگذارید آنوقت اگر از حدود قانون تخطی کردند و یا به شیوه ای دیگر عمل کردند حق هرگونه عکس العملی برایتان محفوظ باشد و بهانه هم از دست آنان خارج شود . دیگر این که چه کسی گفته که باید آسان ترین راه را برای اعلام وفاداری به امام راحل و ملت ایران انتخاب کنند ؟ این حرف شما بر اساس چه مبنایی است ؟ البته این حرفتان کاملا منطقی و صحیح است که اگر می خواهند راهپیمایی کنند باید به ضوابط قانونی تن بدهند اما این "اگر" به چه معناست ؟ برخی از مسئولین با این نحوه رفتار دقیقا بر خلاف منش رهبری معظم انقلاب عمل می کنند که صراحتاً در آخرین سخنرانی شان برای تأکید فرمودند : من همچنان معتقد به جذب حداکثری و حذف حداقلی هستم اما برخی اصرار به دفع شدن دارند . حالا که این عده می خواهند مرز خودشان را از ضد انقلاب با برگزاری راهپیمایی حمایت از امام راحل جدا کنند و از دفع شدن پرهیز کرده ، تعلقشان را به انقلاب تحکیم کنند به انواع بهانه برایشان مانع می تراشند ؟ آیا واقعا این چنین رفتاری منطبق بر فرمایشات رهبری معظم انقلاب است ؟ آیا چنین روشهای جذب حداکثری مورد نظر ایشان را تأمین می کند ؟ یا دقیقا نتیجه ای معکوس خواهد داشت ؟ امان از این غضنفرهای سیاسی !