• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : عاشوراي 88 پايان عمر فتنه انگيزان .
  • نظرات : 1 خصوصي ، 25 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    لام. من جواب نويسنده نظام مقدس را مي خواهم بنويسم. نيروي انتظامي اصلا دخالت نكرد. شما چگونه اين تهمت ها را مي زنيد؟ هتاكان روز عاشورا ماشين ها و موتورهاي نيروي انتظامي را بع آتش كشيدند.كمي تامل كنيد لطفا!

    + نظام مقدس 
    حاج اقا يکم از انسانهاي ازاده ياد بگير :
    آقاي رادان هر چند شما بي وجدان تر از آن هستيد که حقيقت را بيان فرماييد
    اما حقير بعنوان يکي از سهامداران نظام و انقلاب و دفاع مقدس ، که متاسفانه امروزه همه آن ارزشها بدست شما و امثال شما و دولت غير مردمي و تفکرات مصباحي در حال پرپر شدن است
    بعنوان آخرين فرصت خواستار پاسخ صريح شما در خصوص فيلم ذيل ميباشم.
    در غير اينصورت بناچار وقايع مشهد در زمان فرماندهي انتظامي جنابعالي در آن ايام را مستندا افشا خواهم نمود.
    http://www.baaykot.com/2009/12/18.html

    پاسخ

    نظام جان بنده خودم از رادان دل خوشي ندارم . بگو اين آقا اگر سندي دارد رو كند .
    + نظام مقدس 
    حاج اقا لطفا ديگر نگوييد سبزها حرمت عاشورا را شکستند . حرمت عاشورا با کف و سوت شکسته نميشود حرمت عاشورا با ريختن خون انسانهاي بيگناه شکسته ميشود به عاشورا وقتي توهين ميشود که خودروي نيروي انتظامي سه بار از روي يک ايراني رد ميشود و شما سکوت ميکنيد . حرمت عاشورا وقتي شکسته ميشود که بسيجي که از بيت المال تغذيه ميکند قمه و کابل دستش ميگيرد و به پير مرد و پير زن رحم نميکند .
    واقعا يك نگاهي به جوابهايتان به كامنت دومم بياندازيد.
    آيا چه سنخيتي با ابن الدليل بودن دارد .
    نمي خواستم اين را بگويم اما وقتي دوباره جوابتان را مرور كردم بك عصبيت و كينه اي در آن ديدم كه مجبورم كرد اين را بگويم:
    شما كه ميترسيد همه حرفهايتان را اينجا بزنيد و بعضي اعتقاداتتان را با ايميل و دزدكي جواب ميدهيد چگونه دم از حريت و آزادگي ميزنيد . اينجا معلوم است چه كسي بندنافش به حكومت بسته است. و بدون حكومت عرضه زنده ماندن دارد.
    راستي چطور در راهپيمائي ها شعار مرگ بر منافق ميدهيد.
    اگر كم آورده و جواب منطقي نداريد به جاده خاكي نزنيد. و با الفاضي چون حاضرم جانم را براي حكومت بدهم مارا نترسانيد و بدانيد بنده جانم را فداي رفتن حكومت نميكنم ولي طوري مبارزه ميكنم كه ايران بدون آخوند را ببينم و جشن بگيرم.
    با اينكه حالا مطمئن هستم ايميلها را هم به مراكز امنيتي ميدهيد اما آنقدر مرد هستم كه ايميلي كه اسم و فاميل واقعي ام در آن است را اينجا بگذارم و اگر تعهد كنيد ابن الدليل بمانيد با شما تا هرجا محاجه نمايم.
    در ضمن يك نگاهي به كامنتهاتون بندازيد ببينيد چند درصد موافق شما هستند.
    چه ساده لوح بودم من كه ديگران كه اينجا كامنت ميگذارند را توصيه به ادب و منطق ميكردم. اما خوشحالم كه باز حجتي ديگر يافتم كه بايد شر اين حكومت آخوندي را از اين مملكت كند.
    پاسخ

    بله بنده هنوز هم خود را ابن الدليل مي دانم اما دليل نه ادعا . آنچه مي گوئيد دليل نيست ادعاست . آنقدر يك سويه همه چيز را تحليل مي كنيد كه تنها از آن همان نتيجه اي بيرون بيايد كه مي خواهيد . سرتان را از برف بيرون بياوريد و ببينيد كه چگونه دشمنان همان علي و فاطمه برايتان دست مي زنند و هورا مي كشند . بنده تمام باورهايم را نمي گويم تا بهانه اي به دست شما و امثال شما نيفتد و گر نه اگر كسي اهل دقت باشد همه حرفهايم را در خلال نوشته هايم زده ام . راستي چقدر (مامي) فرزندانتان را گران مي خريد كه حقوق دولتي هم كفاك كارتان را نمي كند ! بي جهت نترسيد من هيچ گونه مناسباتي با نيروهاي امنيتي ندارم . عصباني ام اما نه به خاطر ضديت شما و امثالتان را انقلاب ، بلكه به خاطر اين كه از كساني حاميت مي كنيد كه با هر چه در توانشان بوده و هست حرمت عاشورا را كه حتي مسيحيان هم آن را پاس مي دارند مي شكنند . يا واقعا خوابيد يا خودتان را به خواب زده ايد . اين را هم بدانيد كه هرگز كم تعداد بودن موافقين يا پر تعداد بودن مخالفين برايم رعب آور نيست. انشاء الله امروز موج علاقه مندان به اسلام و مدافعان ساحت حسيني پاسخ شما را خواهد داد . منتظروا انا معكم من المنتظرين .
    + احمد 
    نا اميدتر تر شدم.
    جناب حاج آقاك واقعا اينها را ديگر ازتان توقع نداشتم.
    1- وقتي شما دلايل را جواب نمي دهيد بنده ميگويم سفسطه و ...
    2-باز هم استدلالات بنده را جواب نداده ايد.
    3- اما در مورد ولايت فقيه اولا بحث بنده بر سر همان جايگاههاي حقوقي و حرفهاي حقوقي شان است نه شخصيت حقيقي.
    4- فرموده ايد «و چه به نام حمايت از آزادي و يا هر نام ديگري . براي هر آدم عاقلي روشن است و جاي توضيح ندارد كه نمايندگان يك فرد ولو نماينده رهبري در يك منصب حقوقي نماينده و مآذونند نه در شخصيت حقيقي و لوازم آن» رحمت بر شيري كه خورده ايد. قربان دهان مباركتان، بنده هم همين را ميگويم ميگويم اينها به اذن و اجازه ولي فقيه اين مواضع را اتخاذ كرده و اين حرفها را ميزنند و اگر ايشان راضي نباشند اذن خود را بر ميدارند.
    در مورد شريح هم بايد بگويم تا علي بود هرجا بي عدالتي در شخصيت حقوقي اش ميديد واكنش نشان ميداد. دادگاه معروف يهودي با علي را كه نيك ميدانيد . اما ولي فقيه حاضر چه؟ اگر در قياس قاضي القضات فعلي را شريح بدانيم و اين علي را آن علي آيا ايشان رفتارشان منطبق است. رئيس قوه قضاويه كه قاضي قاضيان است چه كاره است كه بدون رسيدگي و برقراري دادگاه در يك جلسه عمومي و در غياب متهمين، احكام جزايي صادر ميكند؟ واكنش علي زمان به اين شريح زمان چيست؟
    5- اما در مورد شغل اين جانب، اصلا توقع نداشتم در موردي كه بنده مردانگي كردم و با تمام خطراتي كه برايم دارد خودم اعتراف ميكنم كه كارمند دولتم شما متاسفانه سوء استفاده نموده و بخواهيد بر عليه خودم استفاده كنيد. اما لازم به توضيح است كه :
    1- بنده با اينكه از دولت حقوق ميگيرم اما نانم به آن بند نيست و اصولا اين چندر غاز حتي پول «مامي» بچه ام هم نمي شود و اصولا آنقدر سواد و عرضه دارم كه محتاج دولت نباشم ، اما ميخواهيد باور كنيد يا نه بنده با آنكه در بيرون بسيار موقعيت شغلي خوبي داشته و دارم براي آن وارد دولت شدم تا با عمق اعمال پنهاني آن آشنا شوم و اگر اكنون انتقاد ميكنم حجت عقلي و شرعي داشته باشم.
    2- دولت بك تشكل حقوقي است و خارج از نظام است و ربطي به فساد كل حكومت ندارد آن هم براي كارگزاران و نه سياستگزاران و اصولا حقوق بنده را احمدي نژاد يا خامنه اي از جيبش نميدهد بلكه از بيت المال پرداخت ميشود و ما به ازايش را بنده به مردم خدمت ميكنم نه به حكومت.
    3- بنده از همان اول هم مواضعم را بارها در حراستها و گزينشها گفته ام و به خاطرش توبيخهاي فراوان شده ام اما از آنجا كه به تخصصم نياز است تا حالا اخراج نشده ام.
    4-در تاريخ اسلام هم بسياري از ياران معصومين در دستگاههاي حكومتي مشغول بوده اند و حتي خود حضرت علي كارگزار حكومت خلفا بوده است و از همه روشنتر هم قضيه امام رضا است.
    5- واقعا از اخلاق به دور است كه از اين قضيه كه بنده به عنوان برهان برايتان آوردم سوء استفاده كنيد.
    6- اما هر جند حرمت صاحبخانه را بايد نگه داشت بايد بگويم بنده حتي اگر كارمند حكومت هم نباشم ميتوانم در اين مملكت زندگي كنم اما شما تمام هوييتان به بودن حكومت بند است و همين هم مانع تحليل منصفانه و عقلاني تان ميشود و اگر حكومت از دست رود نه تنها نانتان كه خداي نكرده جانتان را هم از دست ميدهيد.
    7- بنده تا الان نديده ام كه آخوندي در ايران باشد و نان خور حكومت نباشد البته ببخشيد جز منتظري و صانعي آنم چند سالي.

    + احمد 
    راستي يادم رفت اين نكته جالبو بگم:
    امروز كه در راهپيمائي بودم(اينجا صبح راهپيمايي شد تا دبستاني ها هم بيايند) جواني با صداي بلند به دوستانش گفت : آمده ام ببينم كدام (فحش ناموسي) به امام حسين توهين كرده است.
    و من نمي دانستم براي اين راهپيمايي بايد شرمنده امام شد يا افتخار كرد.
    اين هم جوانان ديندار تربيت شده در مكتب جمهوري اسلامي.
    تصور كنيد اين جوان بازجوي زندان شود. چه شود.
    + محسن 

    باز هم سلام

    اينكه يه عده متهتك ميان و از فضاي اعتراضات سو استفاده ميكنن كه دليل بر همراهي معترضين با اونها نميشه.

    البته يك نكته اي هم وجود داره و اون اينكه بخشي از اين معترضين اصولا ميانه اي با مذهب و نظام اسلامي ندارن و بنابراين براشون مهم نيست كه ديگراني بيان و به مقدسات توهين كنن.

    اينها كاملا عيانه...

    خاطر مباركتون هست كه من چند ماه پيش در يكي از كامنتام خدمتتون عرض كردم كه بقاي حقيقي جمهوري اسلامي - و نه بقاي زوركي - در گرو تربيت و پرورش انسانهايي حقيقتا مسلمون هستش كه داراي بينش و منش اسلامي و علاقه مند به اسلام و در نتيجه حكومت اسلامي باشن.

    كاري كه در مورد نسل من و نسلهاي جديدتر انجام نشده و از الان هم آثار خودش رو به صورتهاي گوناگون داره نشون ميده كه يك بخشي از اون هم در اين اعتراضات مشخصه.

    حالا بذارين يك عده نادان همه چيز رو به بي-بي-سي و صداي آمريكا و استكبار نسبت بدن تا ببينيم وضع بهتر ميشه يا بدتر.

    در مورد بسيج هم بايد خدمتتون عرض كنم كه اون مسائلي كه عرض كردم شامل برخي از بسيجيها نميشه و بخش زيادي از اونهارو در بر ميگيره.

    فقط كه مسائل بعد از انتخابات نيست من بارها و بارها ديدم رفتارهاي غلط اينهارو و راستش خورده اي هم به اونها نميگيرم.

    ايراد اصلي متوجه حكومته كه داره سواستفاده ميكنه و اصلا ميخواد كه اينجور باشه وگرنه جمعشون ميكرد...

    -------------------------------------------------------------------------------------

    از اظهار لطفتون خيلي ممنونم و البته اين وظيفه ي من هست كه خدمت شما برسم حاجاقا.

    البته فاصله ي محل نشستن من با منبر خيلي نزديك نبود ولي درست مقابل شما قرار داشتم.

    من يه شلوار جين آبي سير و يه تيشرت مشكي و يك اوور نيم پالتوي اسپرت تقريبا تيره رنگ به تن داشتم.

    انشالله در فرصتهاي بعدي خدمتتون ميرسم هرچند كه خيلي از برنامه هاي شما در تهران خبر ندارم تا بتونم از نزديك زيارتتون كنم.

    سلام.
    نااميدتر شدم.
    همانطور كه قبلا هم گفتم انتظار داشتم با منطق و استدلال پاسخ دهيد. اما نمي دانم دليلش چيست كه اصرار داريد چنين نكنيد.
    1- حاج اقا بنده هم مثل شما معذوريت دارم(متاسفانه در دولت هستم) اما شيعه علي و حسين حق را فداي نان نمي كند و مرگ با عزت را بر ماندن با ذلت ترجيح ميدهد.
    2-باز در پاسختان هم سفسطه كرده ايد و از پاسخ دادن طفره رفته و احساسي شده ايد. بنده مواردي را به عنوان دليل ارائه كرده ام خوب بود با دليل جواب مبداديد. بنده حداقل آنقدر انصاف به خرج داده ام كه بگويم كشته شدن خواهرزاده موسوي نمي تواند به دست حكومت باشد چون عقلاني نيست و به همان دليل عقلاني هم هتك حرمت مقدسات نمي تواند كار معترضين باشد. اما شما با بي انصافي فرموده ايد«عادت كرده ايد هر حركت ناشايستي را كه توسط افراطيون ضد انقلاب منتسب به جنبش سبز انجام مي شود به حاكميت منتسب كنيد » حاج آقا بنده و شما كه در خيابان نميخواهيم توي سر و كله هم بزنيم بلكه ميخواهيم در اين فضاي مجازي كه البته شما هم لطف كرده و اجازه داده ايد به عنوان دو ناظر بي طرف و از خارج موضوع را تحليل منطقي و عقلاني كنيم(لااقل به اعتقاد من).
    3- خوب بود نظرتان را در مورد حمله به جماران و عزاداري امام حسين توسط مدعيان ولايت مي فرموديد. خوب بود تعداد معترضين را جويا ميشديدو خوب بود نظرتان را در مورد كارناوال عاشوراي 76 ميفرموديد و ميفرموديد كه ايا باز هم امكان دارد كه چنين كاري انجام دهند يا نه . خوب بود نظرتان را در مورد پيش بيني آتش زدن قرآن مي فرموديد..
    4- اما فرموده ايد كه « آيا رقصيدن ها و سوت و كف زدن ها و شكستن حرمت ماه حرام را نديديد؟» البته بنده سوت و كف را ديدم ولي هرجا گشتم رقصيدن كسي را نديدم. اما اولا : فرموده ايد حرمت ماه محرم. بايد خدمتتان عرض نمايم كه حرمت ماه محرم و ديگر ماههاي حرام چيست: حرمت آنها در جنگيدن مسلمانان با هم و خون ريزي است نه كف و سوت زدن چه قبل از شهادت امام حسين اصولا ماه محرم ماه شادي بوده است. ثانيا: آيا كف و سوت زدن معترضين به خاطر بي احترامي به محرم و امام حسين بوده يا به خاطر پيروزيهاي كوچكي كه بر پليس و لباس شخصيها به دست مي آوردند؟(انصاف داشته باشيد) ثالثا: تمام قيام امام حسين براي اين است كه بگويد بميري به نام و نماني به ننگ ايا حركت معترضين سنخيتش با قيام امام حسين بيشتر يود يا آنها كه بي خيال ظلمهاي حكومت بر سر و سينه ميزنند؟
    4- فرموده ايد «عادت كرده ايد هر حركت ناشايستي را كه توسط افراطيون ضد انقلاب منتسب به جنبش سبز انجام مي شود به حاكميت منتسب كنيد» كمال بي انصافي را به خرج داده ايد . آيا بنده نگفتم نمي شود كسته شدن خواهر زاده موسوي را كار نيروهاي حكومتي دانست. با اينكه قادر هستم براي آن هم چند تا فلسفه ببافم و اين كار را بكنم.
    5- فرموده ايد « گيرم كه بر فرض محال اصل چنين حركتهايي توسط برخي عناصر دولتي و امنيتي انجام شده باشد» شما اين محال بودن را از كجا نتيجه گرفتيد. آيا كساني كه كارناوال عاشورا را راه انداختند نمي توانند يك بار ديگر اين كار را بكنند. در ثاني بايد توضيح بفرماييد كه با چه منطقي آنرا به معترضين منتسب ميكنيد آيا ميتوانسته برايشان سودي داشته باشد؟
    6- فرموده ايد«آيا مي شود منكر وجود عقبه فكري آن و زمينه هاي باور پذيري چنين حركتهايي در بخشي از منتسبين به جنبش سبز شد ؟» بنده هم خدمتتان عرض كردم كه مجاهدين خلق هم در اين اعتراضات بوده اند اما آنها هم اگر بخواهند كاري انجام دهند. خواهرزاده موسوي را ميكشند تا برايشان سودي داشته باشد نه اينكه به نمازگزاران حمله ميكنند.
    7-حاج اقا! باور بفرماييد اين حكومت ديگر كارش تمام شده. به نظر من ديگر همين الان هم وجود ندارد. ميدانيد چرا ؟ حكومتي كه براي بقايش مجبور باشد تلفن پائينترين رده كارمندانش را هم كنترل كند. و براي حمايت از خودش كودكان دبستاني را به خيابان آورد(در حاليكه معترضينش دانشجويان و استادان دانشگاه است). حاج آقا بنده خودم در دستگاهي كار ميكنم كه مسئول همين جمعيت سازي ها است و شعارهاي راهپيمائيها را از شوراي هماهنگي ميگيرد. حاج اقا واقعا از چه حكومتي دفاع ميكنيد. حكومتي كه از ارادت عوام به امام حسين و معتقدات مذهبيشان سوئ استفاده كرده و آنها را به خيابان ميكشد و آنگاه شعار «مرگ بر خاتمي و مرگ بر موسوي» در دهانشان ميگذارد؟ حاج اقاي عزيز لااقل اگر به اين دنيا نمي انديشيد به خاطر آخرتتان كمي بيانديشيد. واقعا اقاي خاتمي چه سهمي در توهين به مقدسات(اگر شده باشد)دارد. موسوي چه سهمي دارد؟
    8- حناب حاج آقا: سرمقاله كيهان را خوانديد؟ فقط همين سر مقاله كافيست تا به خاطر توهينها و دروغها و افتراهايي كه در آن است انسان را مخلد جهنم نمايد. جناب حاج آقا ! حسين شريعتمداري نماينده همان ولي فقيهي است كه شما وي را نايب امام زمان ميدانيد. لطفا براي ما عوام بيسواد هيچي نفهم بفرماييد نماينده عيني چه؟ يعني نماياننده يعني اينكه مواضع و حرفهايش مواضع آن كسي است كه نماينده اش است. چه طور ميتوانيد كسي را قبول نماييد ولي نماينده خاصش را قبول نداشته باشيد و آنگاه از مردم توقع داشته باشيد تئوري ولايت فقيه را قبول داشته باشند. آيا به بنده حق نمي دهيد كه آقاي خامنه اي را امام زمان فرض كنم و نماينده آن امام را مانند شريعتمداري كه شما قبول نداريد من هم قبولش نداشته باشم.(آيا اين حرفي غيز منطقي است؟). تازه ايشان نماينده عام هستند و شريعتمداري نماينده خاص.
    حاج آقاي عزيز: حجه السلام رحيميان نماينده كيست؟ ايشان چه كاره است كه در يك جمع عمومي دستور اعدام آنهم به بدترين وضع صادر ميكند .آيا شما هم با ايشان موافقيد؟
    جناب حاج آقا: آقاي حسينيان نماينده كيست(در مركز اسناد) كه شما قبولش نداريد.
    جناب حاج آقا: آقاي احمد خاتمي نماينده كيست.(منصوب رهبري است) كه شما قبولش نداري
    آخر اين چه منطقي است كه شما يك نفر را كه زنده و حي وحاضر است. خودش را قبول داري ولي نمايندگانش را قبول نداري اما هزاران سفسطه ميبافيد تا مردم نماينده كسي كه خودش حاضر نيست و نگفته اينفرد نماينده من است را قبول بلكه مفترض الطاعه بدانند؟؟؟؟
    خسته شدم، انگشتم مو در آورد و سررشته سخن را گم كردم.
    اما حاج اقا تورا به هركي ميپرستي يا جواب نده يا منطقي جواب بده.!
    موفق باشيد.
    پاسخ

    احمد آقا وقتي شما به راحتي هر چيزي را كه با تفكرتان جور در نمي آيد غير منطقي و سفسطه و .. مي ناميد چه جايي براي ادامه گفتگو مي گذاريد ؟ بنده با هر حركتي كه با مباني اخلاقي دين سازگار نباشد مخالفم حالا چه به نام حمايت از دين انجام شود و چه به نام حمايت از آزادي و يا هر نام ديگري . براي هر آدم عاقلي روشن است و جاي توضيح ندارد كه نمايندگان يك فرد ولو نماينده رهبري در يك منصب حقوقي نماينده و مآذونند نه در شخصيت حقيقي و لوازم آن . مگر شريح قاضي نماينده علي (ع) و قاضي او نبود ؟ آيا چون كسي علي را قبول داشت مي بايد تمام كارها و حرفهاي شريح را قبول داشته باشد. مغلطه از اين بهتر مي توانستيد بكنيد ؟ قطعا به شما حق نمي دهم آقاي خامنه اي را امام زمان فرض كنيد . خلط ميان شخصيت معصوم و غير معصوم چيزي نيست كه نياز به توضيح داشته باشد . آنچه نائب امام زمان است شخصيت حقيقي بلكه شخصيت حقوقي است بارها اين را عرض كرده ام اما مكابره شما مانع از پرداختن به آن شده . شما كه اين حكومت را به كل فاسد مي دانيد و خودتان را پيرو ناب علي مي دانيد چگونه با آن همكاري مي كنيد و نان اين حكومت به زعمتان فاسد را مي خوريد ؟ بنده اگر از كليت حاكميت دفاع هم مي كنم نانم سر سوزني مرهون هيچ كدام يك از آنان نيست . نه حقوق بگير رهبري هستم و نه دولت بلكه بر اساس باروها و اعتقاداتم تا پاي جان براي دفاع از آرمانهاي انقلاب اسلامي و ولايت فقيه ايستاده ام . شما چه ؟ بر چه اساسي با اين همه نفرت نسبت به حاكميت در دستگاه آنها مانده ايد و نان همراهي با اعمال به زعمتان دروغ و ديكتاتورانه آنها را مي خوريد ؟

    اسلام ناب راه شهيدان کربلاست
    راه حسين، راه علي، راه انبياست

    هر روز،روز جنگ حسين(ع) است با يزيد
    هر لحظه از گذشت زمان امتحان ماست

    اي پيرو طريق ولايت به هوش باش!
    خط يزيد و خط ولايت ز هم جداست

    هر روز گوشه اي صف صفين مي شود
    کي لشکر معاويه، کي يار مرتضي است؟

    يک دسته خون زخوان معاويه مي خورند
    يک قوم را علي ولي الله مقتداست

    ما از علي جدا نشديم و نمي شويم
    ميزان حق علي است، علي نفس مصطفي است

    اي لشکر معاويه هاي زمان به هوش!
    خط شما هميشه خطا بوده و خطاست

    اي نهروانيان ز چه با هم يکي شديد؟
    فردا ز ذوالفقار علي فرقتان دوتاست

    اين رشته هاي سبز که بر خويش بسته ايد
    قرآن دشمنان علي روي نيزه هاست

    + نظام مقدس 
    خوشم اومد اقا محسن . ممنون از همراهيتون . اين حاجي کلمه ي خس و خاشاک رو برداشته بجاش پول خرد گذاشته . حاج اقا شما بفرما براي مردم غزه گريه کن مردم خودمون که کافر هستند . ضمنا بعد از روز عاشورا دولت روسيه بيانيه داد و اعلام کرد در روابطش با دولت ايران تجديد نظر خواهد کرد
    پاسخ

    نظام جان ،‏صبر داشته باش .
    + محسن 

    سلام عليكم

    من تا به حال در هيچيك از تجمعات و اعتراضات شركت نكرده بودم چرا كه اعتقادي نداشتم و الان هم ندارم و اصولا سبز هم نيستم!

    اما روز عاشورا تصميم گرفتم كه همراه سه نفر از دوستان با ماشين شخصي يكي از دوستان سري به مركز تجمعات (خيابان آزادي و خيابان انقلاب و تمام خيابان هاي فرعي شمال و جنوب اين خيابان ها) بزنيم و از نزديك ببينيم اين جماعت معترض رو.

    البته حدود يك ساعتي هم پياده بودم و داخل جمعيت گز ميكردم.

    از ساعت 10 صبح تا 2بعدازظهر من در اون محدوده ميچرخيديم.

    من به نوبه ي خودم خيلي ناراحت بودم چرا كه ميديدم چقدر به بيت المال خسارت وارد ميشد چقدر الكي جووناي همسن خودم كتك ميخوردن.

    وقتي ميديدم بر عليه شخص اول مملكت شعار ميدن من قلبا ناراحت ميشدم كه چرا كار به اينجا كشيده...

    ولي راستش از طرفي هم به مردم هم حق ميدادم...

    اين هم كه ميگن به امام حسين(ع) و عاشورا توهين شد به نظرم دارن كمي بزرگش ميكنن.

    البته حتي همين مقدارش هم اصلا قابل توجيه نيست و محكومه ولي چيزي كه من به چشم خودم ديدم توده ي مردم بودن.

    اون عده اي كه حرمت شكني كردن خداييش تعداد كمي بودن اما طبق معمول صدا و سيماي جمهوري اسلامي كل معترضين رو توهين كنندگان به امام حسين(ع) و عاشورا معرفي كرد...

    اين هم كه صداوسيما اعلام ميكنه كه وقتي مردم فهميدن كه به عاشورا بي حرمتي شده وارد محل اعتراضات شدن و معترضين فرار كردن يه دروغه.

    ما كه ساعت 2بعد از ظهر برميگشتيم هيچ خبري نبود و يك عده موتور سوار و تعدادي هم پياده از نيروهاي بسيج داشتن وارد خيلبان آزادي ميشدن كه ديگه درگيري ها هم تقريبا خوابيده بود و مردم پراكنده شده بودن و بعد از اون بعضي از دسته هاي غزاداري محل هاي اطراف وارد شدن.

    اما يك نكته:

    در بعضي از كامنت هاي پست قبلي ديدم كه به شدت از بسيج و عملكرد اون دفاع كوركورانه شده بود.

    من هم مسلمونم و آلرژي هم به بسيج ندارم ولي به چشم خودم ديدم كه اينها با مردم چه برخوردي ميكنن و اينهايي كه به اصطلاح بايد الگوي رفتار مومنانه و مسلمانانه باشن چطور با مردم رفتار ميكردن...

    دست اين آدمها زنجير و آهن و باتوم بود حتي يك مورد من قمه هم ديدم!

    بعضي از اينها به نظرم هيچ فرقي با اراذل و اوباش نداشتن.

    براي من خيلي سنگينه وقتي ميبينم كه يك فردي كه به اصطلاح پشت لبش تازه سبز شده مياد و هر كاري كه دلش ميخواد انجام ميده...

    البته از هر سني هستند و متاسفانه اينها اخنيار تام هم دارن و ظاهرا از نيروي انتظامي هم دستشون بازتره!

    اين بسيج هيچ نسبتي با بسيج واقعي كه در زمان جنگ فعال بود نداره و فقط به اصطلاح مشترك لفظي هستن!

    ولي متاسفانه تعصب چشم يك عده رو كور كرده...

    به خدا اين رفتارهاي به اصطلاح بسيج مردم رو بدتر تحريك ميكنه و خونشون رو به جوش مياره...

    روز عاشورا درست در خيابان آزادي تقاطع دكتر قريب به چشم خودم و از فاصله ي چند متري ديديم كه مردم يكي از همين بسيجي هاي موتور سوار رو گرفتند و موتورش رو به زمين زدن.

    نميدونين مردم با چه نفرتي موتوررو لگد ميزدن!

    خوشبختانه خود اون بسيجي در رفت و گرنه كتك مفصلي خورده بود...

    چرا بايد اينجوري بشه؟

    تقصير خود حكومته كه به اينها اجازه ميده هرطور خواستن جولان بدن و وقتي ميگم به مردم حق ميدم از اين جهته.

    بيشتر اينها هم انسانهاي با بصيرت و مهذبي نيستن و خلوص هم ندارن در كارشون.

    بيشتر دنبال خالي كردن احساست و هيجانات و عقده هاي خودشون هستن.

    بگذريم...

    در هر حال بي حرمتي به مقدسات محكومه ولي روز عاشورا عمده ي معترضين توده ي مردم بودن كه هيج بي حرمتي هم نكردن بجز عده ي كمي كه البته اونها هم بيشترشون نسل دست پرورده ي جمهوري اسلامي بودن!

    ________________________________________________

    حاجاقا مثل اينكه توفيق نميشه از نزديك با شما آشنا بشم!

    من روز پنجشنبه هفتم محرم اومدم به محل سخنرانيتون.

    وقتي رسيدم منبرتون شروع شده بود و البته ظاهرا اوائل سخنرانيتون بود.

    خيلي هم پرشور سخنراني ميكردين.

    من وسط مجلس و دقيقا روبروي شما البته با فاصله ي چند متر نشستم.

    بعد هم كه مراسم عزاداري بود كه من در نظر داشتم كه بعد از عزاداري خدمت برسم ولي متاسفانه وسطهاي عزاداري بود كه متوجه شدم شما در مجلس حضور ندارين.

    تا ساعت 10شب هم منتظر شدم ولي ظاهرا اون شب ديگه تشريف نياوردين و از مسجد هم پرسيدم گفتن كه فردا تشريف ميارين كه من ديگه باقي روزها تهران بودم.

    در هر حال بازم تا همين جاش توفيقي بود.

    پاسخ

    محسن عزيز سلام . به قول پيامبر اكرم ( من رضي بعمل قوم فهو منهم ) هر كس از كار گروهي راضي باشد او هم از آنهاست . من هم قبول دارم كه اهانت كنندگان پول خرد هستند ، كم تعداد و كم بها اما پر سر و صدا . موضوعي كه هست اين است كه سايرين كه به قول شما اهانت كننده نبودند چرا با آنها همراهي كردند ؟ سكوت و همراهي با آنها ديگر به معني اعتراض نبود ! همانطور كه رفتارهاي غلط و غير مشروع برخي به اصطلاح بسيجي هرگز جاي دفاع ندارد رفتارهاي همراهي كننده آن گروه ديگر از دوستان معترض نيز جاي دفاع ندارد . درباره حضورتان در مسجد ، از اين كه نتوانستم حضوري با شما آشنا بشوم جداً تاسف مي خورم . الان هر چه تلاش مي كنم چهره تان را به خاطر نمي آورم اما اي كاش بلا فاصله بعد از منبر خدمتتان مي رسيدم . شايد آن وقت بيشتر مي توانستيم با هم تبادل نظر كنيم .
    + ايراني 
    گزارشهاي متعدد از حلقه قدرت حکومت حکايت از رهبري فعال مجتبي خامنه اي دارد. پس از چندين ماه بحث و جدل، حاميان نظريات خشونت بار مجتبي فزوني گرفته و خشک مغزترين لايه هاي مسئولان ارشد حکومتي پيرامون وي جمع شده و خواستار سپرده شدن مسئوليت حل بحران بدست وي شده اند. افرادي نظير حجازي، طائب، نقدي و فيروزآبادي بعنوان هسته مرکزي، با حمايت قشريوني همچون جنتي، احمد خاتمي، مصلحي، ذوالنور و حسينيان بر اين موضوع پافشاري داشته اند که رهبر بدليل بالا رفتن سن و همچنين فرسودگي ناشي از بيماريهايش، بيش از حد محافظه کار شده و با مماشات با مخالفين، سبب گسترش جنبش سبز و ريشه دوانيدن آن گرديده و هر روز هزينه سرکوب و نابودي اين جنبش براي نظام بيشتر مي شود.
    کشتار مردم در روز 30 خرداد و دستگيري هزاران نفر و شکنجه ها و تجاوزات و فجايعي نظير حمله به کوي دانشگاه و جنايات کهريزک، از نظر اين افراد بسيار ناچيز بوده و اينها را مماشات خامنه اي بحساب مي آورند. مجتبي نيز در چند ماه گذشته همواره در جمع هاي خصوصي اين موضوع را تکرار کرده است که پدرش پير و خسته شده و توان ريشه کني فتنه را ندارد. اين فتنه مدرن و پيچيده است و رهبري سنتي و مسن انقلاب به آن آنقدر آشنا نيست که راه از بين بردنش را بداند.
    هنوز آنچه دقيقاً در درون بيت رهبري روي داده روشن نيست و مشخص نمي باشد که آيا واگذاري مسئوليت ستاد بحران به مجتبي با رضايت خود خامنه اي صورت گرفته يا اينکه وي وادار به پذيرشش شده است ولي آنچه مسلم است حمايت خامنه اي از اين موضوع نزد سران حکومت و تأکيد وي بر اطاعت کامل مسئولين از فرامين مجتبي است.
    فاجعه مجتبي شايد ننگين ترين فصل جمهوري اسلامي باشد که به قيمت جان هزاران ايراني و انبوهي از جنايت و قساوت تمام خواهد شد و در نهايت پرونده اين نظام را به سياه ترين و رسواترين وجه خواهد بست. مجتبي نابودي جنبش سبز را با بشهادت رسانيدن آيت الله منتظري آغاز نمود در حاليکه با سناريوي احمقانه پاره کردن تصوير آيت الله خميني و در پرده دوم با اعلام هتک حرمت عاشورا و پاره کردن قرآن، گام بگام بسوي راه اندازي حمام خون در کشور مي رود.
    وحشت از طاعون مجتبي چنان حکومتيان را به وحشت انداخته است که هر کدام تلاش مي نمايند سرسپردگي خود به اين سلطان تازه رسيده را بنحوي اعلام نمايند. راهپيمائي ابلهانه نمايندگان در صحن مجلس و دم تکان دادنشان براي تصويب 24 ساعته قانون اعدام معترضين، موضع گيريهاي تندروانه و طالباني مسئولين رده هاي مختلف، نشانه هايي از اين «وحشت مجتبايي» است.
    مجتبي در جايگاه دشمن ملت ايران و در مقام يک اجنبي اشغالگر، آماده خونريزي گسترده در کشور مي شود. راهپيمائي روز چهارشنبه که قرار است به دستگيري و احياناً ترور رهبران جنبش سبز منتهي گردد و پس از آن سرکوب خونين معترضان در روز پنجشنبه، نهايتاً به خطبه هاي يزيدي خامنه اي در روز جمعه ختم مي شود تا بگويد قبلاً در ماه رمضان هشدار داده بود که «داغ و درفش» هم در کار خواهد بود، و اينکه نظام تصميم گرفته تا در اجابت مؤمنين و امت حزب الله، مصلحت انديشي در مقابل هتاکان به مقدسات را کنار گذاشته و با قاطعيت «علي وار» (منظورشان البته سبوعيت يزيدي است) با اغتشاشگران برخورد نمايد.
    علت اصلي سقوط ديکتاتورها اين است که اطرافيانشان هر مزخرفي که آنها بگويند را مدح و ثنا گفته و تأئيد مي کنند و بهمين دليل ديکتاتور فکر مي کند که نابغه ترين فرد عالم بوده و همه تحليل ها و نقشه هاي وي، همواره بهترين است. ديکتاتورها تازه موقعي متوجه حقيقت مي شوند که همچون صدام، در گودالي در عمق زمين در تاريکي و ترس، بر خود مي لرزند و هر صدايي آنها را بوحشت مي اندازد، خيلي دير.
    علي خامنه اي که همه تيرهايش را رها کرد، مجتبي هم هر هنري دارد بخرج بدهد، نهايتاً اين ملت ايران است که دهان ديکتاتورها را خُرد کرده و آنها را از کرده اشان پشيمان خواهد نمود. ملا مجتبي تلاش دارد ردايي را بر تن کند که برايش خيلي بزرگ است، آنهم بياري عقب مانده هايي نظير طائب و نقدي و فيروزآبادي.
    بعنوان يک ايراني، زاده اين خاک مقدس، فرزند البرز و زاگرس، وضو ساخته در کارون و ارس، آتش ديده کوير و سيستان، ايستاده بر بلنداي سبلان و سهند، و در مقام خاک پاي اين ملت، قسم مي خورم، به شرافت پدر و مهر مادرم، به سرزمين مقدس آريائي ام، به مظلوميت و صلابت همه ايرانيان، جانم را فداي ميهنم خواهم کرد، براي آزادي.
    + نظام مقدس 
    سياسي که روي کار بيايد بايد به فرهنگ مردم احترام بگذارد ولي اين به معني اين نيست که مردم متدين از نظام سياسي مبتني بر دين هم حمايت ميکنند . ان کاري که امروز مردم ايران کردند بيشتر جنبه ي ديني دارد تا سياسي البته حاکميت هم ميتواند از اين نمد کلاهي براي خودش بدوزد وليکن اين نمد و کلاه ان توليد کشور چين است . جنبش سبز دين را از عرصه ي سياست پاک خواهد کرد
    پاسخ

    تو بالاخره تكليفت را روشن كن . يك روز كلا بر عليه دين مي نويسي ، يك روز طرفدار دين جدا از سياست مي شي ،‏ يك روز كلا سنگ لائيك به سينه مي زني و ... جون مرغهاي محله تون بالاخره تكليف ما رو روشن كن كه به چي اعتقاد داري و به چي اعتقاد نداري بلكه بفهميم چي كاره اي !
    + نظام مقدس 
    من هر چي ميخواهم ننويسم نميشه . هر وقت به اون جمله اي که در مورد جامعه شناسي ضعيف گفتيد فکر ميکنم خندم ميگريه . حاجي کي جامعه شناسيش ضعيفه ؟ اون ديدگاهي که جامعه و کشور رو به اين روزگار کشونده جامعه شناسيش ضعيفه .
    پاسخ

    گفتم كه عزيز جان ، عجله نكن .
    + نظام مقدس 
    ببخشيد من چند دقيقه پيش رفتم يک دوشي گرفتم و زير آب بودم که يک مکاشفه اي برايم حاصل شد گفتم با شما در ميان بگذارم .
    ميخواهم وضعيت و حال نظام کنوني رو با يک مثال خيلي جالب برايتان شرح دهم .

    يک فردي رو در نظر بگيريد که از سن 10 سالگي روزي يک بسته سيگار کشيده و ابدا ورزش نکرده و غذاي چرب و غير سالم هم زياد خورده و اصلا گياه و سبزي و ميوه نميخورد . اين فرد اکنون به سن 50 سالگي رسيده و يک روزي در حالي که دارد در خيابان راه ميرود يکمرتبه سرفه اش ميگيرد و هر کاري ميکند خوب نميشود ناگهان خون از حلقش بالا زده و نفسش بند ميايد و غش ميکند و در همين وضعيت يک سکته اي هم ميزند . اين فرد را به بيمارستان ميبرند و تمام پزشکان حاذق را از سراسر دنيا بر سر بالينش مياورند ولي هيچيک قادر به درمانش نيستند . مرگ اين شخص از همان 10 سالگي شروع شد از همان زماني که سيگار کشيد و غذاي بد خورد و ورزش نکرد . مثال نظام کنوني ما هم همين است 30 سال است انواع بيماريها ي اجتماعي و فرهنگي و سياسي و اقتصادي گريبانش را گرفته و به ناگاه در اين ايام سر باز نموده و کشور را با بحرانهاي عميق روبرو کرده است . اساسا اقتصاد و فرهنگ و سياست داراي ماهيتي است که در يک ساختار غير دموکراتيک دچار نا کارامدي ميشود و مشکلات و محدوديتهايي که طي اين 30 سال گريبان مردم را گرفته بود هم اکنون رخ باز نموده و هيچ ربطي هم به امريکا و انگليس و اسرائيل نداره اين مسئله حاصل عملکرد غلط و غير دموکراتيک مسئولان کشور است از زمان خميني هم کليد خورد واساسا وي يک ساختار غير دموکراتيک را در ايران حاکم کرد و مسئول وقايع کنوني است به شخصه خيلي خامنه اي رو مقصر نميدونم حداقل معتقدم جرمش از خميني کمتره چون اون اين راه رو ادامه داده و پايه گذاري اش با شخص ديگري بوده .البته فراموش نکنيم ريشه ي اين عملکرد غير دموکراتيک و در واقع بهانه ي اين عملکرد سيماي ديني و خدايي بود که اقايان به خودشان و به نظامشان دادند و هم اکنون براي رهايي از اين ساختار غير دموکراتيک هم راهي جز قرباني کردن دين نداريم .
    پيش به سوي ايراني سکولار , دموکراتيک و ازاد

    اين وقايع همانطور که بارها گفته ام داراي ريشه هاي عميق اجتماعي سياسي و تاريخي است و موتور محرک و مغز متفکر اين حرکت ديالکتيک تاريخ است .
    با کمال تاسف بايد بگويم تمامي شواهد حکايت از سقوط دين و نظامش دارد .
    به احترام دين و زيباييهايش کلاه از سر برميدارم
    پاسخ

    مكاشفه زير دوش البته از اين بهتر هم نمي شود .
       1   2      >