سلام به همگي
1- در مورد اينكه گفتم "همفكران شما" حق با شماست و من اشتباه كردم با توجه به مطالبتون اين حرف من درست نيست.
2- اگر بخواهيم روشمند پيش برويم تا به نتيجه برسيم فكر كنم مستندات مورد قبول شما را ميتوانم 1- نص سخنان امام و 2-قانون اساسي( قانوني بودن اصل ولايت فقيه و لازم التباع بودن قانون و به تبع آن اصل ولايت فقيه)3- مورد قبول اكثريت بودن قانون اساسي در زمان تصويب و حال.
با اين پيش فرضها چند مورد پيش ميايد:
1- طبق قانون اساسي در زمان فوت مرحوم خميني، آقاي خامنه اي شرايط قانوني رهبر شدن را نداشته اند.
1-1- اگر آنچه كه پيش امد مثل آنچه كه آقاي رفسنجاني از قول امام نقل كردند و جواب نامه مرحوم مشكيني براي توجيه صلاحيت ايشان
1-1-1- هيچكدام مبناي قانئني ندارد
1-1-2- طبق نص سخنان امام هم نقل قول از ايشان در زمان فوتشان اعتبار ندارد و آن نامه هم خلاف نص گفته هاي ايشان به تاييد كارشناسان بيطرف خط نرسد.
پس اصولا ايشان سمت فعلي شان غير قانوني است.
2- خود قانون فعلي دو اشكال مهم دارد.
2-1- بند ولايت فقيه از طرفي يك بند قانوني و از طرفي يك گزاره فوق همان قانون است.
2-2- در مورد مورد تاييد بودن اكثريت در حال حاضر كه بسيار بعيد است اما در زمان راي گيري هم ميبينيم اين اصل درست تبيين نشده بوده به طوري كه فردي مثل رهبر فعلي هم از كميت اختيارات ولي فقيه بي اطلاع بوده انچنان كه مرحوم خميني صراحتا به ايشان ميگويد"به نظر ميرسد شما ولايت فقيه را قبول نداريد"حال يك سوال مطرح ميشود.
اصلي كه اينقدر ابهام داشته و ناشناخته بوده چگونه به راي عده اي كه شايد اكثريتشان بيسواد(آمار بيسوادي در 57 راببينيد) و اكثريت قريب به اتفاقشان داراي عدم شناخت نسبت به آن بود هاند گذاشته شده و اصولا آن قانون چقدر اعتبار دارد.
3- اگر ملت بنا به نص سخنان مرحوم خميني : "سرنوشتشان را خودشان تعيين كنند" و اينكه "پدرانشان حق نداشته اند برايشان حكومت تعيين كنند" اين حكومت را نخواهند ميتوانند به همان شيوه اي كه ايشان عمل كردند عمل كنند؟ اگر نه راهكار چيست؟
4- جناب مخبر عزيز ! نظارت رهبري بر اوضاع حكومت نظارت استصوابي است يعني روند كلي حكومت اگر مورد تاييد ايشان نباشد به پيش نميرود و يا اصلاح ميشود. آيا به نظر شما مشي كلي حكومت فعلي بر صراط صواب است؟
5- اگر ساختار فعلي را درست فرض كنيم و معتقد باشيم كه كاركردش مشكل دارد پس بايد اشكال در افراد باشد. به نظر شما اين افراد مشكل دار در چه سطوحي بايد اصلاح و تعويض شوند؟
و مهمتر آيا اين ساختار درست اجازه تعويض مجريان را ميدهد تا كاركردش هم درست شود؟ آيا از طريق انتخابات با توجه به نظارت استصوابي و دور رهبري-شوراي نگهبان-خبرگان و انتخابات مجلس و رياست جمهوري، اين كار شدني است؟